• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3303 -
  • ۱۳۹۴ چهارشنبه ۷ مرداد

ظريف، ظريف است؛ همين

سيدعلي ميرفتاح

شما را به خدا نكنيد. جان هر كه دوست داريد ذوق‌تان را كنترل كنيد. شور را از مزه نبريد. اگر افراط بد است، تفريط هم بد است؛ يك جاهايي بدتر. خدابيامرزد پدر كسي را كه هم «قدر» خودش را مي‌داند و هم «قدر» بقيه را. «احساسات و عواطف» را در روابط دوستانه و خانوادگي هر چقدر كه خواستيد خرج كنيد. معشوق‌تان را به هر چيزي و به هر كسي كه دوست داريد تشبيه كنيد. تشبيهش كنيد به ماه؛ به زهره؛ به كهكشان راه شيري... به هرچيزي كه دوست داريد. دوستان‌تان را هرچه كه عشق‌تان مي‌كشد صدا كنيد. اگر رفيق‌تان فيزيك مي‌خواند رويش اسم بگذاريد «اينشتين»، صدايش كنيد «دكتر حسابي»، اگر رفيق‌تان نقاشي مي‌كشد، مقايسه‌اش كنيد با پيكاسو. برايش شعر بنويسيد كه داوينچي شاگرد تو هم نيست حتي اگر اهل رجزخواني هستيد، هر قيد و بندي را از دست و زبان و ذهن خود باز كنيد و خود را در قامت رستم ببينيد. شعر بسازيد و همه عالم را زير نگين سليماني‌تان بياوريد. كسي كه بعدا بازخواست‌تان نمي‌كند. اگر حافظ گفته قدسيان شعرش را از بر مي‌كنند، شما هم كنارش بنويسيد قدسيان شعرتان را شديدتر و غليظ‌تر از بر مي‌كنند. قدسيان كه به كلانتري عارض نمي‌شوند. كسي هم كه از شما سند و مدرك نمي‌خواهد. اسب خيال‌تان را زين كنيد و آسوده بفرستيدش به طبقات آسمان تا احساسات و عواطف و هيجانات‌تان را به جولان دربياورد، حسابي هم به جولان دربياورد... اما همان جا خوب خودتان را تخليه كنيد كه بعدا كه به زمين برگشتيد در مواجهه با واقعيت‌هاي اجتماعي- سياسي، گرفتار خيال و احساس نشويد. خيال و احساس در مقابله با مسائل سياسي و اجتماعي مثل نمك است در غذا. فقط به اندازه‌اي خوب و قابل تحمل است كه غذا را از بي‌نمكي دربياورد؛ همين. ضمن اينكه غذاي بي‌نمك هزار مرتبه از غذاي شور بهتر است. در مواجهه با مسائل سياسي و اجتماعي هم اگر شور را از مزه ببريم خودمان و بقيه را به دردسر مي‌اندازيم. خيال هم حد و مرزي دارد و همينطوري از روي خوش‌ذوقي نمي‌شود و نبايد آدم‌هاي انضمامي را به مراتب انتزاعي برد و مثل «معشوق» به چيزهاي ديگر تشبيه‌شان كرد. في‌المثل تشبيه ظريف به مصدق يا اميركبير يا هر رجل سياسي ديگري، مرتبه‌اي از خيال‌پردازي و احساسي عمل كردن است كه دربرگيرنده معني و مفهومي نيست- يعني ما را به چيزي و جايي راهنمايي نمي‌كند- و ظرافت و طنزي هم به ضميمه ندارد. يك زماني هست ما يك حرف‌هايي را نمي‌توانيم بزنيم و به يك اموري نمي‌توانيم اشاره كنيم، دست به دامن تشبيه و استعاره مي‌شويم تا مخاطب‌مان را متوجه معني پنهان كنيم و هزار حرف نگفته را در لفافه تشبيه بگوييم. اما در زماني كه هر كس هرچه دلش بخواهد به صراحت مي‌تواند بگويد و بنويسد. ماهواره‌ها كه مانع و محذوري ندارند هرچه بخواهند درباره ظريف و تيم مذاكره‌كننده مي‌گويند. در داخل هم مخالفان حرف مانده در گلو ندارند. چند نفر از منتقدان كه رسما ظريف را به خيانت متهم كردند، موافقان هم كمابيش گفتني‌هاي‌شان را گفته‌اند و نوشته‌اند. روي هم بريزم 10 تا نيسان نقد و تحليل در اين مدت گرد آمده. حواس‌مان باشد كه ما با ظريف كار داريم و او هنوز در ابتداي راه است و بسيار با مصدق آخر راه فرق دارد. دوره و زمان هم فرق كرده، غرب و شرق هم فرق كرده‌اند، موضوع هم از بيخ و بن چيز ديگري است و به ملي شدن نفت ربطي ندارد. بالاخره در تشبيه هم بايد وجه شبه را در نظر گرفت و همين‌طوري بي‌مبالات افراد را به هم مربوط نكرد. ضمن اينكه اين تشبيهات ممكن است الكي‌الكي هزينه‌هايي روي دست ظريف و ملت و دولت بگذارد كه پرداختش به دردسرمان بيندازد. ظريف ظريف است و اتفاقا خوبي‌اش هم همين است كه نمي‌خواهد اداي ديگري را – به خصوص مصدق و غيرمصدق را – دربياورد. مراقب احساسات و عواطف‌مان باشيم. سر اين تشبيهات باز شود، آن وقت بيلبورد مي‌زنند و خيلي از رجال سياسي را به اشقيا تشبيه مي‌كنند و... اگر آنها بي‌مبالاتند ما كه دوست ظريفيم، نباشيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون