گزارش «اعتماد» از وضعيت فرونشست زمين در ايران
بايد 70 هزار سال صبر كنيم تا آبهاي زيرزميني برگردند
محمد درويش: فرونشست يعني زلزله خاموش
نسرين نيكنام
در كشاكش بحران آبي كه اين روزها گريبان تهرانيها و حتي مردم استانهاي ديگر را گرفته، خبري كه همه را شوك كرد اين بود كه ايران جزو سه كشور جهان در درگيري با پديده فرونشست زمين است؛ پديدهاي كه انسانها در بروز و ظهور آن با حفر چاههاي غيرمجاز، بهرهبرداري از آبهاي سطحي و بيتوجهي به محيطزيست مقصر اصلياند.
آنچه در اين گزارش به آن ميپردازيم تكرار اين بديهيات نيست، اهميت توجه به موضوع فرونشستي است كه به گزارش سازمان زمينشناسي به عنوان نمونه در تهران نرخ آن در برخي از نقاط شهر به 30 سانتيمتر رسيده و اين سازمان در همين گزارش به اين موضوع هم اشاره كرده كه يكي از دلايل اين اتفاق، برداشت سالانه 150 ميليون متر مكعب از آبهاي زيرزميني است.
نكته قابل توجه در اين پديده اين است كه فرونشست تنها يك آسيب محيطزيستي نيست، بلكه اين پديده ميتواند باعث غيرقابل استفاده شدن اراضي كشاورزي و مسكوني شود و از همه بدتر اينكه اين امر ميتواند منجر به مهاجرت اجباري و افزايش مشكلات اجتماعي و اقتصادي شود.
شايد با خواندن اين متن اين سوال برايتان مطرح شود كه آيا راهي براي بهبود اين شرايط يا بهتر بگوييم درمان پديده فرونشست وجود دارد؟ پاسخ آري است. متخصصان و كارشناسان پنج راه را براي مقابله با فرونشست پيشنهاد ميدهند، هر چند كه ابتدا بايد بدانيم كه آيا مقابله با فرونشست اساسا قابل اجرا هست يا نه؛ اما در نهايت كارشناسان پنج راهحل را پيشنهاد دارند.آنها معتقدند كه در ابتدا بايد منابع آب را مديريت كرد، يعني دولت بايد با اجراي طرحهاي جامع مديريت منابع آب، از برداشت بيرويه آبهاي زيرزميني جلوگيري كند. اين طرحها بايد شامل اقداماتي مانند افزايش بهرهوري آب در كشاورزي، ترويج استفاده از آبهاي بازيافتي و جلوگيري از هدررفت آب در شبكههاي توزيع باشد.
قدم دوم كنترل ساختوسازها است. شهرداريها بايد با كنترل ساختوساز در مناطق پرخطر، از افزايش بارگذاري بر زمين جلوگيري كنند. همچنين بايد استانداردهاي ساختوساز را به گونهاي اصلاح كنند كه ساختمانها در برابر فرونشست مقاوم باشند.
تزريق آب به آبخوانها، سومين راهكار پيشنهادي است؛ به اين معنا كه دولت ميتواند با تزريق آب به آبخوانها، سطح آب زيرزميني را افزايش داده و از فرونشست زمين جلوگيري كند. البته براي تكميل اين موضوع لازم است پايش و رصد مداوم از سوي سازمان نقشهبرداري كشور انجام شود. اين سازمان موظف است به طور مداوم فرونشست زمين را پايش و رصد كند و اطلاعات دقيق و بهروز را در اختيار مسوولان و مردم قرار بدهد.
در نهايت آگاهسازي عمومي بايد از سوي دولت انجام شود. به اين معنا كه با اين آگاهسازي، مردم را از خطرات فرونشست زمين آگاه كند و آنها را به مشاركت در حفاظت از منابع آب تشويق كند.
خطر پديده فرونشست را جدي بگيريد
اول خرداد امسال ايرنا در گزارش «فرونشست، 90 هزار كيلومتر زندگي روي بحران» به مقاله مشترك عباس كشاورز رييس انجمن علمي آبياري و زهكشي ايران و هدي كهريزي رييس گروه آب و محيط زيست مركز ملي مطالعات راهبردي كشاورزي اشاره كرده. در اين مقاله تاكيد شده كه بحران فرونشست زمين در ايران، يكي از جديترين خطرات پيشروي كشاورزي و زيرساختهاي كشور است و به طور مستقيم از توسعه ناپايدار و مديريت غلط منابع آب ناشي ميشود.
بر اساس اين مقاله، بيش از ۶۹ درصد دشتهاي كشور (۴۲۳ دشت از ۶۰۹ دشت ايران) در وضعيت ممنوعه يا ممنوعه بحراني قرار دارند و تعداد چاههاي كشاورزي ظرف چهار دهه اخير از ۴۷ هزار به بيش از يك ميليون حلقه افزايش يافته كه نزديك به نيمي از آنها فاقد مجوز است. اين وضعيت باعث شده ميزان اضافهبرداشت آب زيرزميني به رقمي بين ۱۴۵ تا ۳۵۰ ميليارد مترمكعب برسد.
علي بيتاللهي، عضو هيات علمي مركز تحقيقات راه، مسكن و شهرسازي در گفتوگو با ايرنا با هشدار نسبت به شدت بحران فرونشست زمين در ايران گفته بود كشور ما هماكنون با رتبه سوم جهاني از نظر شدت بحران فرونشست روبروست و اين موضوع مستقيما ناشي از مديريت نادرست منابع آب و الگوي ناپايدار توسعه كشاورزي است.
خطر بيخ گوش هفت استان
چندي پيش سيداسكندر صيدايي، رييس سازمان نقشهبرداري كشور با اشاره به اينكه حدود ۹۰ هزار كيلومتر مربع از خاك ايران معادل مساحت پنج كشور جهان، تحتتاثير فرونشست قرار دارد، گفته بود نرخ سالانه فرونشست حتي به ۳۱ سانتيمتر رسيده كه چند برابر استاندارد جهاني است. استانهايي همچون تهران، البرز، قزوين، خراسان رضوي، كرمان، اصفهان و فارس بيشترين نرخ فرونشست را دارند و كلانشهرهاي پرجمعيت با خطر جدي و تهديد زيرساختهاي حياتي مواجهاند. به گفته رييس سازمان نقشهبرداري كشور، پيامدهاي اين بحران، تنها به تخريب سازهها محدود نميشود. از دست رفتن زمينهاي كشاورزي، آسيب به معيشت روستاييان، افزايش مهاجرت، تخريب آثار فرهنگي و تاريخي، تغيير شيمي خاك و حتي تهديد امنيت غذايي و ملي ازجمله خسارتهايي است كه فرونشست براي ايران ميتواند به ارمغان بياورد.
تهديدها را تبديل به فرصت كنيد
«محمد درويش» كارشناس حوزه آب و محيطزيست، فرونشست را زلزله خاموش ميداند و ميگويد: «ايرانيان ۱۵۰ ميليارد مترمكعب بيشتر از آنچه در طول ۳ دهه اخير وارد آبخوانها شده، برداشت داشتهاند و اين باعث فرونشست زمين در محدودهاي دستكم ۵۷ هزار كيلومتر مربعي با ميزان بهطور متوسط يك سانتيمتر در سال شده است. او در گفتوگو با روزنامه «اعتماد» ميگويد: ويژگي قالب سرزمين ايران اين است كه برخوردار از آبرفتهاي درشت دانه است. اين آبرفتها همان سنگهاي كج و معوجي است كه ما در نانواييهاي سنگكي ميبينيم. به دليل وجود اين سنگها، آب ميتواند لابهلاي آنها در زيرزمين ذخيره بشود و به عبارتي دست كم 400 ميليارد مترمكعب آب را ميتوانيم ذخيره كنيم.»
او با انتقاد از اينكه در اين سالها ميزان برداشت سفرههاي آب زيرزميني بيشتر از ميزان تغذيه شده عملا آب موجود در لابهلاي اين سنگها يا همان آبرفتهاي درشت دانه تخليه شده و حالت سيماني دارد و حتي اگر از همين فردا تغذيهشان كنيم و ميزان تغذيه با برداشت برابر شود، فايدهاي ندارد چون آنها استعداد ذخيره آب را از دست دادهاند. درويش در پاسخ به اين پرسش كه يعني هيچوقت اميدوار به ترميم آبهاي زيرزميني نباشيم، ميگويد: «چرا ميتوانيد منتظر بمانيد، آن هم دست كم 65 تا 70 هزار سال ديگر. اگر اين سالها را صبوري كنيد، ميتوانيد اميدوار باشيد كه شرايط آبهاي زيرزميني به وضعيت ايدهآل خود رسيده است.»
اين كارشناس ارشد محيطزيست اين را هم اضافه ميكند و ميگويد: «اين سرزمينها سوخته و به بدترين مرحله بيابانزايي رسيده و نميتوان براي آن كاري كرد. در آخرين گزارش سازمان زمينشناسي هم آمده كه خاك ايران 100 هزار كيلومتر فرونشست دو سانتيمتر در سال را تجربه ميكند كه اين رقم زيادي است. اين رقم در سال 95، 11 هزار كيلومتر و در سال 98 كمتر از 40 هزار كيلومتر مربع ذكر شده. شتاب افزايش فرونشست با روند نگرانكنندهاي در حال افزايش است.»
او معتقد است: «سرزميني كه دچار فرونشست شده يعني طاقت ساخت و ساز ندارد و نميتوان هر جاي آن شهرك ساخت، خطوط لوله گاز و دكل برق انتقال داد و حتي جاده هم نميتوان ساخت و به تعبيري از حيز انتفاع خارج شده است.» درويش اما تاكيد دارد ما در همان سرزمينهاي سوخته ميتوانيم سازههاي سبك مثل پنلهاي خورشيدي قرار بدهيم. با توجه به اينكه هر هزار هكتار دستكم، هزار مگاوات برق توليد كند؛ يعني با 100 هزار كيلومتر مزارع خورشيدي ميتوانيم بزرگترين صادركننده انرژي برق باشيم و اين چالش را به فرصت تبديل كنيم و درايت را به نظام ايران برگردانيم. او با اشاره به ناترازي آبخوانها در استانهايي مانند فارس (۱۷.۳ ميليارد مترمكعب) و اصفهان (۱۳.۱ ميليارد مترمكعب)، هشدار داد كه نرخ فرونشست در دشت فسا به ۵۴ سانتيمتر در سال رسيده؛ ۱۴۰ برابر حد بحراني. اين پديده به تركخوردن جادهها، شكستن پلها، آسيب به خطوط راهآهن و حتي كج شدن دكلهاي برق منجر شده است.
درويش اظهار داشت: «ايرانيان ۱۵۰ ميليارد متر مكعب بيشتر از آنچه در طول ۳ دهه اخير وارد آبخوانها شده برداشت داشتهاند، بزرگترين دليل فرونشست در ايران هم همين ناترازي آبخوانها است.»