• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3364 -
  • ۱۳۹۴ يکشنبه ۱۹ مهر

شاعر شكوفه‌ها و باران‌ها، امروز 76 ساله مي‌شود

براي مردي منزه و فاضل و البته رفيق

جمال ميرصادقي

تازه ازدواج كرده بوديم. هم من و هم كدكني. رفته بوديم «زربند» براي تفريح. خيلي ناگهاني و خونسرد، وسط حرف‌هاي روزمره و از هردري سخني گفت: « صحبت كرده‌ام كه بيايي دانشگاه و از ترم ديگر درس بدهي». معلم بودم، داستان هم مي‌نوشتم. اما هيچ تصوري از كار پژوهشي نداشتم. گفتم نمي‌توانم. اما قبول نكرد. با همان خونسردي و انگار نه انگاري كه در لحنش بود، گفت: « دوماه وقت داري كه بروي و خودت را آماده كني». يك ترم درس دادم و بعد انقلاب فرهنگي شد و دانشگاه‌ها تعطيل. اما از همان مبحث‌هاي كلاس، كتاب «داستان، رمان و قصه كوتاه» را منتشر كردم كه بعدها نامش عوض شد و با عنوان «ادبيات داستاني» به چاپ هشتم رسيد. به اين كار علاقه‌مند شدم و بعد از آن سراغ عناصر داستاني رفتم و كتاب‌هاي ديگر. كتاب‌هايي كه نقطه شروع همه آنها از رفاقت قديمي و 50 ساله من با شفيعي‌كدكني مي‌آيد. محمدرضا شفيعي كدكني رفاقت را در حق من تمام كرد و هرآنچه امروز دارم، از همان روزي مي‌آيد كه رفاقت كرد و مرا به دانشگاه برد. كدكني براي من رفيقي است كه رفاقتش همتا ندارد. اما در كنار اين رفاقت، 50 سال است كه دانشمندي بزرگ و انساني منزه و فرهيخته را مي‌شناسم. مردي را مي‌شناسم كه مي‌توانست همان اوايل انقلاب پيشنهاد همدرسش آيت‌الله خامنه‌اي را قبول كند و چهره‌اي دولتي شود، اما برخلاف تمام توانايي‌ها ترجيح داد كه سكان دانش را نگه دارد و به ادبيات و پرورش نسل‌هاي مختلف دانشجويان ايراني اكتفا كند؛ مردي كه با تمام دانش و اهميتش، هيچ‌وقت هيچ پيشنهادي براي تدريس در دانشگاه‌هاي خارج از كشور را قبول نكرد و بيشتر از سه ماه، هيچ‌وقت نتوانسته از ايران دور باشد. مردي كه وقتي به او زنگ مي‌زنند تا جايزه‌اي را به نامش بزنند، گوشي را قطع مي‌كند و هيچ نمي‌خواهد به جز همان پرورش دانش و سواد. شفيعي كدكني يكي از بزرگ‌ترين چهره‌هاي معاصر ادبي با فضل و دانشي مثال‌زدني است. دانشمندي كه اين سرزمين نظير او بسيار داشته، اما فرصت مغتنم هم‌عصر بودن با كدكني، نشستن سر كلاس درسش و ياد گرفتن، فرصتي است بسيار ارزشمند و بزرگ. شفيعي كدكني در يك جمله انساني منزه، فاضل، فرهيخته و البته آزاده است كه برخلاف تمام اين بزرگي، شبيه يك‌نفر از شهروندان معمولي اين سرزمين سركلاس‌هاي درسش مي‌رود يا پژوهش‌هاي بزرگ در ادبيات كهن و معاصر را به سرانجام مي‌رساند تا بسازد جهاني را كه نسل‌هاي آينده‌اش باسواد و فرهيخته و آگاهند. مرد فاضلي كه رفاقتش شانس بزرگ زندگي من بود و تولدش براي ما بسيار مبارك است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون