• 1404 دوشنبه 27 مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6119 -
  • 1404 دوشنبه 27 مرداد

هديه فحاشان به دشمنان

«اعتماد» در گفت‌وگو با فعالان سياسي گسترش ناهنجاري‌هاي كلامي و رفتاري در عرصه سياسي را بررسي مي‌كند

محمدصادق جوادي‌حصار: برخي گروه‌ها وقتي كم مي‌آورند زبان به درشت‌گويي و فحش و ناسزا مي‌گشايند

حسين كنعاني‌مقدم: سكانس بعدي فحاشي در عرصه سياسي گسترش خشونت در جامعه است

 

مهدي بيك اوغلي

تبديل هنجارهاي اجتماعي و رفتاري به نوعي ناهنجاري‌هاي عميق اتفاقي است كه اخيرا در فضاي عمومي و سياسي كشور در حال وقوع است. حيرت‌انگيز كه اين نوع فحاشي‌ها و هتاكي‌ها در نهادهايي ترويج و تثبيت مي‌شود كه براساس وظايف بنيادين خود بايد منادي ادب و فرهنگ و اخلاق باشند. نمونه برجسته يك چنين رفتارهايي را به عينه در صدا و سيما مي‌توان مشاهده كرد. يك روز قائم‌مقام سازمان صدا و سيما بلافاصله پس از جنگ 12 روزه از اين تريبون ايران را به عنوان «آغُل» معرفي كرده و ايرانيان را به عنوان ساكنان در آن برمي‌شمارد و در روزهاي بعدي، سخنرانان كليشه‌اي و تكراري اين رسانه، هر آنچه به ذهن و زبانشان مي‌رسد عليه دولت و كابينه بر زبان جاري مي‌سازند. بدون اينكه نگران عواقب اظهارات و صحبت‌هاي خود باشند. در ادامه هم نمايندگان مجلس ايران كه بايد نمادي از اخلاق رفيع ايراني و اسلامي تلقي شوند، صبح از خواب بيدار شده و استاندار كاربلد دولت را به عنوان «پزشك مجاري ادرار» معرفي مي‌كنند تا به‌زعم خود او را خوار و خفيف سازند، اما هر اندازه تندروها و فحاشان و هتاكان بيشتر دهان به فحش و فضيحت مي‌گشايند، به همان اندازه مردم از دولت و كارگزاران دولتي بيشتر حمايت كرده و آنها را بيشتر بر صدر مي‌نشانند.

«اعتماد» طي روزهاي اخير پرونده‌اي در نكوهش فحاشي و هتاكي در عرصه سياسي گشوده و سراغ فعالان اقتصادي و تحليلگران رفته تا درباره خسارات اين نوع نگاه در عرصه سياسي بحث و تبادل‌نظر كند. براي اين روايت، محمدصادق جوادي حصار، چهره اصلاح‌طلب و حسين كنعاني مقدم اصولگرا، مخاطب پرسش‌هاي «اعتماد» قرار گرفتند تا در باب فحش و هتك حرمت و ناهنجاري كلامكي در عرصه سياسي صحبت كنند.

 

محمدصادق جوادي‌حصار: برخي گروه‌ها وقتي كم مي‌آورند، زبان به درشت‌گويي و فحش و ناسزا مي‌گشايند

محمدصادق جوادي‌حصار، فعال سياسي اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با «اعتماد» در پاسخ به اين پرسش كه گسترش ناهنجاري‌هاي كلامي، بي‌ادبي‌ها، فحاشي و هتاكي در عرصه سياسي چه تبعاتي براي فرهنگ و اخلاق ايراني خواهد داشت؟ مي‌گويد: «ادب كه جمع آن آداب است و مترادف با رسوم و سنن به كار مي‌رود در واقع هنجارهاي پذيرفته شده اجتماعي را شامل مي‌شود. هنجارها يعني رفتارهاي قاعده‌مندي كه اگر كسي انجام دهد، ديگران بر او خرده نمي‌گيرند كه اين كار درست نبوده است! يكي از مولفه‌هاي اين گزاره، تغيير‌پذيري و انعطاف رفتارها و هنجارهاي اجتماعي است. مثلا در دوره‌اي از تاريخ پاره بودن شلوار و لباس نشان‌دهنده فقر افراد بود، اما امروز لباس‌هاي پاره نشانه تمايز، تمكن و تفاخر است! افراد براي اينكه همراه مد باشند از لباس‌هاي پاره بهره مي‌برند.»

جوادي‌حصار ادامه مي‌دهد: «افراد با زبان و سخنشان سنجيده مي‌شوند. سعدي عليه‌الرحمه مي‌گفت: «تا مرد سخن نگفته باشد/ عيب و هنرش نهفته باشد». يعني فرد چون لب مي‌گشايد چونان صندوقي است كه محتواي خود را نمايان مي‌كند و مي‌گويد در درونش خرمهره دارد يا جواهر ناياب. سخن سنجيده گفتن در هر عرصه‌اي نشانه شخصيت، انسانيت و مروت افراد و گروه‌هاست. شاهد ديگر اين ماجرا، كم گفتن و گزيده گفتن است. ناصر خسرو مي‌گويد: «كم گوي و گزيده گوي، چون دُر/ تا ز اندك تو جهان شود پُر». كم گوي و گزيده‌گويي هنجاري است كه آداب‌دانان در سلوك اجتماعي و سياسي از آن بهره مي‌بردند. مولوي بر اين اساس مي‌گويد: «موسيا آداب‌دانان ديگرند/ سوخته جان و روانان ديگرند». يعني افراد داراي ادب با افراد معمولِ ناپختهِ ناهنجار متفاوتند.»

اين فعال سياسي اصلاح‌طلب با طرح اين پرسش كه اين هنجارها چگونه شكل مي‌گيرند؟ يادآور مي‌شود: «هنجارها و ناهنجاري‌ها و هتاكي‌ها در طول زمان از 2منشا اجتماعي و فرهنگي سرچشمه مي‌گرفتند؛ نخست، دستگاه‌هاي حاكمه و ديگر دانشمندان و طبقه علما و اهل فضيلت. هر اندازه علما سنجيده‌تر و عالمانه‌تر سخن مي‌گفتند، مردم در تقليد و پيروي از آنها سنجيده‌تر و متخلق‌تر به اخلاق نيكان خود رفتار مي‌كردند. هر زمان هم كسي ناهنجاري و فحاشي و هتاكي مي‌كرد، به بداخلاقي زبانزد و انگشت‌نما مي‌شد. بر اين اساس است كه سعدي مي‌گويد ادب را از بي‌ادبان آموخته است. يعني بي‌ادب به سرعت انگشت‌نما مي‌شد، چراكه جامعه مبادي آداب پسنديده و هنجارهاي پذيرفته شده بود. يكي از هنجارهايي كه جامعه ايراني همواره به آن تمسك مي‌جست، منابر، تريبون‌هاي عمومي، سخنراني‌ها و صحبت‌هاي دانشمندان (جز حكما و فرمانداران و...) است. امروز در جامعه ايراني، منابر و تريبون‌هاي متعدد و متعرض و متناقضي در حال هنجارسازي هتاكي و فحاشي هستند. وقتي تلويزيون را باز مي‌كنيد و در آن از بالا و پايين مملكت ديگري را فحش مي‌دهد در حال هنجارسازي فحش و هتك حرمت است. وقتي يك خطيب جمعه، يك روحاني نام آشنا از تريبون نمازجمعه بهتان مي‌زند، هتاكي مي‌كند و فحش مي‌دهد در حال لكه‌دار كردن هنجارهاي اجتماعي و سياسي است. وقتي قائم‌مقام صدا و سيما ايران را آغل و مردم ايران را ساكنان در آغل خطاب مي‌كند در حال ترويج ناهنجاري كلامي است.»

جوادي‌حصار يادآور مي‌شود: «مجموعه آداب و رسوم و سنن پذيرفته شده ايراني و قديمي با پشتوانه فرهنگ ملي ما اين روزها دستخوش تغيير و دگرگوني است. افراد و جرياناتي در اين كشور، فحش دادن و سخن ناروا را رفتار نابخردانه نمي‌دانند، بلكه طرف مقابل و رقيب خود را مستحق اين‌گونه سخن گفتن‌ها مي‌دانند. نهادها و ارگان‌هايي كه قاعدتا بايد خود را براي هنجارسازي مكلف و موظف بدانند در حال ترويج رفتارهاي ناهنجار و فحاشي هستند. صدا و سيما، تريبون‌هاي نمازجمعه و برخي سخنرانان تندرو و...از جمله اين ساختارها هستند.

وقتي مدام نفرت‌پراكني مي‌شود، به اين فحش داده مي‌شود و حرمت مسوول ديگري هتك مي‌شود، جامعه دچار تناقض مي‌شود. بنابراين اولين كار اين است كه هنجارهاي اجتماعي كه در حال تغيير هستند بايد مديريت، بازآفريني و بازتوليد شوند تا هنجارهاي اجتماعي و سياسي ما ارتقا پيدا كنند نه اينكه دچار نزول و فرود شوند. فرهنگ سياسي بايد در گفت‌وگو، بيان، گفتار و نوشتار، زبان و سخنراني‌ها ملاك و معيار باشد. همان‌طور كه هزار سال است، فردوسي و سعدي و مولوي و...شاقول زبان فارسي شده‌اند، امروز هم نيازمند شاقول‌هايي از آداب و فرهنگ و سنن اجتماعي و اخلاق و مداراي سياسي هستيم تا عموم جامعه از آن بهره‌مند شوند.»

او مي‌گويد: «يكي از بلاياي امروز ما در جامعه رواج نابخردي و شيوع فحاشي و هتاكي ناپختگان است. افرادي كه ظرفيت و تحمل سخن و عملكرد طرف مقابل را ندارند در مسند نقد مي‌نشينند و چون در محاكات و مجادلات كلامي كم مي‌آورند، زبان به درشت‌گويي و فحش و ناسزاگويي مي‌گشايند. متاسفانه اين نوع هتاكي‌ها و فحاشي‌ها و ناسزاگويي‌ها در حال فرهنگ شدن است.

بر خردمندان جامعه است كه از صدر تا ذيل جامعه شاقول‌هايي بسازند تا مردم بر اساس آن رفتار كنند. مردم بر دين فرمانروايان، سياستمداران و عالمان خود هستند. اگر ببينند يك سياستمدار فحش مي‌دهد و تمسخر مي‌كند مردم هم تبعيت مي‌كنند و اگر رفتار خردمندانه و مودبانه ببينند، آداب‌دان مي‌شوند.هتك حرمت رييس‌جمهور و دولتي كه بر سر كار است جز اينكه به ظرفيت‌هاي كشور آسيب بزند، فايده ديگري ندارد.»

 

حسين كنعاني‌مقدم: سكانس بعدي فحاشي در عرصه سياسي، گسترش خشونت در جامعه است

اما بايد ديد چهره‌هاي اصولگرا چگونه مي‌انديشند؟ آيا آنها فحاشي‌ها، ناسزاگويي‌ها و هتاكي‌هاي برخي هم‌حزبي‌هاي خود را تاييد يا از اين نوع رفتارها اعلام برائت مي‌كنند. حسين كنعاني‌مقدم، فعال سياسي اصولگرا در گفت‌وگو با «اعتماد» درباره اين نوع هتك حرمت‌ها عليه رييس‌جمهور و دولت مي‌گويد: «قطعا در سپهر سياسي كشور، كنشگران عمومي از هر جناحي كه باشند و هر تفكر و عقيده‌اي كه داشته باشند، بايد يكسري اصول را رعايت كنند. به خصوص در حوزه مسائل اخلاقي و اخلاق سياسي و اسلامي، وقتي نخبگان ايران و فعالان سياسي به عرصه‌هاي پرخاشگري و عبور از خطوط قرمز اخلاقي ورود مي‌كنند، اين هتاكي‌ها به جامعه نيز تسري پيدا مي‌كند. به خصوص وقتي سياستمداران ايراني تصور مي‌كنند با ادبيات چاله‌ميداني مي‌توانند محبوبيت هم كسب كرده و دنبال‌كننده‌هاي بيشتري پيدا كنند اين خطر جدي‌تر مي‌شود. در واقع زماني كه برخي افراد و گروه‌ها، ميدان‌دار تمسخر و فحاشي مي‌شوند اين را براي خود نشانه محبوبيت مي‌دانند. در حالي كه وقتي فعالان سياسي خطوط اخلاقي و انساني را رعايت نمي‌كنند، نخستين صدمه وارده به گوينده ناسزا خواهد بود. فردي كه نتواند چارچوب‌هاي اخلاقي را رعايت كند، حرف‌هايش در جامعه مسموع نخواهد بود و مردم در بلندمدت چنين سياستمداراني را پس مي‌زنند.»

كنعاني‌مقدم ادامه مي‌دهد: «با اظهارات و هتاكي‌هايي كه در جامعه رايج شده است، دورنماي روشني به چشم نمي‌خورد. برخي فعالان سياسي كه تصور مي‌كنند، از طريق خراب كردن ديگران و با فحاشي مي‌توانند خود را اثبات كنند، در حال ارتكاب اشتباه استراتژيك هستند. تجربه تاريخي ايران ثابت كرده كه سياستمداراني كه اخلاق را رعايت نمي‌كنند هرگز بهره‌اي از اعتماد عمومي و همراهي مردم نخواهند داشت. اما اين نوع رفتارها جدا از تبعات خسارت‌باري كه براي فرد هتاك دارد، نظام سياسي و مسوولان رده بالاي كشور را نيز با مساله نااطميناني و بي‌اعتمادي مواجه مي‌سازند. هزينه چنين فضاي بي‌اعتمادي را جداي از كنشگران سياسي بداخلاق، نهايتا مردم و كشور خواهند پرداخت.

مردم بايد به مسوولان نظام خود اعتماد داشته و به عنوان يك الگو و اسطوره به آنها نگاه كنند. كاري كه در زمان شاه، برخي روزنامه‌ها انجام مي‌دادند و بداخلاقي را ترويج مي‌كردند نبايد باب شود.» او در بيان مصاديقي از اين نوع رفتارهاي ناهنجار مي‌گويد: «به عنوان نمونه اخيرا فيلمي از جانب آقاي رسايي پخش شد كه در آن مي‌گويد فلان استاندار دولت، متخصص مجاري ادرار و...است! اين نوع گفتمان هر چند ممكن است ترند و در فضاي مجازي وايرال شود، اما بداخلاقي سياسي است . به هر حال استاندار مازندران پزشك متخصص و تحصيلكرده‌اي است كه عملكرد مناسبي از خود به جاي گذاشته. او جايگاه خاص خود را دارد و بايد به او احترام گذاشته شود. نبايد با چنين الفاظي به ترور شخصيتي افراد اقدام كرد. اگر آقاي استاندار عملكرد اشتباهي داشته رسايي و همفكران او خوب است، نقد عالمانه از عملكرد داشته باشند و فلان تصميم و عمل او را نقد كنند.

اما اينكه با الفاظ ركيك و فحاشي، نسبت به شخصيت يك مدير ارشد دولتي حمله شود، قابل قبول نيست.» كنعاني‌مقدم در پاسخ به اين پرسش «اعتماد» كه اين نوع رفتارها چه تبعاتي دارد؟ مي‌گويد: «اولين صدمه از تمسخر رييس‌جمهور، دولت و اعضاي كابينه‌اش و استفاده از بيانات ناشايست را خود فرد هتاك و فحاش و همفكران او خواهند ديد. در مراحل بعد اين اخلاق است كه در جامعه آسيب مي‌بيند. جامعه به سمت ابتذال سياسي و اجتماعي سوق پيدا مي‌كند. سكانس نهايي چنين فرآيندي در جامعه بروز خشونت و رفتارهاي غيرمتعارف در بستر جامعه خواهد بود. اينكه مردم در خيابان با كوچك‌ترين عاملي، پرخاشگري و دعوا و درگيري ايجاد مي‌كنند، بخشي از آن ناشي از فحاشي و هتاكي فعالان سياسي در عالي‌ترين سطوح تصميم‌گيري و سياستگذاري است.»

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون