سارا معصومي / برنامه جامع اقدام مشترك كه در ماه جولاي ميان ايران و 1+5 به دست آمد و همچنين نقشه راه كه همزمان با برجام ميان ايران و آژانس بينالمللي انرژي اتمي امضا شد، هر دو تا به امروز در بازههاي زماني تعيين شده پيش رفتهاند و پيشبيني ميشود كه پس از صدور قطعنامه شوراي حكام آژانس بينالمللي انرژي اتمي در نيمه دسامبر هم شمارش معكوس براي فرارسيدن روز اجراي برجام آغاز شود. عمر 10 ساله برجام عملا آسيبپذير بودن آن را هم به ذهن متبادر ميكند. هرچند اولي هاينونن، معاون پيشين مديركل آژانس بينالمللي انرژي اتمي در گفتوگوي اختصاصي با «اعتماد» اعتقاد دارد كه بايد منتظر ماند و ديد كه آيا برجام به اعتمادسازي ميان ايران و غرب منتهي خواهد شد يا خير؟ هاينونن كه متولد فنلاند است از اساتيد دانشگاه هاروارد و از سال 1983 در خدمت آژانس بينالمللي انرژي اتمي بوده است. وي كه در دورهاي رياست اداره پادمانهاي آژانس را بر عهده داشته از جمله كارشناسان جنجالي آژانس بينالمللي انرژي اتمي در مواجهه با برنامه هستهاي ايران بوده است. هاينونن كه در آغاز مذاكرات ميان ايران و امريكا در قالب مذاكرات هستهاي از منتقدان اين روند بود و همچنين انتقادهايي را بر توافقنامه موقت ژنو هم وارد دانسته بود، در اين گفتوگو كمتر عنان سخن را به بدبيني در خصوص فرجام برجام داده و تاكيد ميكند كه همكاريهاي آرام و بيحاشيه ايران و آژانس بينالمللي انرژي اتمي در قالب برجام ميتواند در بازه زماني شش تا هشت ساله منجر به صدور كارت سفيد براي برنامه هستهاي ايران از سوي آژانس شود. متن اين گفتوگو به شرح زير است: (قابل ذكر است كه نظرات مطرحشده در اين مصاحبه نظر روزنامه «اعتماد» نيست.)
شما يك بار در اظهارات خود پيشبيني كرده بوديد كه احتمالا اثبات صلحآميز بودن برنامه هستهاي ايران به پنج سال زمان نياز خواهد داشت. چه ساز و كار فني بايد طي شده و ايران بايد چه گامهايي براي اثبات اين مساله بردارد؟
نقطه آغاز براي اين تحقيق و سپس تصديق بايد اعلام جزييات و چند و چون برنامههاي هستهاي ايران در گذشته و حال از سوي تهران باشد. ايران يك بار در سال 2003 ميلادي در قالب توافقي كه با تروئيكاي اروپايي داشت اين كار را انجام داد. اعلام به روز شده صحيحتر و كاملتر ميتواند يك مبناي شفاف براي كار آژانس در حوزه تصديق صلحآميز بودن برنامه هستهاي ايران باشد. اين اقدام ايران ميتواند منجر به تكميل دقيق و به موقع نتيجهگيري آژانس در خصوص طبيعت برنامه هستهاي فعلي ايران شود.
در سايه توافق ميان ايران و 1+5، چه ارتباطي ميان حل مساله پيامدي و اجراي برجام برقرار شده است؟
مساله پيام دي ضربالاجل و برنامه زماني خاص خود را در سايه نقشه راه كه ميان ايران و آژانس بينالمللي انرژي اتمي امضا شده دارد. با وجود اين تفكيك، واقعبينانه نيست اگر فكر كنيم كه بدون پيشرفت جدي و ملموسي در مساله فعاليتهاي هستهاي ايران در گذشته تحريمها برداشته خواهند شد.
گفته ميشود كه ايران و آژانس بينالمللي انرژي اتمي بايد تا پايان ماه دسامبر مساله پيامدي را حل كرده و حل و فصل اين مساله در گزارش يوكيا آمانو به شوراي حكام قيد شود. فكر ميكنيد حل و فصل مساله پيام دي تا اين تاريخ ممكن است؟
گزارش آژانس بينالمللي انرژي اتمي گام بسيار مهمي در اين مسير است. با توجه به اينكه در گزارشهاي قديمي آژانس بينالمللي انرژي اتمي صحبت از فعاليت و حضور شاخههايي از بخشهاي نظامي ايران در برنامه هستهاي اين كشور شده و با توجه به سوالهاي بيشماري كه در سالهاي گذشته در اين خصوص از سوي آژانس بينالمللي انرژي اتمي مطرح شده و همچنين استانداردهاي موجود در سيستم بازرسي آژانس به نظر نميرسد تا پايان اين دسامبر چنين گزارش جامعي از سوي آژانس در خصوص پيام دي منتشر شود.
ايران در سالهاي گذشته بارها براي حل مساله پيامدي با آژانس همكاريهايي داشته و حتي دسترسيهايي هم به بازرسان آژانس در پارچين داده است. چه ضمانتي وجود دارد كه اينبار سوالهاي مطرح شده به معني ختم اين پرونده باشند؟
دسترسي كامل بازرسان آژانس به تمام سايتهاي مرتبط و مكانهاي مورد نياز براي صدور نتيجهگيري قابل استناد و موثق لازم است. در اين پروسه همچنين آژانس بايد با دانشمندان و مقامهاي ايراني كه در گزارش آژانس مورخ نوامبر 2011 به آنها اشاره شده گفتوگوهايي داشته باشد.
ايران يك بار در سال 2007 و در چارچوب work plan با آژانس همكاريهايي داشته است كه شما يك بار از آن به عنوان اقدامي خوب ياد كرده بوديد، چرا با وجود آن همكاريها پرونده پيام دي در اين سالها هرگز بسته نشد؟
چارچوب كاري تعيين شده در سال 2007 ميلادي آغاز به كار بسيار خوبي داشت اما ايران به سوالهايي كه در خصوص پيام دي يا مطالعات ادعايي وجود داشت پاسخ موجز و كافي نداد. بايد تاكيد كنم چنين بحثهاي فني در شرايطي كه ديپلماتها مانند پيغامرسانها يا سخنگوها رفتار ميكنند قابل حل و فصل به شكل معنادار نبوده و نخواهد بود. ايران در سپتامبر 2008 باب موجود براي بحثهاي فني را بست.
بر اساس قوانين آژانس بينالمللي انرژي اتمي در چه شرايطي و با چه ادلهاي آژانس ميتواند درخواست بازرسي از اماكن غيرهستهاي را به يك كشور بدهد؟
دبيرخانه آژانس بينالمللي انرژي اتمي اقدامهاي بازرسي خود را بر اساس قرارداد جامع پادمان و همچنين پروتكل الحاقي پيش ميبرد. ان پي تي در چارچوب قرارداد پادمان از كشورهاي عضو ميخواهد كه تمام مواد هستهاي و فعاليتهاي هستهاي خود را به آژانس اعلام كنند. هيچ مورد استثنايي هم در اين خصوص وجود ندارد. بنابراين تمام مواد و فعاليتهاي هستهاي حتي اگر در مكانهاي نظامي يك كشور وجود داشته باشد هم بايد اعلام شوند و آژانس هم حق دسترسي به اين تاسيسات و سايتها را دارد.
نحوه نمونهبرداري از سايتهاي هستهاي با سايتهاي غيرهستهاي و بعضا نظامي چه تفاوتهايي با هم دارند؟
اصلي كه راهنماي هر نوع نمونهبرداري است اين است كه نمونهها بايد نشانگر و نماينده كل مجموعه باشند. علاوه بر اين مكانهاي نمونهبرداري و مواردي كه از آنها نمونهبرداري انجام ميشود هم مستقلا توسط آژانس بينالمللي انرژي اتمي انتخاب ميشوند. نمونهبرداري با كنترل كامل آژانس بينالمللي انرژي اتمي آغاز ميشود تا اصالت نمونهها از مراحله نمونهبرداري تا رسيدن به لابراتوارها مورد تاييد اين نهاد باشد. اگر مكان نمونهبرداري داراي حساسيتهايي باشد ميتوان به سبك دسترسيهاي مديريت شده روي آورد يا تجهيزات حساس را پوشاند. به عنوان مثال در سال 2005 ميلادي آژانس بينالمللي انرژي اتمي در حالي به نمونهبرداري از پارچين پرداخت كه محيط اطراف محل مورد نياز براي نمونهبرداري پوشانده شده بود.
