• 1404 سه‌شنبه 1 مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6145 -
  • 1404 سه‌شنبه 1 مهر

هنري كه نه شكوه گذشته را دارد نه رونق اقتصادي

شيوه‌هاي ايراني خوشنويسي در تندباد تهديد

حجت اماني

 خوشنويسي سنتي كه از پيوند با كلام وحي و به عنوان انقلاب نگارشي در جهان اسلام تولد و توسعه يافته است مسير پر نشيب و فرازي را تا به امروز پيموده كه بيشتر در گرو تغييرات سياسي و اجتماعي در بستر جوامع اسلامي بوده است. از اين رو مي‌توان گفت، خط و خوشنويسي به عنوان شاخصه‌اي از وضعيت تمدن اسلامي در ادوار مختلف به شمار مي‌آيد. به عنوان نمونه، خط كوفي ساده ابتدايي زاويه‌دار (غيرهندسي) محصول آغاز شكل‌گيري تمدن اسلامي بوده و در دوران اوج و شكوه تمدن اسلامي است كه گونه‌هاي مختلف خطوط كوفي پيچان، مشجر و مزهر شكل مي‌گيرند.  در جوامع اسلامي خوشنويسي سنتي در مواجهه با مدرنيسم با تغييراتي از جمله ورود صنعت چاپ روبه‌رو شد، اما همچنان از رونق نسبي برخوردار بود؛ زيرا علاوه بر اينكه قيمت نسخ خطي از نسخه‌هاي چاپي در آن زمان مناسب‌تر بود مخاطبان و مجموعه‌داران، ضمن مقاومت در برابر آثار چاپي، مرقعات و كتاب‌هاي خوشنويسي شده را ترجيح مي‌دادند و اين مساله نزد ايرانيان از توجه بيشتري برخوردار بود. اين در حالي بود كه ساير هنرهاي مرتبط با كتاب آرايي مانند تصويرسازي، تجليد و صحافي به سمت خاموشي رفتند. خوشنويسي به چندين دليل، ازجمله ارتباط دروني و ذاتي آن با نسخه‌برداري از قرآن كريم و ديوان شاعران و عارفان كرامت و اصالت خود را حفظ كرده و اين نكته، اولين بصيرت هنري در جهان اسلام به شمار مي‌آيد. در دوران پهلوي، فارغ از جريان ملي‌گرايي و شكل‌گيري جنبش سقاخانه كه ارتباط مستقيمي هم با خوشنويسي سنتي نداشت، با تاسيس انجمن خوشنويسان ايران به همت سيد حسين ميرخاني و ديگر خوشنويسان هم‌عصر او نظير علي‌اكبر كاوه، ابراهيم بوذري و سيد حسن ميرخاني، به عنوان نهادي مردمي با همكاري وزارت فرهنگ و هنر وقت با عنوان «كلاس‌هاي آزاد خوشنويسي» تمركز اصلي بر خط نستعليق گذاشته شد. خط نستعليق به عنوان خط ملي در كتيبه‌هاي معماري، اوراق دولتي، سكه و پول و غيره نمادپردازي شد و ساير خطوط اسلامي را در سايه قرار داد. پس از انقلاب اسلامي به واسطه نزديكي آرمان‌هاي انقلاب و تقويت گفتمان‌هاي هنر انقلاب با خطوط قرآني استفاده از گونه‌هاي اين خطوط بيشتر مورد توجه قرار گرفت. پس از جنگ و تغييرات سياسي و اجتماعي در ايران، خوشنويسي سنتي كه همواره به عنوان هنر اول و نماد هويت هنر ايراني مطرح و از حمايت‌هاي نهادها و مراكز دولتي و انقلابي برخوردار بود توسط نقاشاني كه در حاشيه مانده بودند به چالش كشيده شد به گونه‌اي كه در دوسالانه‌هاي هنري دهه 80 آثار خوشنويسانه جايگاهي نداشتند و از اين طريق جامعه خوشنويس را به تدريج كنار زدند و نقاشي نو توانست جايگاه خوشنويسي را در محافل عمومي و هنري تغيير دهد. اهميت هنر مدرن در آموزش‌هاي رسمي و دانشگاهي ايران و ترويج و توسعه آن براساس آموزه‌ها و مباني غربي در اين سال‌ها كه بيشتر مورد توجه نسل جوان قرار گرفته بود از ديگر عواملي به شمار مي‌آيد كه موجب كمرنگ شدن جايگاه هنرهاي سنتي ازجمله خوشنويسي در محافل هنري و دانشگاهي مي‌شود. از همه مهم‌تر رونق اقتصادي آثار نقاشان با محوريت خوشنويسي و حركات خوشنويسانه بود كه پيش‌تر در جنبش‌هاي هنري خاورميانه و سقاخانه ايران تجربه خود را آزموده بود، موجب سوق دادن بخشي از هنرمندان خوشنويس سنتي به سمت اين جريان گرديد، به گونه‌اي كه خوشنويسان سنتي از خوشنويسي براي انتقال احساسات و اهداف 
سياسي-اجتماعي در جهت حفظ مولفه‌هاي بازارهاي هنري بهره گرفتند تا آنجا كه مي‌توان اذعان داشت اغلب هنرمندان در اين سال‌ها در پي رسيدن به قالب‌هاي انحصاري و شخصي، تنزل معاني و صوري آثار خود را به مفاهيم عميق ترجيح دادند. همچنين جشنواره‌ها و رويدادهاي هنري كه در جهت اعتباربخشي و رونق بازارهاي هنري اين منطقه، فضاي گفتماني تازه‌اي را باز توليد كرده بود به صورت هدفمند خود تعيين‌كننده شيوه‌هاي آفرينشگري شدند به‌گونه‌اي كه برخي منتقدين بر اين باورند كه هنر خاورميانه بدون آنكه نوع خاصي از هنر باشد، ساخته و پرداخته نوع خاصي از بازار هنر است كه توسط سياست‌هاي خانه‌هاي حراج اداره مي‌شود.  رونق بازارهاي اين جريان خوشنويسانه (نقاشي خط)، خوشنويسي سنتي را با بحران‌هاي تازه‌اي روبه‌رو ساخته است؛ نخست اينكه معنا و مفهوم خوشنويسي كه آميخته با حكمت و عرفان اسلامي بوده را از معنا تهي ساخته است و به سمت نوعي ادبيات كيچ و كوچه بازاري سوق داده است. مساله ديگر محدود ساختن جامعه خوشنويسي سنتي است؛ امروزه خوشنويسي سنتي با وجود چالش‌هاي اقتصادي، بحران‌هاي مديريتي در انجمن خوشنويسان و اختلاف‌نظر در گرايش‌هاي خوشنويسي سنتي كه آنان را به دو گروه جديد (مكتب كلهر) و قدما (مكتب ميرعلي و ميرعماد) تقسيم كرده است به حيات خود ادامه مي‌دهد اما نه شكوه گذشته و نه رونق اقتصادي دارد. خوشنويسان سنتي ناگزير يا جذب گرايش‌هاي نوين خوشنويسانه شده‌اند يا بر عهد خود استوار مانده و به تعليم هنرجو و مشاقي مي‌پردازند. محدود شدن شاگردان كه خود نيازمند آسيب‌شناسي در عرصه آموزش خوشنويسي است و كم شدن سفارشات باتوجه به رشد چشمگير نرم‌افزارها در عصر ديجيتال، اين گروه از خوشنويسان را به مهاجرت به كشورهاي عربي و تركيه واداشته است. اين كشورها در سال‌هاي اخير با برگزاري جشنواره و رويدادهاي خوشنويسي سعي در جذب خوشنويسان سنتي ايراني داشته‌اند كه تا حدودي هم موفق بوده‌اند. در سال‌هاي اخير مي‌توان گفت از مهم‌ترين آسيب‌هاي مهاجرت و حضور خوشنويسان ايراني در كشورهاي تركي و عربي تغيير تدريجي شيوه و لهجه خوشنويسي آنان است كه ناخودآگاه يا با اعمال سلايق سفارش‌دهندگان شكل مي‌گيرد و اين تهديدي جدي براي فراموش شدن لهجه و شيوه‌هاي خوشنويسي ايراني در آينده نزديك است. 
عضوهيات علمي دانشگاه و احياگر خط تعليق

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون