نبايد چيزي راكه نظام در مذاكرات مصلحت ديد تبديل به پتك كنيم
گروه سياسي|نشستهاي مجلس خبرگان، در حد دو اجلاسيه سالانه دوروزه و ديدار پاياني با رهبري انقلاب نيست. در فاصله شش ماه ميان اين اجلاسيهها كميسيونهاي مختلف اين مجلس فعال هستند. از جمله كميسيون تحقيق كه كميتهاي براي نظارت بر عملكرد رهبري و نهادهاي تحت امر ايشان مطابق با شرح وظايف مجلس خبرگان رهبري دارد. «اعضاي اين كميسيون اگر نياز به تذكر، بحث يا توضيحي باشد، آن را در جلساتي با رهبري در ميان ميگذارند كه هيچگاه رسانهاي نميشود. اين ديدارها وراي ديدارهاي عمومي پايان هر اجلاسيه برگزار شده و نقطه نظرات اعضاي مجلس خبرگان در آن بيان ميشود و اگر توضيحي بخواهند تا اقناع شوند در اين جلسات غيررسمي غيرعلني عنوان ميشود». جملههاي كليدي اين عضو مجلس خبرگان رهبري در گفتوگو با خبرآنلاين به اين شرح است:
اعضاي كميسيون «تحقيق» اگر نياز به تذكر، بحث يا توضيحي باشد، آن را در جلساتي با رهبري در ميان ميگذارند كه هيچگاه رسانهاي نميشود. اين ديدارها وراي ديدارهاي عمومي پايان هر اجلاسيه برگزار شده و نقطه نظرات اعضاي مجلس خبرگان در آن بيان ميشود و اگر توضيحي بخواهند تا اقناع شوند در اين جلسات غيررسمي غيرعلني عنوان ميشود.
اگر اشكالات عمدهاي در نهادهاي زيرنظر رهبري باشد كه با تذكر قابل اصلاح نباشد، مسلما ممكن است به عزل آن طرف از مسووليت منجر شود. البته تاكنون چنين سابقهاي نبوده اما معمولا هيچكس حاضر نيست به اين راحتي طرف خطاب مجلس خبرگان باشد و معمولا تلاش ميكنند كه كار به تذكرات مجلس خبرگان نرسد. به عنوان يك نمونه عيني و بارز، شهادت ميدهم كه در يكي از اجلاسيهها در دوره مسووليت آقاي ضرغامي در صداوسيما او به مجلس خبرگان دعوت شد و اشكالات و حرفها آنقدر زياد بود كه در يك جلسه تمام نشد و او مجبور شد دوبار به مجلس خبرگان بيايد. در كميسيونهاي مختلف هم رييس سازمان صداوسيما و معاونانش و مسوولان بخشهاي مختلف اين رسانه دعوت ميشوند و انتظارات و انتقادات به آنها منتقل و پيشنهاداتي هم مطرح ميشود. تا جايي كه ميتوانيم مطالباتمان را به آنها منتقل ميكنيم.
معمولا به فرد يا افرادي كه در مقام سوءاستفاده از جايگاه رهبري برميآيند و درصدد هستند كه رهبري را درصدد مطامع خودشان خرج كنند، هم از طرف رهبري و دفتر ايشان و نهادهاي وابسته به رهبري و هم از سوي مجلس خبرگان رهبري، حساسيتهاي لازم به خرج داده ميشود.
كلمه «دلواپس» از آن كلماتي است كه مظلوم واقع شده است. به معني واقعي كلمه، همه ما دلواپسيم. كيست كه دلواپس خودش، آينده فرزندان و كشورش نباشد؟ همه ما دلواپس و نگرانيم، اما اين نگراني نبايد باعث شود كه خودمان به خودمان آسيب بزنيم. دغدغه رهبري هم در نشست اخير با اعضاي مجلس خبرگان رهبري، همين بود كه ما به دنبال لغو تحريمها در مذاكرات بوديم و ميفرمودند اگر تحريمها برچيده نشود، معاملهاي صورت نگرفته است. پس معلوم ميشود كه نظام جمهوري اسلامي به مديريت اعلاي مقام معظم رهبري، براي برداشته شدن تحريمها وارد مذاكرات هستهاي شده و اينگونه نبوده كه تحريمها برداشته نشود و ما همچنان به مذاكرات ادامه دهيم.
حين مذاكرات و پسابرجام، برد نظام جمهوري اسلامي در اين خواهد بود كه بحث هستهاي به عنوان يك بحث ملي مربوط به كل نظام تلقي شود و نه وابسته به يك دولت و هيات مذاكرهكننده خاص. دولتها و هياتهاي مذاكرهكننده ميآيند و ميروند و آنچه هميشه خواهد ماند، اصل نظام است. با چنين نگاهي بايد انسجام و هماهنگي ملي ايجاد شود. در اين صورت دشمن نميتواند راه نفوذي بيابد. اما اگر ما در موضوعي به اختلاف نظر برسيم و اين اختلاف را به فضاي عمومي جامعه بياوريم، مسلما تنها كسي كه سودش را ميبرد، دشمن خواهد بود. نه هيچ يك از دو طرف اختلاف.
مذاكره يك معامله و بده بستان است. همه ميدانيم كه 10 هزار سانتريفيوژ با 19 هزار سانتريفيوژ فرق دارد. همه ميدانيم كه غنيسازي 5درصدي تا 50درصدي فرق داد. اما اگر نظام براي حل برخي مشكلات و رسيدن به موقعيتهايي مصلحت ميداند كه 60 هزار سانتريفيوژ نداشته باشيم، نبايد اين را پتك كنيم توي سر نظام بزنيم! و به بهانه اينكه ما ميتوانستيم 60 هزار سانتريفيوژ داشته باشيم ولي الان نداريم، به گونهاي سخنراني كنيم كه انگار دنيا به آخر رسيده!