• 1404 يکشنبه 21 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6040 -
  • 1404 يکشنبه 21 ارديبهشت

اخلاق، سرمايه و قدرت

كيوان مهرگان

سه سريال ايراني- «زخم كاري» (محمدحسين مهدويان)، «آبان» (رضا دادويي) و «تاسيان» (تينا پاكروان) - شمايلي دراماتيك و تودرتو از نسبت قدرت، سرمايه و اخلاق در جامعه ايراني ترسيم كرده‌اند. آنچه اين سه اثر را در پيوندي غيررسمي قرار مي‌دهد، نه شباهت در داستان يا فرم، بلكه حضور سه شخصيت است كه در تقابل با يكديگر، يك منظومه معنايي مي‌سازند: مالك مالكي، فريبرز ثابت و جمشيد نجات.

مالك و فريبرز؛ آينه‌هاي يك سرمايه‌داري بي‌ريشه

در هر دو سريال زخم كاري و آبان، با شخصيت‌هايي مواجهيم كه شركت‌هاي بزرگ، قدرت اقتصادي و روابط پنهان تبهكارانه را در دست دارند، اما اين قدرت، نه بر شايستگي يا توليد، بلكه بر رانت، حذف، فساد و خشونت بي‌رحم استوار است. مالك مالكي در زخم كاري، مردي است كه از دل مناسبات پنهان سر برآورده، و به‌ سادگي براي حفظ قدرت، جان مي‌گيرد. او با ظاهر يك مدير ارشد با ظاهري موقر، اما شبكه‌اي از خشونت، جنايت و بي‌رحمي را هدايت مي‌كند. مالك نه كارآفرين است، نه توليد‌كننده؛ او فقط در حال زد و بند است. رفتاري كه بدون شفافيت، ثروت را به دست برخي سپرده و پاسخگويي را از آنان سلب كرده.فريبرز ثابت در آبان نيز چهره‌اي همزمان اگرچه عاشق اما به ‌شدت خطرناك است كه براي رسيدن به مقاصدش هيچ ابايي براي عبور از خط قرمزهاي پررنگ خانوادگي ندارد. او، همانند مالك، تجسم سرمايه‌داري بدون اخلاق است؛ طبقه‌اي نوظهور كه همه‌ چيز را در ترازوي سود و قدرت مي‌سنجد.

جمشيد نجات؛ انسان در آستانه‌ بلعيده شدن

در نقطه مقابل اين دو، جمشيد نجات در تاسيان ايستاده است. او مردي است شريف، مسوول، صادق و اهل انصاف. شخصيت نجات نه در قدرت، بلكه در اخلاق ريشه دارد. او فرزند دوراني است كه بورژوازي ملي در ايران مدرن درحال شكل‌گيري بود. اهميت تاريخي نجات در اين است كه متعلق به نسلي از مديران بنگاه‌هاي اقتصادي است كه ساختن ايران برايشان از كسب سود اهميت بيشتري داشت. او در جهاني زيست مي‌كند كه توليد را مقدم بر سرمايه مي‌بيند و چرخيدن چرخ‌هاي كارخانه ولو هنگامي كه مغضوب سركوب پليسي سيستم مي‌شود برايش اهميتي بيشتر از سوگواري براي رفيقش دارد. در حقيقت، نجات تجسم «امكان بودن انسان در دل جامعه» است، پيش از آنكه سرمايه‌سالاري همه‌ چيز را ببلعد.

از بورژوازي ملي به ماشين سرمايه سالاري:

گذر از نجات به مالك

اين سه شخصيت، مسير دگرديسي جامعه ايراني در نيم‌قرن اخير را فشرده مي‌كنند:

جمشيد نجات: اخلاق‌مدار، توليد‌كننده و شريف و متعلق به نسل بورژوازي ملي ايران

فريبرز ثابت: قدرت‌طلب پنهان، محصول اقتصاد رانتي بدون نظارت با ذهني خطرناك

مالك مالكي: سرمايه‌دار تبهكار، چهره عريان سرمايه بدون شالوده هم خانواده طبقاتي فريبرز ثابت

اين سه‌گانه، به زبان تصوير، به مخاطب هشدار مي‌دهد كه چگونه تغيير در غياب نظارت و عدالت، به فساد منتهي مي‌شود. آنچه از بين رفته، يك اقتصاد پويا و ملي است كه دغدغه‌اش كار، توليد و ساختن ايران است. سوال مهم: آيا ممكن است بار ديگر «نجات»هايي در دل اين جهان سر برآورند؟ يا براي هميشه محكوم به حاكميت سرمايه‌داران بي‌اخلاقي چون فريبرز و مالك هستيم؟ پاسخ، شايد نه در فيلمنامه‌ها كه در خود جامعه نوشته مي‌شود.

و نكته پاياني:

اين سه سريال پرمخاطب در لايه‌هاي زيرين امكان قضاوت عمومي درباره كنشگران اقتصادي دو دوره را فراهم مي‌كنند. تا اينجاي كار سرمايه‌سالاران بازي را به بورژوازي ملي باخته‌اند. هم در تاريخ هم در تصوير هم در وجدان‌هاي خاموش تماشاگران اين سه سريال!

مستندساز و روزنامه‌نگار

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون