آتش در گلستان جنگلهاي ايران
حميد ميرزاده
از ابتداي سده بيستم تاكنون ۴۳ درصد از جنگلهاي ايران از بين رفته است (گزارش مستند روزنامه اعتماد ۲۸ فروردين ۱۴۰۳).
مساحت جنگلها در ايران - در۶۰ سال گذشته از حدود ۱۸ ميليون هكتار به ۱۴.۳ ميليون هكتار و در بعضي آمارها به حدود ۱۰.۵ ميليون هكتار كاهش يافته است. اين يعني حداقل ۳.۷ ميليون هكتار مساحت جنگلهاي كشور در ۶ دهه اخير كاهش يافته است. از اين مجموعه، حدود ۳۰۰ هزار هكتار از جنگلهاي هيركاني كه در شمال كشور قرار گرفتهاند، به عنوان ميراث طبيعي در فهرست جهاني يونسكو ثبت شدهاند كه اين ميراث گرانقدر ملي و جهاني در معرض بيشترين آسيب قرار دارد. بر اساس آمار اعلامي از سوي مركز تحقيقات و آموزش كشاورزي و منابع طبيعي، در دهه ۹۰ سالانه به طور متوسط ۱۴ هزار هكتار از جنگلهاي ايران سوختهاند. طبق همين گزارش، سالانه ۱۲۵ هزار هكتار جنگل در كشور تخريب ميشود كه سهم جنگلهاي شمال ۴۵ هزار هكتار يعني ۳۶ درصد آن است؛ كارشناسان عوامل بسياري را در كاهش حجم جنگلهاي ايران بهويژه جنگلهاي هيركاني دخيل ميدانند كه برداشت بيرويه، ويلاسازيهاي گسترده در جنگلهاي شمال كشور، قاچاق چوب، گردشگري بيضابطه و آتشسوزيها و واسطهگري بعضي نهادها و دخالت آنها در امر تجارت چوب، علل اصلي تخريب جنگلها هستند. طرفه اينكه به خاطر بيقانوني يا عدم اجراي قانون توسط مسوولان ذيربط، بازار رستورانهاي زغالي در سراسر كشور به شدت داغ شده و از هيزم و چوب همين جنگلها روزانه در همين تهران صدها تن چوب در تنور يك عادت بد دود ميشود! سوگمندانه، در بعضي از اين رستورانها دكوراسيون كل رستوران با چيدمان كندههاي چوبهاي جنگلي تزيين شده است. صاحبان رستورانهايي كه كباب ذغالي و برگر زغالي ميفروشند، وقتي در مقابل اعتراض دوستداران محيط زيست قرار ميگيرند، ميگويند: «مشتريهاي ما طعم برگري كه با آتش چوبهاي جنگلي پخته ميشوند به برگرهايي كه با استفاده از گاز تهيه ميشوند ترجيح ميدهند!»
اين رسم شكمچراني موروثي قاجاري حدود 200 سال است كه رايج شده و آتش به جان گلستان جنگلهاي ايران انداخته است. متاسفانه مديران و مسوولان در سازمانهاي ذيربط هم به خاطر ضعف مديريت و عدم حساسيت به يك موضوع ملي و حياتي و هم عدم دسترسي به منابع براي تامين تجهيزات لازم جهت برخورد با متجاوزان به حقوق ملي، با خونسردي از كنار اين فاجعه عبور ميكنند.
البته آتشسوزي جنگلها - چه عمدي و چه غيرعمدي - كسري از اين غارت ملي يعني تخريب جنگلها و استفاده از چوب درختان جنگلها براي تهيه غذا با طعم مخصوص است. غذايي كه با هزينهكرد حال و آينده منافع ملي، براي تامين مزاج و تحريك مذاق كساني كه دنبال «تنور شكم دم به دم تافتن» هستند، تهيه ميشود. بدون اغراق جنگلهاي ايران يا در جا توسط سودجويان تخريب و به آتش كشيده ميشوند يا در رستورانها و كافهها در سراسر كشور در حال دود شدن هستند كه شب و روز به عينه همه در كوي برزن شاهد آن هستيم. اينجا هم مثل همان آتشي است كه آنجا به جان جنگلها افتاده است. از طرف ديگر، از نظر علمي ثابت شده كه يك همبستگي مستقيم بين پوششهاي جنگلي و ميزان نزولات آسماني وجود دارد. بنابراين يكي ديگر از تبعات نامطلوب كاهش پوششهاي جنگلي، خشكسالي است. جا دارد براي كاهش اثرات اين مصيبت و فاجعه سراسري، دولت و مجلس به اين مقوله حياتي و ملي با حساسيت بيشتري در جهت حفاظت از جنگلها و تقويت سازمانهاي مسوول و جلوگيري از به آتش كشيدن جنگلها و ممنوعيت استفاده از چوبهاي جنگلي در پخت و پز رستورانها و جلوگيري از حضور گردشگراني كه بيضابطه در جنگلها اتراق ميكنند، يك طرح فوري با تعيين ضمانتهاي اجرايي تهيه و تصويب و قوانين پيشين را به قيد فوريت اصلاح كنند. كاش صدا و سيما نيز به خاطر تبيين اهميت جنگلها در تداوم حيات و تداوم چرخه زيستبوم ايران، برنامههاي علمي و هشداردهنده براي آگاهي عمومي و حفاظت از جنگلها تهيه و پخش كنند.