تاريخ به روايت كمپوت آلو
محسن آزموده - كتاب «كمونيسم رفت، ما مانديم و حتي خنديديم» نمونه خوبي از تاريخ‌نگاري از خلال گزارش دگرگوني در شيوه زيست روزمره آدم‌هاي معمولي است. براي اينكه بفهميم يك جامعه چطور عوض شده، هميشه لازم نيست سراغ سياستمداران و اقتصاددان‌ها و جامعه‌شناسان برويم و از آنها بخواهيم با آمار و ارقام يا با توضيح رخدادهاي بزرگ به ما بگويند كه چرا و چگونه همه چيز تغيير كرده. نويسنده اين كتاب كوچك و خواندني خرده‌روايت‌هايي از زندگي روزمره زنان در يوگسلاوي سابق ارايه مي‌كند و خواننده با مطالعه آنها خيلي خوب دستش مي‌آيد كه زير پوست اين جامعه چه خبر است و به كجا مي‌رود. همين كار را در مورد هر جامعه ديگري هم مي‌توان كرد. گاهي روايت‌هاي كوچك يا خرده‌روايت‌ها بسيار گوياتر و سرراست‌تر هستند. مهم آن است كه چشم‌ها را باز كنيم و خوب و دقيق و جزيي ببينيم و مهم‌تر آنكه بتوانيم اين ديده‌ها و مشاهدات را ثبت و روايت كنيم.