گزارشي از وضعيت بازسازي تئاتر شهر و دردسرهاي سالن اصلي
زخم تازه بر پيشاني تئاترشهر
پيام رضايي/ «آنهايي كه گله دارند را محق ميدانم و ما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، سال 94 را با عنوان تئاتر نامگذاري كرديم و جزو اولويتهاي كاريمان در سال جديد اين است كه توجه ويژه براي افزايش تالارها و تئاترشهرهاي شهرستانها و حمايت از توليد تئاتر و گروههاي نمايشي داشته باشيم.» از وقتي علي جنتي، وزير فرهنگ و ارشاد دولت اعتدال اين جملات را گفت موجي از اظهارنظرها در تمام سطوح به راه افتاد. برخي اين را اتفاقي مبارك براي تئاتر و نشان از توجه خاص دولت به اين هنر دانستند و برخي ديگر گفتند اين فقط يك شعار است و شعار دادن دردي از تئاتر دوا نميكند. اما جمله آخر جنتي جمله مهمي بود؛ جملهاي كه از نگاه اجرايي و عمراني دولت به تئاتر خبر ميداد.
از مهرماه سال ۹۳ فاز جديدي از بازسازي مجموعه تئاتر شهر آغاز شد و طي آن سالنهاي قشقايي، سايه و كارگاه نمايش مجموعه تخريب شدند. قرار شد تا همزمان با فعاليت سالن اصلي و سالن چهارسوي تئاتر شهر، سالنهاي بلكباكس تخريب شده نيز بازسازي و استاندارد شوند. براساس گفته دستاندركاران بازسازي و مديران تئاتري مهمترين هدف از بازسازي نزديك كردن مجموعه به استانداردهاي فني و ايمني سالنهاي تئاتري بود اما بازسازي هرگز بر اساس زمانبندي
اعلام شده - كه بر اساس شنيدهها با قراردادي چهار ماهه تنظيم شده بود- پيش نرفت و هر بار كسي از دري سخن گفت. زمان افتتاح سالنها مدام به تاخير ميافتاد و هر تاخيري فشارها را براي مسوولان بيشتر ميكرد. با بالا گرفتن كار و شروع موجي از گلايه تئاتريها، مرادخاني، معاون هنري وزارت ارشاد اعلام كرد كه ما كيفيت را فداي سرعت نميكنيم. « ترجيح ميدهيم تعجيل براي جشنواره موجب نشود از برخي اتفاقات خوب در بازسازي صرفنظر شود. اگرچه آماده شدن سالنها براي جشنواره براي ما ضرورت دارد اما كيفيت مهمتر است. در مورد بازسازي، اهالي تئاتر هم نظراتي دارند كه قرار است تمامي نظرات تجميع شود. به همين دليل نميخواهيم فشار كاري و كمبود زمان موجب شود از برخي مسائل چشمپوشي كنيم. » اما با ادامه اين روند و طولاني شدن ماجرا اينبار كار به آنجا رسيد كه وزير و معاون او مرادخاني بارها به شكل مستقيم پيگير روند بازسازي شده و خواستار تسريع آن شدند زيرا به نظر ميرسيد با در نظر گرفتن زمان مناسب بازسازي باز هم كار بيش از حد به طول انجاميده است. در هر حال با فشارها و پيگيريهاي مستقيم مسوولان سرانجام امسال دو سالن به چرخه اجرا برگشتند اما با شرايط خاص زيرا كار بازسازي تمام نشده بود و براي مثال سالن سايه با صندليها پرتابل ميزبان اجراهاست.
اما نكته جالب اينجاست كه فلسفه اصلي بازسازي تئاتر شهر مشكلات سالن اصلي بود؛ نكتهاي كه در گزارش خبري ديروز «اعتماد»، شفيعي مديركل مركزهنرهاي نمايشي هم بر آن تاكيد كرد. اما در اقدامي عجيب سالن اصلي دوباره ميزبان اجراها شد. ناگهاني بودن اين بازگشايي دوباره، پيامدهايي براي گروههاي تئاتري هم داشت زيرا در حالي كه تقريبا همه به اجرا در سالنهاي ديگري فكر ميكنند ناگهان با بازگشايي سالن اصلي و ابلاغ زمان اجرا به گروهها، برخي از آنها فرصت چنداني براي تمرين و آماده شدن نداشتند. زمان گذشت و سرانجام شنبه 25 مهرماه سالن اصلي در حالي كه براي اجراي نمايش «ترور» به كارگرداني حميدرضا نعيمي آماده ميشد، حين نصب دكور فرو ريخت و دوباره بازسازي و خطرهاي تاخير در انجام آن را به صدر خبرهاي حوزه نمايش برگرداند؛ اتفاقي كه خوشبختانه تلفاتي در پي نداشت اما ترديدي نيست كه تكرار آن در شرايط ديگر با فجايعي بزرگ همراه خواهد بود. در اين ميان برخي فشار براي تسريع بازسازي را نابجا و فاجعه بار ميدانند و برخي ديگر ميگويند همهچيز با برنامهريزي كارشناسانه بوده و بر اساس اين برنامهريزي و با در نظر گرفتن زمان مناسب برنامهريزي شده است. با مرور روند اين بازسازي آنچه برجسته ميشود، اين پرسش است كه كدام نهاد، سازمان و متولي داراي قدرت واقعي تصميمگيري و پيش بردن اين روند است؟ با مرور مصاحبهها و اظهارنظرها اين فقدان بيشترين چيزي است كه به چشم ميآيد زيرا با وجود آنچه در ابتدا به نظر ميرسيد با ادامه روند بازسازي حتي مديران ارشد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نيز به جمع معترضان به تاخير بازسازي پيوستند! با اين حال اين بناي باشكوه كه از بهمن سال 1351 آغاز به كار كرد امروز در سكوت پيرسالي خود به سر ميبرد؛ سكوتي كه شنبه 25 مهرماه با غرشي مهيب شكست و به ياد همه آورد كه با وجود ظاهر زيباي به ياد ماندنياش نيازمند بازسازي و جوانشدني جدي است.