گزارش خبرنگار «اعتماد» از مراسم خاكسپاري آتش‌نشان شهيد
مهدي موسوي/ بركت جوذري مرد 40 ساله‌اي كه داراي چهار فرزند بود و براي نجات جان همنوعان خود ماسك اكسيژن را به ديگران داد تا آنها را نجات دهد، خودش ميان آتش و دود هتل هرمز گرفتار شد. او از جان خود گذشت تا عده‌اي را نجات دهد.
كساني كه برخي از آنان از زبان و كوي او نبودند. عصر ديروزجمعيت قابل توجهي در منزلي كه خانواده بركت دو هفته بيشتر در آن نگذرانده بودند، جمع شدند تا بركت جوذري را به خداي بزرگ بسپارند. حركت فداكارانه اين آتش‌نشان آنقدر تاثيرگذار بود كه مردم در هر سن و سالي و با هر ديدگاه و مذهبي در تشييع و تدفين وي حاضر شده بودند، كاروان با همراهي چندين دستگاه اتوبوس و ده‌ها خودروي سواري مردم و مسوولان، از كوچه آرمان پنج به سمت قطعه شهداي آرامستان بندرعباس به راه مي‌افتد. خيلي زود ترافيك سنگيني پشت خودروهاي اسكورت آتش‌نشاني ايجاد مي‌شود و رسيدن به مقصد در فاصله 15 دقيقه‌اي، حدود يك ساعت زمان مي‌برد. كاروان در آرامستان توقف مي‌كند. در ميان جمعيت كه نگاه مي‌كنم، «بركت»هاي زيادي مي‌بينم. از اشك و آه آتش‌نشاناني كه با لباس فرم براي اداي احترام به پيكر شهيد جوذري در مراسم حاضر شده بودند، پيداست كه خاطرات زيادي با فرمانده 40ساله خود دارند. با ورود جمعيت، جنازه بر دستان بلند شده و از غسالخانه خارج مي‌شود، همزمان شيون زنان نيز همينطور. تعداد زيادي از مسوولان محلي و البته كساني كه فكر كانديداتوري در انتخاب را نيز دارند، به اين مراسم آمده بودند. در جمعيت تصاويري از فرمانده بركت توزيع مي‌شود. ناگهان از ميان زن‌ها صدايي به گوش رسيد كه دل اطرافيان را به لرزه انداخت. «مادر به فدايت، اين همه آدم‌ها را نجات دادي، ولي هيچكس نبود كه تو را نجات دهد.» بركت در خاك آرميده است و كساني كه در جريان از خود گذشتگي وي قرار گرفته‌اند خدابيامرز خطابش مي‌كنند. بركت 17 سال تجربه داشت و قرار بود يك سال ديگر بازنشسته شود، اما نمي‌دانست كه قرار است در هتل پنج‌ستاره، ميان دود و آتش از دنيا برود.