آلاسكا و هوشمندي كرملين در انتخاب زمين مذاكرات
روحالله مدبر
ديدار ولاديمير پوتين و دونالد ترامپ در آلاسكا از چند منظر قابل توجه و ارزيابي است. نكته نخست اين است كه حضور رييسجمهور روسيه در آلاسكا، با توجه به اينكه از نظر تاريخي، آلاسكا پيشينه هويتي، سنتي، فرهنگي و تمدني روسي را در خود دارد، بسيار حائز اهميت است. جايگزيني آلاسكا به جاي ابوظبي كه پيشنهاد طرف اماراتي براي مذاكرات بود اتفاق مهمي است. امريكا هم تمايل داشت نشست را در امارات برگزار كند تا به بهانه اين نشست، قراردادهاي جديد مالي را با ابوظبي امضا كرده و اعلام كند كه امارات را به عنوان يك محور در مهمترين اجلاس جهاني قرار داده است، اما با پيشنهاد روسها، آلاسكا انتخاب شد. نه به اين دليل كه روسها مخالف حضور در امارات بودند، بلكه پيشنهاد آلاسكا يك طرح هوشمندانه بود تا نشست دو رهبر جهاني به عنوان دو ركن مهم نظام بينالملل فارغ از چارچوب سرزميني كشور ديگري برگزار شود. اين هوشمندي كرملين بود كه جغرافيايي را انتخاب كرد كه هم براي امريكا و هم براي روسيه «برد-برد» باشد. شايد در ظاهر، آلاسكا در منطقه جغرافيايي امريكاست، اما در باطن، روسها اين منطقه را جزيي از حوزه تمدني و فرهنگي خود ميدانند. اين انتخاب بار ديگر نشان داد كه كرملين داراي يك هوش سياسي فوقالعاده است؛ همان هوشي كه ترامپ بارها بر آن تاكيد كرده و گفته است رييسجمهور روسيه فردي بسيار باهوش است. همين هوش سياسي آقاي پوتين موجب شده است كه از كرملين همواره پيام قدرت صادر شود و نه تنها از كرملين، بلكه از تمام اركان حاكميت روسيه. آقاي لاوروف، وزير خارجه روسيه، درحالي وارد آلاسكا شد كه تيشرتي منقش به نشان اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي بر تن داشت. انتخاب اين لباس توسط آقاي لاوروف كه وزير خارجهاي حرفهاي در فدراسيون روسيه است و در كل نظام بينالملل، وزير خارجهاي با سابقه و تجربه او كمتر يافت ميشود پيام صريحي داشت؛ امروز دو قطب نظام بينالملل با يكديگر صحبت ميكنند و جلسه درباره مناطقي برگزار خواهد شد كه جزو مناطق تاريخي روسيه محسوب ميشود. در اوكراين، بخش شرقي اين كشور منطقهاي با هويت، پيشينه و تاريخ روسي است و اصل بحران اوكراين پس از كودتايي شكل گرفت كه توسط عناصر غربگرا و با انقلاب رنگي انجام شد و دولت قانوني ياناكوويچ با كودتا سرنگون شد. جريانهاي غربگراي ضدروس در اوكراين اقداماتي ضد روسيه انجام دادند و بحرانسازي كردند. اين روند طي هشت سال ادامه داشت تا روسيه تصميم به انجام عمليات ويژه نظامي گرفت. اين اقدام نه براي تصرف زمين كه البته اين همان خطاي تحليلگراني است كه شناختي از روسيه ندارند، بلكه براي مسائل هويتي، تاريخي و حفاظت از اتباع روس انجام شد. در تمام پيششرطها و گفتوگوها، كرملين تاكيد كرده است كه حتي ذرهاي از اين مواضع عقبنشيني نخواهد كرد و ترامپ نيز اين را ميداند. تيشرت آقاي لاوروف نيز همين پيام را منتقل ميكرد: ما محكم بر سر مواضع خود هستيم. ترامپ نيز با آگاهي از اين واقعيت وارد آلاسكا شد و نشست را برگزار كرد، لذا به باور من نتيجه هر نوع گفتوگو ميان روسايجمهور روسيه و امريكا اين خواهد بود كه مسكو پيروز نشست آلاسكا است. در روز جمعه نيز رسانههاي امريكايي همين مساله را تيتر كرده و پيروزي روسيه را اعلام كردند. اما يكي از دلايل اين برداشت، جلسه هفته گذشته آقاي ويتكاف نماينده ويژه دونالد ترامپ در كرملين بود كه طي آن امريكاييها در برابر درخواستهاي روسيه عقبنشيني نشان دادند و مهمتر از همه، آنكه عامل اصلي بحرانسازي يعني بريتانيا از مذاكرات كنار گذاشته شد، چراكه طرف انگليسي هم عامل اصلي ايجاد بحران اوكراين و هم ادامهدهنده آن بوده است. فراموش نميكنيم كه در ابتداي عمليات ويژه نظامي روسيه در اوكراين، بوريس جانسون وارد كييف شد و در برابر كاخ رياستجمهوري اوكراين سخنراني كرد و خطاب به اوكراينيها گفت: «ملت اوكراين! تا آخرين