• 1404 يکشنبه 26 مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6118 -
  • 1404 يکشنبه 26 مرداد

سنت بنيانگذار در مورد آتش‌بس و خاتمه جنگ (۱۰)

احمد مازني

۳. بي‌اعتمادي نسبت به ابرقدرت‌هاي شرق و غرب و اكثر حكومت‌هاي مسلط بر كشورهاي منطقه و به صورت ويژه حكومت بعث عراق.
امام خميني(ره) در طول دوران مبارزه، رفتار ابرقدرت‌هاي شرق و غرب و دولت‌هاي منطقه را زيرنظر داشت و بر اساس داده‌ها و اطلاعات محسوس، نسبت به هر دو ابرقدرت شرق و غرب بدبين و معتقد بودند كه هر دو بلوك شرق و غرب، به دنبال سلطه بر كشورهاي ديگر و استثمار منابع آنها هستند، لذا با شعار «نه شرقي، نه غربي» به دنبال ايجاد نظامي مستقل بود كه در آن، هيچ كشوري تحت سلطه ديگري نباشد.
دلايل اين بي‌اعتمادي را مي‌توان در موارد زير خلاصه كرد: ماهيت استعماري هر دو بلوك، نقض حقوق بشر و كرامت انساني، تلاش براي سلطه و نفوذ و عدم پايبندي به عدالت و اين بدبيني در حقيقت ريشه در واقع‌بيني داشت.در اين واقع‌بيني بسياري از مبارزان و فعالان سياسي با امام هم‌نظر بودند از جمله «داريوش فروهر» در سخنراني آبان ماه ۱۳۵۶، ضرورت و مباني نهضت اسلامي ضد استعماري ايران را چنين تفسير مي‌كند: «براي مدت بيش از دو قرن، كشور ما مستقيم و غيرمستقيم تحت حاكميت امپرياليست‌هاي خارجي بوده و با همه نوع طرح و توطئه، زندگي و ارزش‌هاي ملي ما را بازيچه قرار دادند. با دستور خارجي‌ها، ديكتاتوري‌هاي وابسته، دولت‌هاي فاسد و فرهنگي غارت‌زده در كشور ما به وجود آوردند...». ضمن اينكه تجربه كاپيتولاسيون و نيز كودتاي امريكايي، انگليسي ۲۸ مرداد و مداخلات ابرقدرت‌ها در امور داخلي ايران، در نگرش امام نسبت به ابرقدرت‌ها موثر و در نهضت امام خميني (ره) تعيين‌كننده بود. ايشان در ماجراي كاپيتولاسيون با اشاره به ماهيت اين كشورها بيان داشتند: «ما چون ملت ضعيفي هستيم و دلار نداريم، بايد زير چكمه امريكا برويم. امريكا از انگليس بدتر، انگليس از امريكا بدتر، شوروي از هر دو بدتر، همه از هم بدتر، همه از هم پليدتر، ليكن امروز سروكار ما با امريكاست.» و در مورد حكومت‌هاي منطقه نيز اين نگراني با اختلاف مراتب وجود داشت كه از يك سو به دليل وابستگي به قدرت‌هاي سلطه‌گر و  از سوي ديگر نگراني آنها از تبعات انقلاب اسلامي در ساير كشورها، در مقابل موج انقلاب اسلامي مردم ايران موانعي ايجاد كنند و در اين چارچوب در جنگ تحميلي عراق عليه ايران با رژيم بعث عراق عليه ايران همكاري كنند.
همه قرائن حاكي از اين بود كه هم ابرقدرت‌هاي شرق و غرب و هم بسياري از دولت‌هاي منطقه، در تحريك و تشويق صدام يا لااقل سكوت در مقابل برنامه تجاوز وي به خاك ايران و نيز پشتيباني تسليحاتي و انساني در كنار متجاوز قرار بگيرند و طرح آتش‌بس را نيز براي نجات صدام و جلوگيري از پيروزي ايران مطرح مي‌كردند. امام خميني(ره) در مورد دخالت امريكا در اغواي صدام مي‌گويد: 
 «‏امريكا از جهالت و غرور و بلندپروازي صدام استفاده كرد و او را به‌‎ ‌‏هجوم به ايران واداشت و به منطق امريكا شكست عراق و ايران و از پا‌‎ ‌‏درآمدن هر دو يا ايران، در هر صورت به نفع او است.» و در جاي ديگر مي‌فرمايند: «شما حكومت‌هاي منطقه را ديديد كه صدام، امريكا و هم‌قطاران آن را به‌‎ ‌‏چه بليه‌اي دچار كردند. در حالي كه ايران در انقلاب و آشفتگي به سر‌‎ ‌‏مي برد، او را به نويد «سرداري قادسيه» وادار كردند تا از زمين و دريا و‌‎ ‌‏هوا به كشور ما هجوم آورد.» و در مورد نقش شوروي مي‌فرمايند: 
 «من گمانم اين است كه امريكا، شوروي را هم بازي داده. شوروي‌‎ ‌‏الان به عراق كمك مي‌كند، در صورتي كه عراق امريكايي است، نه‌‎ ‌‏شوروي. كمك‌ها را از او مي‌گيرد كه به ايران صدمه وارد كند و راه را‌‎ ‌‏براي امريكا باز كند، نه اينكه بخواهد راه را براي شوروي باز كند.‌‎ ‌‏امريكا بازي داده اين شوروي را. آنها اسلحه مي‌دهند كه براي امريكا‌‎ ‌‏كار كنند. آنها خيال مي‌كنند اين اسلحه را كه مي‌دهند به نفع شوروي‌‎ ‌‏است و حال آنكه نيست به نفع شوروي.»
البته بدبيني امام به نهادهاي بين‌المللي و ابرقدرت‌ها به معني بي‌توجهي به نظام بين‌الملل نبود، بلكه به‌‌رغم بي‌اعتمادي خواستار رسيدگي به جرايم جنگي صدام توسط همين نهاد‌ها بودند و در پاسخ يكي از اين هيات‌ها كه به نمايندگي از چند كشور، براي راضي كردن ايران به پذيرش آتش‌بس به ايران آمده بودند، فرمودند: 
 «ايران الان هم مي‌گويد كه صدام برود بيرون از اينجا و يك دستگاهي بين‌المللي بيايد و رسيدگي كند به جرم او و جنايات او.» ادامه دارد...

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها