• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱ خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3371 -
  • ۱۳۹۴ دوشنبه ۲۷ مهر

پرويز شهدي «جوينده طلا»ي لوكلزيو را به فارسي برگرداند

ما مترجمان مجنون هستيم

 

زينب كاظم‌خواه/ پرويز شهدي سال‌هاست كه ترجمه مي‌كند و بيش از 50 اثر را به فارسي برگردانده است. او كارشناسي زبان و ادبيات فرانسه را از دانشگاه تهران گرفته است. نخستين ترجمه او در سال 66 با نام«مهتاب و شاعر سرگردان» منتشر شد. او آثار نويسندگاني چون آلن رب‌گري يه، ايتالو كالوينو، كريستين بوبن، اشتاين بك و مارك دوگن را به فارسي برگردانده است. اين روزها او دوباره به ترجمه ادبيات كلاسيك برگشته است، دو نمايشنامه از چخوف را به فارسي ترجمه كرده و مشغول ترجمه «رستاخيز» تولستوي است. كتاب «جوينده طلا» لوكلزيو، برنده نوبل ادبيات را هم از فرانسه به فارسي ترجمه كرده كه از سوي نشر چشمه منتشر خواهد كرد. با او درباره ترجمه‌ و همچنين برگردان آثاري كه اين روزها روي آنها كار مي‌كند صحبت كرديم.

اين روزها مشغول ترجمه چه كارهايي هستيد؟

يكسري از نمايشنامه‌هاي چخوف را ترجمه كرده‌ام يكي «باغ آلبالو» و ديگر «دايي وانيا». البته مي‌دانيد كه اين آثار قبلا به فارسي ترجمه شده‌اند ولي به نظر به گذشت زمان و تغييرات زباني مي‌توان اين كار را در مورد آثار كلاسيك دوباره انجام داد. يك كتاب ديگر هم اين روزها در دست دارم؛ «رستاخيز» تولستوي كه اين كتاب هم پيش از اين به فارسي ترجمه شده است.

به نظرتان بهتر نيست آثاري كه پيش از اين ترجمه شده‌اند بازترجمه نشوند، نويسندگان زيادي هستند كه هنوز آثارشان به فارسي ترجمه نشده، بد نيست مترجمان ما سراغ آنها بروند.

به نظرم در كارهاي كلاسيك نبايد هيچ‌وقت به يك مترجم اكتفا كنيم زيرا اين آثار اصلا كارهاي ساده‌اي نيستند. از سوي ديگر ديدگاه‌هاي مختلف در ترجمه يك اثر تاثير دارد همان‌طور كه خواننده برداشت خود را از اثري دارد، مترجم هم همين‌طور است و برداشت و ديدگاه او با مترجم ديگري كه همان اثر را ترجمه كرده تفاوت دارد. در ضمن اين كار در دنيا هم بسيار معمول است و از يك اثر ترجمه‌هاي متفاوتي مي‌شود. از سوي ديگر به نظرم ترجمه آثار جديد گاهي مشكلات زيادي براي مترجم به همراه دارند. بعضي آثار بسيار آوانگارد هستند و براي جامعه ما مناسب نيستند.

يعني به خاطر مشكلاتي كه نام برديد مترجمان ترجيح مي‌دهند سراغ بازترجمه بروند تا اينكه اثر تازه‌اي را منتشر كنند و براي نشر با مشكل مواجه شوند؟

يكي از دلايل مي‌تواند اين باشد. گاهي براي ترجمه يك اثر محدوديت‌هايي به وجود مي‌آيد. من وقتي كتابي را ترجمه مي‌كنم، اول آن را مي‌خوانم و بعد ترجمه مي‌كنم اين مرحله اول است. مرحله بعدي به ناشر برمي‌گردد كه بتواند آن كتاب را چاپ كند و سرمايه‌اش برگردد. مساله كتاب در كشور ما مساله غامضي شده است، با اين جمعيتي كه داريم تيراژ كتاب بسيار پايين است. به خاطر همين چيزها مشكلات زيادي سر راه نويسنده و مترجم قرار دارد. اما وقتي كلاسيك‌ها را ترجمه مي‌كنند بسياري از آنها قبلا ترجمه شده‌اند و مخاطبان خود را دارند. ضمن اينكه در بسياري از مواقع مترجم دستش به چوب بسته است. وقتي كتابي را انتخاب مي‌كنيد براي ترجمه يك جايي مي‌بينيد كه نمي‌توانيد بسياري از واژه‌هايش را بياوريد. مترجمان با اين خطر روبه‌رو هستند كه كتابي را ترجمه مي‌كنند و ماه‌ها وقت صرف مي‌كند، بعد به ارشاد مي‌رود و مجوز نمي‌گيرد.

يكي از مشكلات ترجمه در ايران ترجمه‌هاي موازي است. به نظرتان خود مترجمان چه كاري مي‌توانند در اين باره انجام دهند كه جلوي اين كار گرفته شود؟

هر ناشري كتابي را كه مي‌خواهد براي انتشار دهد، فيپايش را فهرست نويسي مي‌كند. اين كار هم خيلي براي جلوگيري از ترجمه‌هاي موازي كارآمد نيست چرا كه مترجم از قبل كارش را شروع كرده است. اگر جايي باشد كه ما از قبل اعلام كنيم كه اين كتاب را در دست داريم و ثبت شود، مترجمان با مراجعه به آن بانك مي‌توانند كتاب ثبت شده را دوباره ترجمه نكنند. اين سال‌ها تعداد مترجمان در كشورمان خيلي زياد شده‌ است. اين موضوع از يك طرف خوب است و از طرف ديگر خوب نيست. ترجمه هم كار فن است و هم هنر. مترجمان بايد تا حدودي با نويسندگي هم آشنا باشند و به فارسي تسلط كافي داشته باشند، اما اين موضوع در اين سال‌ها كمتر ديده مي‌شود. متاسفانه ضابطه‌اي در اين مورد وجود ندارد. بايد اين موضوع را در نظر داشت كه بسياري از مترجمان از اين راه زندگي مي‌كنند، بعد كتابي را ترجمه مي‌كنند و دو سال در ارشاد مانده و در نهايت منتشر نمي‌شود. ترجمه دردسرهاي زيادي دارد به قول معروف در ره منزل ليلي كه خطرهاست در آن/ شرط اول قدم آن است كه مجنون باشي. ما هم مجنون هستيم.

با اين همه مشكل چه دلخوشي‌هايي شما را به ادامه اميدوار مي‌كند؟

وقتي كتابي از چاپ اول گذشت نشان مي‌دهد كه مخاطبان از آن استقبال كرده‌اند. وقتي كه از كتابي چند ترجمه وجود دارد اما مخاطب ترجمه تو را مي‌خرد به اين معنا است كه كارت ارزش داشته است. همين‌ چيزها مترجم را به ادامه كار اميدوار مي‌كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون