• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3129 -
  • ۱۳۹۳ چهارشنبه ۱۹ آذر

گپي با رضا توفيق‌جو، كارگردان مستند زارخاك

تلاش براي رسيدن به خوابي شاعرانه

  مرتضي رنج‌بران/ مستند زارخاك يكي از آثاري است كه در بخش مسابقه فيلم‌هاي نيمه بلند هشتمين جشنواره سينماحقيقت حضور داشته و تصويري از تهيه بزرگ‌ترين فرش خاكي دنيا را ارايه مي‌كند. رضا توفيق‌جو، كارگردان جوان اين اثر سينمايي كه سابقه دستياري ناصر تقوايي در فيلم ناتمام «زنگي و رومي» را دارد معتقد است در اين مستند، اثري شاعرانه روايت كرده و فيلم زارخاك در دسته‌بندي «سينما- چشم» قرار مي‌گيرد. او همچنين در گفت‌وگو با «اعتماد» درباره پيچيدگي‌هاي اين اثر مستند، موسيقي و بي‌كلام بودن فيلم توضيحاتي ارايه كرد. آنچه در ادامه مي‌آيد مشروح گفت‌وگو با اين كارگردان سينماي مستند است.


  نزديك به 15 سال در سينما فعاليت كرديد اما به نوعي در سكوت. چرا؟
 از سال 78 در سينما فعاليت مي‌كنم و با كار مطبوعات در اين عرصه قدم گذاشتم و سال 80 دستيار ناصر تقوايي بودم. حقيقت اين است كه دلم نمي‌خواهد با موجي كه روي افراد غالب مي‌شود و فرديت را از آنان مي‌گيرد همراه شوم؛ سينما براي من جايگاهي است كه شخصي در آن تنفس كردم و هنوز در حال آموختن هستم. به بسياري از دوستانم گفتم كه يك فيلمساز چندبار در طول عمر مي‌تواند پشت دوربين بايستد و اين روزها چند سال از زندگي‌اش مي‌شود؟ دوست دارم مثل يك فيلمساز فكر كرده و زندگي كنم و اين در انديشه من بخش بزرگ‌تري از روند فيلمسازي است. حقيقت اين است كه براي ساخت فيلم، دست و پا نزدم و سعي مي‌كنم همه‌چيز آن گونه كه دلم مي‌خواهد براي فيلمسازي مهيا باشد.


  با توجه به اينكه دستيار ناصر تقوايي بوديد از تقوايي چقدر در فيلمسازي تاثير گرفتيد؟

يكي از مشخصه‌هاي ناصر تقوايي اين است كه نه مي‌تواني به او فيلمساز داستاني صرف بگويي و نه مستندساز مطلق.
ناصر تقوايي ابزار سينما را مهم‌تر از چيزهاي ديگر مي‌داند و
به فراخور نيازي كه داشته سمت مستند يا سينماي بلند رفته است.
براي من نيز سينما اين گونه است؛ تصور مي‌كنم يك موضوعي در زماني تو را درگير مي‌كند كه ممكن است مابه‌ازاي بيروني نداشته باشد، در اين شرايط بايد سراغ سينماي داستاني بروي و در شرايطي ممكن است موضوعي در جهان بيرون تو را درگير كند و از منظر تفكر دروني به سراغش بروي طبيعي است كه در اين شرايط مستند بستر مناسبي براي اين كار است. يك فيلمساز اگر درگير تفكرات و تخيلات خود باشد تفاوتي ميان سينماي مستند و داستاني قايل نمي‌شود بلكه تفاوت در قواعد گرامري اين دو مديوم است. نكته ديگري كه از ناصر تقوايي آموختم دقت وسواس و احترام و اعتقاد به كاري است كه انجام مي‌دهد؛ چيزي كه امروز در سينماي ايران كم يافت مي‌شود. سينماي امروز براي خيلي‌ها سهل‌انگارانه و ساده تصور مي‌شود از اين رو به سينماي تقوايي و  او احترام مي‌گذارم.

 و اما زارخاك. به نظر مي‌رسد اين مستند با نگاهي شاعرانه روايت مي‌شود.

فيلم زارخاك يك مستند شاعرانه است؛ به اين معني كه در طبقه‌بندي مستند به عنوان «سينما- چشم» ياد مي‌شود كه اگر به بحث شكل‌گرايي ورود كنيم «ژيگاورتوف» با فيلم «مردي با دوربين فيلمبرداري» براي نخستين‌بار اين بحث را مطرح كرد. در اين جنس سينماي مستند شما يك تجربه ديداري جديد به مخاطب مي‌دهيد. فارغ از اينكه من در اين زمينه موفق بودم يا نبودم تلاش خود را  در جهت اين جنس سينما  انجام  دادم.

  به نظر مي‌رسد تصوير حرف اول را در زارخاك مي‌زند و ديالوگ در آن نقشي ندارد.

بله. سينما-چشم قواعد بسياري دارد كه يكي از اصلي‌ترين آنها اين است كه فيلم بايد در خدمت تقويت بيشتر حس بينايي و درك عميق‌تر انسان از واقعيت باشد و تصوير ناب‌ترين وجه برخورد مخاطب با اصالت سينماست.


  دليل استفاده از موسيقي تلفيقي در اين اثر چه بود؟

در فيلم در درجه اول سعي كردم جغرافيا به معناي جايي مشخص را لو ندهم. اين روايت مي‌تواند هرجايي از دنيا باشد؛ در عين حال كه بارقه‌هايي از فرهنگ بومي آن منطقه نيز در فيلم وجود دارد؛ اين دوگانگي نگاه، در درجه اول در فيلم بوده است. بعد درباره موسيقي وقتي با كياوش صاحب نسق سازنده موسيقي اين اثر صحبت مي‌كردم دلم مي‌خواست اين آميختگي در موسيقي وجود داشته باشد و موسيقي مدرن با موسيقي فولكلور منطقه تلفيق شود.

  به نظر مي‌رسد فيلم نيازمند رمزگشايي است آيا اين كار مخاطب را با فيلم دشوار نمي‌كند؟

زارخاك فيلم سختي است؛ از آن جنس فيلم‌هايي است كه بايد با تصوير به كشف شهود برسي. اتفاقي كه براي من در جزيره هرمز افتاد و وقتي من بدون واسطه با جزيره مواجه شدم وارد كشف و شهود شخصي شده و فضاهايي را ديدم يا به واسطه فضاها، عناصر روايي را به كار افزودم. نمي‌خواهم بگويم زارخاك اثري شخصي است چراكه مخاطبي كه با اصول روايي تصوير آشنا باشد مي‌تواند با آن ارتباط برقرار كند اما اين فيلم سخت است. سخت از اين منظر كه بايد استعاره‌ها و استفهامات را پا به پاي فيلم رمزگشايي كني و شايد اگر اين اتفاق نيفتد مخاطب لذتي نمي‌برد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون