آن دفاع بزرگ هنوز زنده است
جنگ و انقلاب به نوعي با يكديگر همزمان شدند و ما، تعدادي از نقاشهاي آنسالها كه در دهه چهارم زندگي بوديم به آن پاسخ داديم و در حمايت از انقلاب اسلامي نقاشي كشيديم. با شروع جنگ، من و منوچهر صفرزاده، دو ديوار بزرگ در ترمينال خزانه را با مضمون انقلاب و دفاع مقدس، نقاشي كرديم. روزانه 500 هزارنفر در آن ترمينال رفت و آمد ميكردند؛ سربازاني كه به جبهه ميرفتند، كارگران و مردم مسافر. همزمان با كار ما، سرودهاي انقلابي با صداي محمدرضا شجريان و شهرام ناظري و ساز عليزاده و لطفي پخش ميشد و تصوير شگفتانگيزي از همبستگي ملي در آن ترمينال ثبت ميشد. آن كار و نقاشيهايي كه در آن دوران كشيده شد، تاثيرات عظيمي در ارتباط مردم با انقلاب اسلامي و دفاع مقدس و همبستگي ملي داشت. از آن سال تا سال 68، گالريها تعطيل بودند و عدهاي شبيه ما روي ديوارها نقاشي ميكشيدند، عدهاي در زيرزمين خانههاي خود و عدهاي هم تصميم گرفتند كه از ايران بروند. اما ما مانديم و كار كرديم. آن انقلاب بزرگ و دفاع بزرگ با وجود تمام سختيها و دشواريها، براي همه مردم بود.
دفاع از سرزمين و انقلاب، بر دوش گروه خاص با نگرش خاص نبود و تمام مردم، چه آنهايي كه در جبهه بودند و چه آنهايي كه از پشت جبهه حمايت ميكردند، حماسه آفريدند. اما با تمام اين جداييها و شكافها، به عنوان يك نقاش و نه يك فرد سياسي، معتقدم كه آن انقلاب بزرگ و دفاع بزرگ، تاثيرات بزرگ و عميق خود را روي هنر و جامعه گذاشت؛ تاثيراتي كه حالا ممكن است نشانهها و شعارهاي مستقيم آن را نه در هنر و نه در جامعه ببينيم، اما همين كه ميبينيم، جامعهاي مستقل داريم كه حاضر نيست در چنگ استعمار قرار بگيرد، خود نشانهاي بزرگ از آن انقلاب و دفاع بزرگ است. در هنر امروز هم الزاما تصاويري از جنگ، شهادت يا شعارهاي انقلابي نميبينيم، اما در شكل، فرم و زبان هنر، تغييراتي كه با انقلاب اسلامي رخ داده، همچنان خود را نشان ميدهد و اين اتفاق بدون آن انقلاب اسلامي و بدون آن جانهاي پاكي كه جنگيدند، به دست نميآمد. ٭نقاش