حر‌فه‌اي شدن بي برنامه از عوامل اصلي بدهي باشگاه‌ها
ناصر نوآموز
1- اگر تصميم بر اين باشد كه 11 تيم به علت بدهي نتوانند در ليگ شركت كنند ديگر ليگي نخواهيم داشت. من نمي‌دانم با چه انگيزه‌اي اين تصميم را گرفته‌اند. اگر بخواهند با تيم‌هاي بدهكار طبق اين حكم برخورد كنند كه ديگر ليگي نخواهيم داشت. شايد هم با اين تصميم روشي پيدا كنند كه باشگاه‌ها بدهي‌شان را پرداخت كنند. بايد نظر مسوولان امر را پرسيد تا متوجه شويم با چه انگيزه‌اي اين خبر را اعلام كردند. حتما قصد مسوولان اين نبوده كه ليگ برگزار نشود و شايد خواسته‌اند تلنگري به باشگاه‌هاي بدهكار بزنند، ولي وقتي از پايه حر‌فه‌اي شدن فو‌تبا‌ل ما بي اساس بوده و نتوانستيم مشاركت مردم را در باشگاه‌داري جلب كنيم اين مسائل پيش مي‌آيد.
2- وزارت ورزش و جوانان، سازمان ليگ و در كل نهادهاي ورزشي ما بايد از دولت براي تيم‌ها منابع مالي با بهره خيلي كم بگيرند و از اين طريق به تيم‌ها كمك مالي كنند و براي پنج تا 10 سال بايد اين كمك را كنند تا باشگاه‌ها تا حدي به خودكفايي برسند و بعد بگذارند با مشاركت مردم باشگاه‌ها اداره شود. هر كدام از رشته‌هاي ما كه بخواهند حر‌فه‌اي شوند بايد در ابتدا كمك‌هاي دولت براي آن ورزش تامين شود و بعد خود مردم در اداره باشگاه‌ها وارد شوند.
3- خصوصي شدن ايده‌آل با مشاركت مردم به وجود مي‌آيد، ولي براي رسيدن به اين ايده‌آل بدون كمك دولت نمي‌توانيم كاري كنيم چون منابع مالي مشخص وجود ندارد و اسپانسرها يك زمان هستند و يك زمان نيستند به همين علت بايد دولت كمك مالي مشخصي به باشگاه‌ها كنند و هيات مديره‌ها موظف باشند آمار مالي‌شان را به دولت بدهند. در غير اين صورت بايد فو‌تبا‌ل حر‌فه‌اي را تعطيل و بعد فو‌تبا‌ل حر‌فه‌اي را تعريف كنند تا بدانيم يك تيم حر‌فه‌اي چه مشخصاتي بايد داشته باشد.
4- باشگاه بايد مجمع و هيات مديره داشته باشد و مشاركت مردمي‌اش مشخص باشد و اينها خيلي كار مي‌خواهد و اين كارها زمان زيادي نيز مي‌طلبد، چرا كه بايد فرهنگ‌سازي شود تا اين فرهنگ جا بيفتد. ما بايد مجمع عمومي باشگاه‌ها را با طرفداران شكل دهيم چون ممكن است در طرفداران منابع مالي هم پيدا شود. از طرفي بايد حق پخش تلويزيوني، تبليغات محيطي و درآمد حاصل از فروش به باشگاه‌ها تزريق شود. در فو‌تبا‌ل‌هاي مطرح دنيا نيز شروع فو‌تبا‌ل حر‌فه‌اي بدون كمك دولت نبوده است. فو‌تبا‌ل‌شان مثل بشيكتاش، فنر باغچه، گالاتاسراي و منچستريونايتد محلي بوده و طرفداران پشت باشگاه‌هاي‌شان ايستاده‌اند و در ميان طرفداران مشاغل مختلف وجود داشته و منابع مالي در اختيار باشگاه‌ها قرار دارند و همان طرفداران هيات مديره را انتخاب كرده‌اند و مجمع دارند. اين موضوعات بايد در قالب يك حركت دموكراتيك شكل بگيرد.