گزارش ميداني «اعتماد» از تخريب طبقه هفتم ساختمان علاء الدين
ديوارها كمكم فرو ميريزند
حميدرضا خالدي/ دوشنبه 6 مهرماه، ساعت 12 ظهر؛ ديوارهاي بيروني مغازههاي طبقه هفتم پاساژ همگي به طور كامل تخريب شدهاند ولي هنوز ستونهاي مغازهها سالمند و پابرجا. اين تنها صحنهاي است كه از چند روز قبل تا امروز از بيرون پاساژ و به خصوص از روي پل حافظ به خوبي ديده ميشود؛ تنها نشانه از اجراي حكم جنجالي تخريب طبقه هفتم پررونقترين پاساژ موبايل كشور. داخل پاساژمثل هميشه شلوغ است و شلوغتر از آن، آسانسور پاساژ است كه بيشتر به آسانسوري باري شباهت دارد تا آسانسور حمل مسافر. همراه با قيژقيژ تسمه آسانسوري كه آهسته آهسته بالا ميرود، طبقات شلوغ پاساژ و موبايلفروشان و مشترياني كه با سرعت از كنار هم رد ميشوند، چون پردهاي سينمايي از مقابل چشمان مسافران آسانسور ميگذرد. دگمههاي آسانسوركه سالهاست كار ميكند، حكايت از هفت طبقه بودن پاساژ دارد. انگار از ابتدا ميدانستهاند كه قرار است روزي پاساژ هفت طبقه شود. ولي با اين وجود طبقه ششم آخرين مقصد آسانسور خسته و قديمي است. طبقه ششم برخلاف تصور، از تمام طبقات شلوغتر است. اينجا تنه زدن و تنه خوردن عادي است. روي تابلوهاي وايت برد مغازهها پر است از اعداد و ارقامي كه حكايت از قيمت روز انواع گوشيها دارد. اما تمام راهها به طبقه هفتم مسدود است. چه مسير راهپله و چه مسير پلهبرقي البته، هميشه خاموش. با اين وجود از طريق نورگير طبقه ششم به راحتي ميتوان وضعيت طبقه هفتم را ديد زد. كركره بسياري از مغازهها مانند روزهاي قبل پايين است و تنها چند مغازه بدون كركره هستند. دكورهاي داخل اين مغازهها نيز هنوز سالم هستند. انگار فقط مغازههاي رو به خيابان تخريب شدهاند تا حكم تاييد شده ديوان عدالت اداري شهيد نشده باشد. يكي از مغازهداران طبقه ششم در مورد تخريب ميگويد: چند روز قبل بود كه ماموران شهرداري آمدند و دوروزه بخشي از مغازههاي بالا را تخريب كردند و رفتند، ولي ديگر خبري از آنها نشد ! وي در پاسخ به اين سوال كه آيا فكر نميكنيد اين تخريب «صوري» باشد و دوباره طبقه هفتم بعد از مدتي بازسازي شود و به بهرهبرداري برسد؟ ميگويد: بعيد ميدانم چون اولا تخريبها باعث شده تا كلا اين طبقه بلااستفاده شود. ثانيا اكثر مالكان و مستاجران مغازههاي آن يا پول خود را گرفتهاند و رفتهاند، يا در طبقات ديگر مشغول به كارند و ديگر مغازهها دردي از دردهايشان را دوا نميكند. اما قيمت و نرخ اجاره هر مغازه چقدر است؟ سوالي كه يكي ديگر از مغازهدارهاي اين طبقه بعد از كلي «منمن» كردن و ديدن كارت خبرنگاري، در پاسخ به آن ميگويد: مفت. مفت مفت. اصلا قابلي ندارد. بين 20 تا40 ميليون. بسته به متراژ و موقعيت مغازه. مثلا مغازه 12متري ما اجارهاش ماهي 20 ميليون تومان است. ولي آيا واقعا مغازهدارها اين همه در ماه درآمد دارند؟ سوالي كه مغازهدار جوان در مورد آن ميگويد: ديگه چارهاي نيست...! بايد دربياوريم...! يكي از شاگردان مغازهدارها اما اعتقاد ديگري دارد: حداقل دو برابر اجاره درآمد دارند. واگرنه ديوانه نيستند كه اينجا بمانند. احمد فروشنده يكي ديگر از مغازهها نيز به نكته جالب ديگري اشاره ميكند: بعضي از مغازهدارهاي طبقه هفتم، فقط 200 ميليون هزينه دكور مغازهشان كردهاند. برخي از دكورها تخريب شدهاند و بعضي از آنها را خود مالكان باز كردهاند بردهاند. اكثرا از قيمت مغازهها خبري ندارند، اما گفته ميشود مغازهها تا متري 10 ميليون تومان هم خريد و فروش ميشوند. البته فقط سرقفلي آنها. چرا كه حاج رضا علاءالدين حاضر نيست سند به نام كسي بزند. اكثر مغازهدارها حاضر به صحبت در مورد وضعيت طبقه هفتم نيستند. به محض اينكه از آنها در مورد طبقه هفتم ميپرسي، با نگراني دور و بر خود را نگاه ميكنند و بعد عذرخواهي ميكنند و خود را با كار مشغول ميكنند. انگار از حضور يك سايه نامريي نگرانند. براي اينكه طبقه بالا ديد چنداني نداشته باشد، روي بخشي از نورگير طبقه بالا را با يونوليت پوشاندهاند تا ديد نداشته باشد.
سرنوشت نامعلوم
اكثر مغازهدارها در مورد سرنوشت مغازهدارهاي طبقه هفتم چندان اطلاعات دقيقي ندارند. رضا يكي از جوانترين مغازهدارهاي طبقه ششم در اين مورد ميگويد: تا جايي كه شنيدهام و ميدانم، خيلي از مغازهدارهاي طبقه هفتم، پولشان را گرفتهاند و بقيه هم در طبقات ديگر مشغول به كار هستند. يكي از دوستانش ميگويد: تعدادي از مغازهدارهاي طبقه هفتم هم بعد از اينكه پولشان را گرفتهاند، رفتهاند در پاساژ روبهرو مغازه اجاره كردهاند يا خريدهاند. گرچه اكثرا راضي نيستند.
چرا ؟
همون جوان جواب ميدهد: بازار آنها اصلا با علاءالدين قابل مقايسه نيست. خيلي از آنها دارند ورشكسته ميشوند.
اما اين حادثه، يعني حكمي كه براي علاءالدين صادر شد تا چه حد در كسب و كار پاساژ تاثير داشته است؟ محمود، يكي از فروشندگان طبقه ششم در اين مورد استدلال جالبي دارد: اوايل، اين ماجرا باعث شده تا بازار ما چند وقتي كساد شود ولي بعد از مدتي، اين خبر تبديل شد به يك ابزار تبليغاتي براي مغازهدارها و كسب و كارشان، به طوري كه همان طور كه ميبينيد، حالا، طبقات پاساژ حتي در روزهاي وسط هفته هم از جمعيت موج ميزند.
بازهم سكوت
دفتر حاج رضاي علاءالدين در بين طبقه همكف و اول مقصد آخر ما است ؛ دفتري با درشيشهاي و ديوارهاي چوبي. سالني كوچك و تلويزيوني نصب شده روي ديوار و ساعت ديواري سبز رنگي كه تبليغ شركت تلهكام است و يك سينك دستشويي استيل كه با بيسليقگي تمام در دل ديوار چوبي جاسازي شده و بدجوري وصله اتاق انتظاردفتر بزرگترين بازار موبايل خاورميانه است. پسر جواني پشت ميز منشي نشسته و مشغول تماشاي تلويزيون است و درعين حال 3 تلفن روي ميز را هم جواب ميدهد. پسري جوان با پيراهن روشن راهراه و موها و محاسني خرمايي كه وقتي ميفهمد خبرنگارم با لحني كه رگههاي خشونت در آن ديده ميشود جواب ميدهد: حاج آقا نيست. اگر هم بود صحبتي نميكرد. حالا موضوعتان چيست؟طبقه هفتم و تخريب آن. جوان خشنتر از قبل جواب ميدهد: اون كه ديگه تموم شد. قبلا هم با مهر و همشهري مصاحبه كرده و مواضعش را گفته است. ديگر حرفي ندارد كه بزند... و بعد بدون اينكه منتظر كلام بعدي من باشد دري كه روبهروي ميزش است را باز ميكند تا داخل شود، اما مكثي ميكندو اين پا و اون پا ميكند. كاملا واضح است كه زير چشمي منتظر است تا از دفتر خارج شوم.
شورا همچنان بياطلاع
ابوالفضل قناعتي، عضو هيات رييسه شوراي شهر و يكي از افرادي كه با شدت و جديت پرونده تخلف علاءالدين را دنبال ميكرد، در گفتوگو با «اعتماد» از روند تخريب طبقه هفتم اين پاساژ اظهار بياطلاعي ميكند و ميگويد: من فقط ميدانم كه بايد اين حكم كه به تاييد ديوان عدالت هم رسيده، حتما اجرا شود. حكم هم دستور به قلع و قمع داده. يعني تخريب كامل. اما راستش را بخواهيد خبري از روند تخريب ندارم. قناعتي در مورد اينكه چه كسي هماينك بايد جوابگوي اجرا شدن يا نشدن حكم تخريب باشد؟ ميگويد: مسلما اين شهردار تهران است كه بايد پاسخگو باشد. با حكمي كه ديوان عدالت صادر كرده ديگر شهرداري بهانهاي براي توقف روند تخريب ندارد. عضو كميسيون عمران شوراي شهر همچنين در مورد پيگيري و نظارت شورا در مورد اجراي اين حكم نيز ميگويد: ما بعد از صدور حكم قطعي به شهردار براي اجراي حكم اعتماد كرديم. اما اگر قرار باشد حكم اجرا نشود مسلما شورا دوباره ورود پيدا خواهد كرد. قناعتي قصد دارد تا به زودي سري به علاءالدين بزند تا از روند تخريب طبقه هفتم آن بازديدي داشته باشد تا چنانچه روند تخريب مطابق قانون نباشد، از طريق شورا مساله را پيگيري كند.