عشق در زمانه جنگ
اسدالله امرايي
كتاب عشاق با عنوان فرعي روايتهايي از پرشورترين رابطههاي عاشقانه قرن بيستم به همت جان ميلر و آروين كندي است و دايان آكرمن مقدمهاي بر آن نوشته. اين مجموعه را صوفيا نصرالهي ترجمه كرده و انتشارات وزن دنيا به بازار عرضه كرده است. اصل كتاب عشاق مجموعهاي از جستارها درباره عاشقانههاي قرن بيستم است كه شامل ۵۰ روايت از عشقهاي پرشور قرن بيستم است و از دل نامهها، خاطرات و عكسهاي به يادماندني برخي از نويسندگان و چهرههاي مشهور هنري و فرهنگي گردآوري و به روايت نويسنده نامداري ثبت شدهاند. مترجم احتمالا از سر ناچاري چهار نفر از جمله بخش مربوط به گرترود استاين را حذف كرده. البته لابهلاي آنها گريزي هم به دنياي سياست زده. از جانافكندي، رونالد ريگان، جيمي كارتر، در اين مجموعه جستار پيوندهاي عاشقانه و دلباختگيهاي هنرمندان بزرگي مانند اسكات و زلدا فيتزجرالد، ديهگو ريورا و فريدا كالو، تد هيوز و سيلويا پلات، ريموند كارو و تس گالاگر و حتي باني و كلايد ميپردازد. اين كتاب نه تنها درباره عشق، بلكه درباره نوشتن درباره عشق و ثبت آن در طول زمان است. روايتهايي از پرشورترين تجربههاي عاشقانه قرن بيستم، با نثري روان و فضايي انساني روايت شدهاند. از عشقهاي كوتاهمدت و پرهيجان گرفته تا روابط طولانيمدت و پيچيده، عشاق نگاهي نزديك دارد به زندگي دروني نويسندگان و هنرمنداني كه عشق را زيسته و در آثارشان بازتاب دادهاند. در مقدمه كتاب، آكرمن به رابطه ميان ذهن، احساس و خلق مشترك ميپردازد و مينويسد آنچه اين زوجها را در كنار يكديگر نگاه داشته، نه تنها اشتراكات فكري يا هنري، بلكه تجربهاي عميق از عشق بوده است؛ عشقي كه گاه در تضادها ريشه داشته و گاه در همدلي كامل. اين اثر، تركيبي از ادبيات، خاطره و مستندنگاري است؛ كتابي براي آنان كه به روايت عشق در دل واژهها علاقهمندند. در زندگي بايد بختيار باشي كه عشق را تجربه كني از آن مهمتر اينكه از تجربه عاشقانه- چه به وصال ختم شود چه فراق سر سلامت بيرون بيايي سرسلامتي به اين معنا كه اعتقادت به عشق و شجاعت در عاشق شدن را از دست ندهي. در قرن بيست و يكم كه به نظر ميرسد روزبه روز ترس و گريز آدمها از عشق بيشتر و بيشترميشود خواندن روايتهاي فرازوفرود روابط چند تن از مشهورترين عشاق قرن گذشته ميتواند يادمان بياورد كه عشق آنچنان كه آكرمن در پيشگفتار كتاب نقل ميكند نسخه بزرگسالانهاي از پيوند ميان مادر و نوزاد است يعني سعادتمندانهترين دوره زندگي چون تمام وجودت وابسته به كسي است كه برايش مهم هستي به پاس تجربه عشق در زندگي و چشيدن رنجش و البته بردن حظش اين كتاب تقديم ميشود به همه كساني كه از عشق نميترسند. در بخش ريموند كارور و تس گالاگر از زبان تس گالاگر ميخوانيم: «ما اغلب كنار رودخانه قدم ميزديم و پايان يكداستان را با هم پيدا ميكرديم. شبيه اتفاقي كه در داستان ارند افتاد. (اين داستان را با توجه به موضوع من با عنوان پيك ترجمه كردهام كه هر دو معنا را برساند و خانم فرزانه طاهري با عنوان چخوف) درباره نقشههايمان براي سفرهاي متفاوت حرف ميزديم. هميشه كه ناگهان وسط حرف متوجه يك جفت مرغ ماهيخوار ميشديم يا مرغابيهايي كه بالاي رودخانه شروع به پرواز ميكردند يا كركسي با دقت پرندههاي رويپيادهرو را ميپاييد، يا برف روي كوهها، يكجور حس رهايي و آرامش پيدا ميكرديم.»