نفر بايد در برابر روسيه بجنگيد و كشته شويد.» اين، يك جنگ آنگلوساكسوني است. به عبارتي علنا بريتانيا اعتراف كرد جان ملت اوكراين را فداي اهداف خود ميكند. جانسون در آن زمان با قاطعيت هم گفت: «ما روسيه را شكست خواهيم داد» و زماني كه ارتش اوكراين وارد جاده روستوف نادونو در خاك روسيه شود و به سمت مسكو حركت كند آن موقع به تماس كرملين پاسخ ميدهيم؛ به عبارتي انگليسيها قاطع در ابتداي جنگ گمان ميكردند كه ميتوانند روسها را شكست دهند اما واقعيت اين است كه امروز جانسون ديگر در ساختار حكومت بريتانيا نيست و وعدههاي او و ما بقي نخستوزيران بريتانيا نيز به جايي نرسيد، اما ارتش فدراسيون روسيه توانست تمام خطوط حائلي را كه آزادسازي كرده بود، حفظ كند و اكنون در حال ورود به استان دنيپروپتروفسك است تا از رود دنيپر عبور كند؛ عبوري كه بهمعناي سقوط كامل جبهه اوكراين در آن منطقه خواهد بود. امريكا نيز ميداند كه تهديد عليه روسيه بياثر است. روسيه با وجود ۲۴ هزار عنوان تحريم توانسته اقتصاد خود را حفظ كند، انسجام ملياش را نگه دارد و مردمش در رفاه نسبي باشند. خدمات اجتماعي و سياست شايستهسالاري در انتصاب مسوولان با كفايت باعث شده تحريمها بياثر بماند. در حوزه نظامي نيز قدرت ارتش فدراسيون روسيه مشهود است و در ديپلماسي هم ديپلماتهاي حرفهاي پيام عزت و قدرت روسيه را منتقل ميكنند. از اين رو ترامپ به سمت مذاكره با روسها آمده است، اما لفاظيها و تهديدات ترامپ بخشي از سبك مذاكره امريكاييهاست، اما عملا راه ديگري ندارند. از طرف ديگر، امريكا تحت فشار شديد بريتانياست كه نميخواهد شكست را بپذيرد و تلاش ميكند بحران را ادامه دهد. عمليات خرابكارانه اخير نيروهاي كييف عليه مناطق مسكوني روسيه هم براي تحريك مسكو به واكنش در جريان مذاكرات بود، اما روسها خويشتنداري كردند. نكته دوم آنكه حضور آقاي پوتين در آلاسكا از نظر سياسي مجددا نشان داد كه روسيه اهل گفتوگوست، حتي وقتي برتري ميداني را دارد. همين موضوع باعث شده ترامپ به اوكراين هشدار دهد كه بايد واقعبين باشد. در بحث آتشبس نيز روسها بارها يكطرفه آن را اعلام كردهاند، بهخصوص در مناسبتهاي مذهبي، اما طرف اوكرايني به تحريك انگليس آن را نقض كرده است. امريكا اكنون ميكوشد فاصله خود را از اروپا بيشتر كند. با اين همه اگر ترامپ رويكرد منطقي پيش بگيرد و روابط تخريبشده با روسيه را بازسازي كند، گفتوگوهاي مستقيم اين دو قدرت ميتواند نتايج مهمي براي مسائل بينالمللي داشته باشد. هر چند نشست نخست روسايجمهور امريكا و روسيه حلكننده همه مسائل نيست، اما پيام مهمي به نظام بينالملل مخابره ميكند و آنكه دو قدرت اصلي بدون حضور عوامل مخرب ميتوانند مسير را پيش ببرند. واشنگتنپست و نيويوركتايمز نيز همين تفسير را ارايه دادهاند و تاكيد كردهاند كه حذف بريتانيا از مذاكرات معناي روشني دارد. همچنين ترامپ با اعلام عدم تضمين امنيتي ناتو به كييف و تاكيد بر اينكه ناتو نبايد اوكراين را وارد ائتلاف كند، هشدار داد كه اگر كييف در حوزه سرزمينهاي دونباس كوتاه نيايد، حتي اراضي فعلي خود را نيز از دست خواهد داد. در زمينه تهديدات تحريمي نيز ترامپ ميداند اينها بيشتر جنبه بلوف دارد. از طرفي تركيب هياتي كه آقاي پوتين مشخص كرده شامل وزير امور خارجه، وزير دفاع و كيرل ديميتريف، رييس صندوق سرمايهگذاري مستقيم روسيه نشان ميدهد كه روسيه با نگاهي چندبعدي و در موضع برابر به اين مذاكرات آمده است. تركيب تيم ترامپ هم اطلاعاتي نظامي و اقتصادي است. اگر ترامپ، فارغ از فشارهاي بريتانيا، شروط روسيه را بپذيرد و هدفش صرفا نمايش نباشد، اين گفتوگوها ميتواند گامي جدي به سمت مرحله بعدي باشد، اما بايد دانست كه طرف انگليسي بهسادگي اجازه نخواهد داد بحران اوكراين به نتيجهاي ويژه برسد؛ مگر اينكه امريكا، بريتانيا را بيش از اين محدود كند و به فكر حل مسائل مهم جهاني با همكاري مستقيم مسكو - واشنگتن باشد.
تحليلگر مسائل روسيه