مسووليتناپذيري در ارايه گزارش كميسيون برجام
گزارش كميسيون برجام همان چيزي بود كه تا حدود زيادي از پيش انتظار آن ميرفت. در واقع نويسندگان گزارش چندان متوجه ماجرا نشدهاند و گمان كردهاند كه برجام متني است كه عدهاي ايراني در داخل اتاق نشستهاند و براي حفظ هر چه بهتر صنعت هستهاي و نيز برداشتن تحريمها آن را نوشتهاند، از اين رو ايرادات مفصلي را بر آن گرفتهاند. اين همان اشتباهي است كه مخالفان برجام در كنگره امريكا يا دولت اسراييل به نحو ديگري مرتكب شدهاند و گمان كردهاند كه برجام را يك گروه امريكايي براي به شكست كشاندن ايران نوشته است. هر دو گروه مرتكب يك اشتباه منطقي و از دو موضع گوناگون شدهاند. به همين دليل هر دو به نقاط ضعف مربوط به كفه خودشان استناد كردهاند. مثلا امريكاييها ميگويند كه رفع تحريم موجب دسترسي ايران به پولهاي بلوكه شده ميشود و ايران را قدرتمند ميكند.گويي كه چيزي غير از اين قرار بوده رخ دهد؟
اين مثل آن است كه ما قراردادي را براي ساختن يك ساختمان منعقد كنيم و در برابر آن پول بگيريم، ولي يك نفر قرارداد را به دليل پرداختن پول نقد رد كند و آن را ظالمانه بداند و يك نفر هم به دليل ساختن ساختمان! طرف ديگر را مورد ظلم واقع شده معرفي كند! هركدام به وجه تعهدات يك طرف اعتراض دارند. در حالي كه اين توافق نوعي معامله است و بايد قرارداد را از حيث موازنه ميان تعهدات و دريافتها، يا همان هزينه و فايده بررسي كرد و نه اينكه فقط به تعهدات يك طرف اشاره شود.
از سوي ديگر اگر قرار باشد مشكلات اين توافق گفته شود، به قول يكي از اعضاي گروه مذاكرهكننده، اعضاي اين گروه بهتر از هر كس ديگري ميدانند كه نقاط ضعف آن چيست؟ و حتي عوارض آن را هم بهتر از كساني ميدانند كه چند روزي نشستهاند و متن را خواندهاند. ولي به دليل وجود اين مشكلات و ضعفها نميتوان برجام را تاييد يا رد كرد. بلكه از طريق موازنه آنچه كه نصيب ايران ميشود با آنچه از دست داده ميشود، بايد به جمعبندي و نتيجهگيري رسيد. اين نيز با توجه به قدرت چانهزني و نيازهاي طرفين برميگردد. به همين دليل گزارش بايد به اين صورت باشد كه منافع آن را در يك كفه بگذارد و هزينهها را در كفه ديگر، سپس اعلام كند، با توجه به اين دو عامل، پيشنهاد تاييد يا رد را ميكنيم و در صورت رد نيز آمادگي پذيرش نتايج حاصل از آن را ميداشتند. همچنين اصلاح برجام يا شرط و شروط قايل شدن براي آن عملي بيهوده و به منزله رد است. بنابراين وقتي كه نويسندگان گزارش از اين حيث درباره توافق اظهارنظر نكردهاند، به منزله آن است كه تهيه گزارش از موضع مسوولانهاي عمل نشده است.
نويسندگان ميتوانستند گزارش را به كلي رد كنند، ولي نكردند، زيرا جرأت پذيرش تبعات آن را ندارند. لذا از يك سو نميخواهند مسووليت چنين تصميمي برعهده آنان بيفتد. ضمن اينكه تبعات آن هم در عرصه اقتصاد و هم در عرصه سياست بسيار واضح و قطعي است. البته ميتوانستند برجام را تاييد كنند، در اين صورت بايد اقدامات احتياطي را براي اجراي بهتر به دولت پيشنهاد ميكردند، ولي اين كار را هم نكردند. لذا سعي كردهاند كه به صورت استخوان لاي زخم عمل كنند و نه مسووليت رد آن را بپذيرند و نه گامي براي تاييد آن بردارند. نكته بسيار مهمي كه مورد غفلت كميسيون مربوط قرار گرفته اين است كه تبعات توافق قطعي نيست. بلكه به نحوه عمل دو طرف در آينده مربوط ميشود. از اين رو بايد توجه خود را به نحوه رفتارمان در آينده معطوف كنيم. ترديدي نيست كه اگر بخواهيم مثل برخي از اين آقايان خلف وعده كنيم با نتايج منفي مورد نظر در گزارش كميسيون روبهرو خواهيم شد.
متاسفانه آن طور كه از اخبار مجلس برميآيد و بر اساس نامهاي كه پنج تن از منتقدان گزارش كميسيون امضا كردهاند، نشان ميدهد كه بدقولي و زير قول و قرار زدن امري عادي ميان برخي از افراد شده است. شايد اين كار در داخل تبعات زيادي نداشته باشد، يا اينكه قابل جبران باشد، ولي واقعيت اين است كه در روابط خارجي اين نوع رفتارها پرهزينه و خطرناك است. اگر قرار باشد كه در اجراي برجام هم اينگونه رفتار كنيم، قطعا عوارض موردنظر كميسيون گريبان كشور را خواهد گرفت. ولي واقعيت اين است كه حكومت ايران در اجراي توافق و عهد و پيمان بينالمللي خود را ملتزم و متعهد ميداند، بنابراين دليل ندارد كه بدعهدي كند. ما نگران بدعهدي طرف مقابل هستيم و از ملتزم بودن ايران به عهد و پيمان منعقده نگران نيستيم پس دليلي ندارد كه اين تبعات گريبان ايران را بگيرد.