نامي براي من انتخاب كن
محمد پروين / «فعلا بدون نام» نام نخستين مجموعه شعر فرزاد كريمي است كه توسط نشر مرواريد روانه بازار شده است. پيش از آن هم «روايتي تازه بر لوح كهن» كه تحليل روايت در شعر نو ايران است از همين مولف توسط نشر قطره منتشر شده. كريمي شاعري قصهگو و خوشفكر است كه درونمايههاي عاشقانه، يكي از پيامدهاي تكرار شونده در تعداد بسياري از شعرهايش است. اين مجموعه شامل 34 شعر بلند و كوتاه است. در يادداشت پيشين اين كتاب آمده است كه رويا و خاطره كه در هم ميتند، ميشود شعر و همين امر ما را مهيا ميكند كه با فضاهاي شخصي و همينطور فكرها و آرمانهاي شاعر بيشتر آشنا شويم و همين امر سبب همزادپنداري و به اشتراك گذاشتن تجربههاي شخصي شاعر با مخاطب ميشود. يكي از نقاط قوت اين مجموعه زبان آن است كه روان، بدون زاويه و سنگلاخ است و حس همراهي را براي خواننده فراهم ميآورد. در اين ميان نيز تصويرهاي ارايه شده، دربرگيرنده فضاي ذهني و سيال شاعر، همراه استفاده از اشيا و اتفاقات پيرامون با عناصر زنده و موجود در زندگي روزمره است كه مرز واقعيت و تخيل را درهم ميآميزد و تصويرهايي دسته اول و قابل تامل را فراهم ميآورد.
از ويژگيهاي سبكي كريمي ميتوان به اسطورهزدايي و ارايه روايتهاي پيوسته بدون پيچيدگي و همچنين استفاده از بازيهاي زباني و فرمي اشاره كرد كه اشعارش را از شگردهاي پيچيده زباني و فرمي دور و روايتهاي رواني را در آن جاري كه ذهن خواننده را درگير خود ميكند. زبان شاعر، زباني منحصربهفرد است با ريشههاي آركاييسم (كهنگزايي) كه از پتانسيلها و قوتهاي اين زبان همگام با زمان بهره برده است. از ديگر ويژگيهاي اين مجموعه، انتخاب سوژههاي بكر و همچنين پرداخت قوي همراه با استفاده تخيل و ارايه تصاويري آشنا براي مخاطب است.
برخورد هوشمندانه شاعر با پديدهها سبب شده است واقعگرايي و حس و جريان شخصي زندگي شاعر در شعرهاي اين مجموعه كاملا مشهود باشد، به اين معنا كه مخاطب حس ميكند در لحظات و بزنگاههاي حساس زندگي شاعر با وي سهيم است و خودش را بخشي از آن اتفاق ميداند. لازم به ذكر است بسياري از شعرهاي كريمي درونمايههاي عاطفي و عاشقانه دارند، اما گريز شاعر از اغراق، دوري از گزارشنوشي صرف همراه با بيان بيش از حد احساسات و تكيه به اتفاقها و كنشها در كنار تعليق باعث شده اين شعرها دچار سانتيمانتاليسم (احساساتيگرايي) و يكنواختي نشوند كه اين مهم را به شكل خوبي در شعرهاي بلند و كوتاهش با فرم و زبان قوي ميتوان مشاهده كرد.
در پايان ميتوان گفت بيان روان و بدون ابهام، روايتگري صرف توام با ارايه تصويرهاي قابل لمس و آشنا، انتخاب و شكار سوژههاي مناسب و پرورش دادن و اجراي درست رويكردهاي عاشقانه توام با نگاه گاهي خاطره و گاهي رويا و تكيه به ساختارهاي زباني و فرمي قوي از مشخصههاي بارز فرزاد كريمي در مجموعه «فعلا بدون نام» است.