• 1404 سه‌شنبه 7 مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6103 -
  • 1404 سه‌شنبه 7 مرداد

«اعتماد» از تاثير سوءمديريت‌ها در مرگ زاينده‌رود گزارش مي‌دهد

صداي زنگ خطر، بلندتر از هميشه است

آزاده سليمان‌نژاد 

گرچه تغييرات اقليمي و كاهش بارندگي‌ها در سال‌هاي اخير، سهم مهمي در كاهش منابع آبي داشته‌اند، اما بسياري از كارشناسان معتقدند كه بحران زاينده‌رود بيش از آنكه صرفا اقليمي باشد، مديريتي است به گونه‌اي كه مي‌توان گفت برداشت‌هاي بي‌رويه، اجراي پروژه‌هاي ناپايدار و نبود سامانه‌هاي دقيق پايش و كنترل مصرف، وضع موجود را تشديد كرده و حيات زاينده‌رود را به خطر انداخته است‌.

زاينده‌رودي كه ديگر زنده نيست 
خورشيد آرام‌آرام پشت گنبدهاي فيروزه‌اي اصفهان پايين مي‌رود. صداي زنگ دوچرخه‌ها كمتر از گذشته به گوش مي‌رسد. پل خواجو، پير و تنها، به رودخانه‌اي خشك خيره مانده كه سال‌هاست حسرت شنيدن صداي شرشر دايمش را داريم.
در عصرهاي دلگير تابستان، مردمي را مي‌بيني كه بي‌صدا كنار بستر خشك زاينده‌رود قدم مي‌زنند. انگار دنبال خاطره‌اي گم‌شده‌اند؛ صداي آب، بوي خاك نم‌خورده و قايق‌هايي كه ديگر نيستند. پيرمردي كنار سي‌وسه‌پل نشسته و با حسرت به مسير خاكي رود نگاه مي‌كند: «اون قديما، همين موقع‌ها بچه‌ها تو آب بازي مي‌كردن... حالا نگاه كن، جز خاك چيزي نمونده.» 
دختر بچه‌اي در حال دويدن روي شن‌هاي داغ بستر خشك زاينده‌رود است. مادرش با نگاهي نگران مي‌گويد:  «نمي‌دونم اين بچه اصلا صداي آب رو شنيده يا نه... آخه كي بشه آب بياد؟ كي اين رودخونه زنده مي‌شه؟»
شب‌هنگام، نواي ني نوازنده‌اي زير پل خالي، سكوت را مي‌شكند. آهنگش غمگين است؛ مثل خود زاينده‌رود.
اينجا نه‌ تنها يك رودخانه خشك شده، بلكه خاطراتي دفن شده‌اند و شهري كه با لب‌هاي ترك‌خورده، همچنان منتظر قطره‌اي اميد است. زاينده‌رودي كه از زمان‌هاي بسيار قديم، مأمن و مأواي مردم «نصف‌جهان» بود تا در كنارش خستگي دل و جان را از تن و روح به در كنند، ديگر زنده نيست، دست‌كم در چشم مردمش. خشكي اين شاهرگ حياتي اصفهان، تنها مساله‌اي زيست‌محيطي نيست؛ زخمي است بر روح شهر، بر قلب مردماني كه زندگي‌شان با صداي آب گره خورده بود.
حالا ديگر پس از گذشت سال‌ها و نفس كشيدن‌هاي كم‌رمق و گاه و بي‌گاه اين رودخانه، ديگر كسي اميدي به زنده بودنش ندارد، وقتي زاينده‌رود؛ اين رود بي‌پناه، قرباني سوءمديريت‌هاست، وقتي برداشت‌هاي بي‌رويه، اجراي پروژه‌هاي ناپايدار و نبود سامانه‌هاي دقيق پايش و كنترل مصرف، تمام روزنه‌هاي حياتش را با خطر مرگ مواجه كرده است، وقتي بارندگي سالانه، حتي از نصفِ ميانگين هم كمتر است و با بذل و بخشش آب بين استان‌هاي همجوار، سهم اصفهان روز به روز كم و كمتر شده، وقتي سطح ذخيره‌ آب سد زاينده‌رود به كمتر از 15درصد ظرفيت اسمي رسيده و مي‌گويند كه اين مقدار ذخيره، كمترين در دهه‌هاي اخير است .... 
اين‌بار صداي زنگ خطر بلندتر از هميشه به گوش مي‌رسد. ميزان فعلي ذخاير آب سد زاينده‌رود نه‌تنها براي كشاورزان شرق و غرب اصفهان فاجعه‌بار است، بلكه آب شرب مردم را نيز در معرض تهديد قرار داده است. مدير بهره‌برداري و نگهداري از تاسيسات سد و نيروگاه‌هاي زاينده‌رود، چند روز پيش اعلام كرد: «ذخيره سد زاينده‌رود تا پايان تير ماه ۱۴۰۴ به ۳۱۳ ميليون مترمكعب رسيده و اين رقم نه تنها نسبت به مدت مشابه سال قبل (۴۵۸ ميليون مترمكعب) بلكه نسبت به ميانگين بلندمدت (۹۰۱ ميليون مترمكعب) كاهش چشمگير ۶۵درصدي را نشان مي‌دهد. اگر اين اعداد را به مثابه علائم حياتي يك بيمار بدانيم، زاينده‌رود امروز در وضعيت بحراني قرار دارد.» 
كاهش بي‌سابقه ذخاير 
موسوي ناييني همچنين گفته است: «ورودي آب به سد اكنون تنها ۱۶ مترمكعب بر ثانيه است؛ در‌حالي كه خروجي آن، با احتساب تبخير، به ۳۱ مترمكعب بر ثانيه مي‌رسد. به زبان ساده، ما دو برابر آنچه دريافت مي‌كنيم، مصرف مي‌كنيم. اين الگوي ناپايدار در مديريت منابع آب، موجب مي‌شود هر روز اندكي از ذخيره سد كاسته شود. در چنين شرايطي، آينده‌اي بدون آب براي ميليون‌ها نفر ساكن در استان‌هاي اصفهان، چهارمحال و بختياري، يزد و ساير مناطق پايين‌دست، بيش از هر زمان ديگري ملموس شده است.» 
كشاورزي در تنگنا؛ زيست‌بوم در بحران 
مريم احمدي يك كارشناس محيط‌زيست است كه در اين باره مي‌گويد: «زاينده‌رود تنها يك رودخانه نيست، بلكه رگ حياتي مزارع، باغ‌ها، زيستگاه‌ها و حيات شهري است. خشك ‌شدن اين رود نه فقط كشاورزي شرق اصفهان، بلكه كل اكوسيستم منطقه را دستخوش دگرگوني كرده است. كاهش سطح آب زيرزميني، فرونشست زمين، تخريب زيستگاه‌هاي طبيعي مانند تالاب گاوخوني و مهاجرت پرندگان، همه پيامدهاي همين افت ذخيره آبي‌اند. در كنار آن، كشاورزان منطقه، بار ديگر با كاهش سهميه‌هاي آبي، با خطر از دست دادن محصولات و معيشت خود مواجهند. اعتراض‌ها و نارضايتي‌هايي كه در سال‌هاي گذشته مشاهده شد، بار ديگر در حال شكل‌گيري است.»
چرخه باطل مديريت ناپايدار 
به گفته اين كارشناس اگر نگاهي به چرخه تاريخي اين بحران بيندازيم، متوجه تكرار يك الگوي نگران‌كننده مي‌شويم: كمبود آب، مديريت بخشي، مصرف بي‌رويه، اعتراض اجتماعي، وعده‌هاي مقطعي و سپس بازگشت به نقطه آغاز. اين چرخه، بدون بازنگري ريشه‌اي در سياست‌هاي تخصيص، مديريت و مشاركت ذي‌نفعان، همچنان ادامه دارد. 
انتقال‌هاي بين‌حوضه‌اي، توسعه صنايع آب‌بر در مناطق خشك، نبود هماهنگي ميان استان‌ها و فقدان نگاه جامع به منابع طبيعي، از‌جمله عوامل موثر در اين بحران مزمن هستند. 
زاينده‌رود در لبه پرتگاه؛ زمان تصميم‌هاي سخت 
 كارشناسان محيط‌زيست معتقدند با ادامه اين روند، به نظر مي‌رسد كه تا پايان تابستان نه تنها آب سد كاهش بيشتري خواهد يافت، بلكه تنش‌هاي اجتماعي، مشكلات زيست‌محيطي و اقتصادي نيز افزايش مي‌يابد. در چنين شرايطي، تصميم‌گيري‌هاي سخت اما ضروري بايد در دستور كار قرار گيرد. 
اكنون بار ديگر، زاينده‌رود در كانون توجه افكار عمومي و مسوولان قرار گرفته است، اما آيا اين‌بار 
اين توجه به اقداماتي عملي و ماندگار منجر خواهد شد؟ يا مثل هميشه، با عبور از موج بحراني، باز هم به نقطه شروع بازخواهيم گشت؟ 
زاينده‌رود، كه روزي «زنده‌ر‌ود» لقب داشت، امروز در مسير مرگ تدريجي قرار گرفته است. اگر اين چرخه باطل را نشكنيم، فردا براي نجات آن بسيار دير خواهد بود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون