دولت سعودي امتحانش را بد پس داد
سازماندهي لازم از نظر مديريت راهنمايي و هدايت زايران وجود ندارد و از همه مهمتر، به دليل وانهادگي مجموعه اين بخش از مراسم حج به خود مردم، هيچگونه شبكه ارتباطي فيزيكي براي كمكرساني مشاهده نميشود.
آنچه در بسياري موارد مزيد بر علت ميشود، اين است كه گاه براي حضور كاروانهاي ويژه، به صورت وياي پي از مقامات يا ميهمانان خاص دولت عربستان يا از خانوادههاي خود دربار سعودي، مسيرهايي از ميان جمعيت انبوه، گشوده ميشود و در واقع انگار منطقهاي كه مردم به شكل گسترده، حضور تودهاي و انبوه دارند، با يك راهگشايي غيرطبيعي براي حضور يك عده خاص به هم ميريزد و نظام طبيعي حركت حجاج، دچار آشفتگي و اغتشاش ميشود و نهايتا كافي است كه در گوشهاي از اين حركت سيل وار، حجاج يك توقف يا روي همريختگي داشته باشند و اين حركت به صورت موج وار ادامهدار شود، حركتي كه يك حادثه كوچك تلقي شده اما در نهايت به يك فاجعه بزرگ تبديل ميشود.
نظر شخصي من به عنوان كسي كه سالها در گذشته شاهد زمينههاي بروز اين بحرانها و فجايع مرگبار بودم، اين است كه دولت عربستان، متاسفانه، با وجود دريافت ميلياردها دلار از رهگذر حضور حجاج در عربستان، هنوز براي سازماندهي اسكان، استقرار و جابهجايي بخش مهمي از حجاج از كشورهاي مختلف كه به شكل خياباننشين يا خارج از ساختمان خواب در مسير عرفات و منا حضور دارند، چارهانديشي و پيشبيني لازم را نكرده است.
نكته دوم اين است كه سازماندهي متناسب، از نظر نيروي انساني كارآزموده، براي هدايت زايران انجام نشده، به خصوص اينكه به پيشنهاد سالها قبل جمهوري اسلامي ايران و برخي كشورهاي ديگر كه انتقال ريلي حجاج با رعايت شرايط شرعي و فقهي بود، وقعي ننهاد، پيشنهادي كه با نظارت فقهي فرقههاي مختلف اسلامي با رعايت مسائل شرعي قرار بود اتفاق بيفتد. اين در حالي است كه اگر امكان حركت ريلي فراهم باشد، افرادي كه از نقاط مختلفي ميخواهند حضور پيدا كنند، به جاي حضور انبوه، گله وار و بيسر و سامان فعلي، بدون نياز به حركات شتاب زده ميتوانند به مناسك خود برسند.
در مجموع، ميخواهم بگويم هر علتي در اين ميان، حتي رفتار زايران و شتابزدگي آنها براي رسيدن به جمرات، اگر علت حادثه بوده باشد، بيمسووليتي دولت ميزبان به هيچوجه قابل توجيه نيست و بايد در جايش به آن پرداخته شود. گمان ميكنم، كشورهاي اسلامي صرف نظر ازينكه زايرانشان در اين حادثه، سهمي از آسيب داشته باشند يا نه، بايد اين موضوع را در نخستين اجلاس فوقالعاده كنفرانس سران اسلامي مورد بحث و بررسي قرار دهند و چاره جويي ساختاري براي اين مساله بكنند. منظور از چارهجويي ساختاري، تغيير الگوي سنتي اداره امور حج است كه تا شرايط كنوني، منحصرا در اختيار دولت سعودي بوده. از نظر فيزيكي، حرمين شريفين، در اين كشور واقع شده. لذا بايد اين كشورها، دستكم در برنامهريزي امور حج مشاركت داده شوند. دولت سعوي هم نه از يك منظر صرفا اقتصادي به حج نگاه كند و به چشم يك منبع درآمدزا آن بنگرد و نه امتياز سياسي آن را در انحصار خودش بداند، اين موضوع را بپذيرد كه همچنان كه حج، يك موضوع مشترك بين الاسلامي است، اداره و مديريت آن نيز بايد به صورت مشترك و جمعي دستكم در قالب يك بخشي از ساختار كنفراس اسلامي مورد توجه قرار بگيرد.
در ضمن فوريترين اقدامي كه دولت عربستان بايد در قبال حوادث امسال بكند، پذيرفتن اين كاستيها، سهلانگاري يا ندانمكاريها و پذيرفتن پيامدهايي كه بهطور عرفي، هر دولتي نسبت به حقوق ميهمانان خود از هر كشوري دارد، است. دولت سعوي بايد به نحو مقتضي جبران كند، به گونهاي كه تا حدودي اين زخم و اين داغي كه بر خانوادههاي مختلف از كشورهاي گوناگون وارد شده را تسكين دهد و تا حدودي جبران كند. اما اگر قرار باشد به شيوه مالهكشي و توجيهكاري، شانه از زير بار اين مسوويت خالي كند، آن وقت به نظر من بيشتر ضرورت خارج شدن اداره امور حج از حيطه دولت سعودي، مورد توجه افكار عمومي قرار خواهد گرفت. البته نبايد ناديده گرفت كه شايد يكي از عوامل جانبي حوادث پيدرپي امسال هم، دلمشغوليهاي سياسي دولت عربستان در مسائل منطقهاي مثل يمن و سوريه يا همنوايياش با اسراييل در پرونده هستهاي و غافل شدن از موضوعات مهم مربوط به حج بوده، اما خيلي اين موضوع را نميخواهم پررنگ كنم ولي اين را نبايد از قلم انداخت كه كارگزاران تازه به مسند نشسته دولت سعودي، در برگزاري حج، امتحان بسياري بدي پس دادند.