اخيرا مساله نمونهبرداري توسط تكنسينهاي ايراني از پارچين مطرح شده است. براساس قوانينآژانس چهپروسهاي براي تاييد نمونهها بايد طيشود؟
آژانس و ايران جزييات مورد توافق دوطرفه براي اين نمونهبرداري را اعلام نكردهاند. با اينهمه نميتوان تاييد كرد كه آيا اين نمونهبرداري منطبق با استانداردهاي آژانس بينالمللي انرژي اتمي بوده است يا خير؟
برخي تحليلگران اعتقاد دارند كه توافق اخير ميان ايران و آژانس بيش از آنكه فني باشد سياسي است و آژانس پس از چند سال بحث با ايران در خصوص پيام دي، به دنبال هرچه سريعتر بستن اين پرونده است. تا چه اندازه با چنين برداشتي موافق هستيد؟
برنامه جامع اقدام مشترك هم يك توافق سياسي بوده است. برجام يك قرارداد كنترل سلاح يا قرارداد منع تكثير به حساب ميآيد اما در متن برجام جزييات بسياري در خصوص تضمين رژيم عدم تكثير تسليحات هستهاي با ذكر پيش شرطها و مقدمات بسيار به چشم ميخورد. اكنون سوال اينجاست كه آيا نقشه راه هم برخي از اين دست مقدمهها و نمونهها را در خود جاي داده است ؟ ما دقيقا نميتوانيم به اين سوال پاسخ بدهيم و من ترجيح ميدهم قضاوت خود در اين خصوص را به زماني موكول كنم كه گزارش آژانس در ماه دسامبر منتشر خواهد شد.
آژانس بينالمللي انرژي اتمي اخيرا گزارشي منتشر كرده و در آن تاكيد كرده كه ايران به تمام سوالها در خصوص پيام دي پاسخ داده است. چگونه پروندهاي كه عمق آن به يك دهه پيش باز ميگردد در سه ماه حل و فصل شد؟
آژانس بينالمللي انرژي اتمي در بيانيه اخير خود اعلام كرده كه پاسخها را از ايران دريافت كرده اما اين بدان معنا نيست كه تمام سوالها پاسخ داده شده است و در اين بيانيه هم قيد نشده كه آيا اين پاسخها به دغدغههاي آژانس در خصوص ايران پايان داده است يا خير، آژانس بينالمللي انرژي اتمي در حال بررسي پاسخهايي است كه از ايران دريافت كرده است و نتيجه اين بررسيها را در گزارش 15 دسامبر خود اعلام خواهد كرد. تنها آن زمان ميتوانيم ببينيم كه آيا مسائل حل شده است يا خير.
ايران و آژانس بينالمللي سابقه خوبي در همكاري با هم نداشتهاند. به نظر شما چالشهاي پيش روي اين همكاري در سايه اجراي برنامه جامع اقدام مشترك چه خواهد بود؟
برنامه جامع اقدام مشترك توافق بسيار پيچيدهاي است. آژانس در اين برنامه وظيفه نظارت و تحقيق را بر عهده دارد كه بر اساس اجراي قرارداد جامع پادمان و پروتكل الحاقي است. اين وظايف تنها در حوزه توانايي آژانس بينالمللي انرژي اتمي است. من فكر ميكنم كه آژانس بينالمللي انرژي اتمي همچنان و پس از آنكه پروسه تحقيق در خصوص تصحيح و تكميل آغاز شود باز هم درخواست بازديد از برخي مراكز نظامي و همچنين گفتوگو با برخي دانشمندان را خواهد داد. بسيار ضروري است كه اين پروسه بازرسيها در آرامش پيش برود چرا كه در اين صورت آژانس در بازه زماني 6 تا 8 ساله ميتواند در جايگاهي قرار بگيرد كه نتيجهگيري جامع خود در خصوص برنامه هستهاي ايران را اعلام كند. علاوه بر اين گامهاي ديگري هم تعريف شده كه ايران بايد اين گامها را بردارد. گامهايي نظير از كارانداختن برخي سانتريفيوژها، حفظ ظرفيت غنيسازي تا يك اندازه مشخص و مورد توافق، حفظ محدوديتهايي در حوزه تحقيق و توسعه، نظارت بر توليد روتورهاي سانتريفيوژ كه مسووليت راستيآزمايي تمام اين تعهدها بر عهده آژانس است اما مساله قضاوت در خصوص متعهد بودن ايران و سايرين در اين موارد بر عهده 1+5 خواهد بود. برخي از اين مسائل ميتواند سوژه تعبيرهايي در آينده باشد.
اسراييل و امريكا اصرار دارند كه برنامه جامع اقدام مشترك بهترين توافق قابل دستيابي با ايران نبود. فكر ميكنيد اين احتمال وجود داشته باشد كه عدهاي در آينده به گزينه ديگري جز عمل كردن به برجام روي آورند؟
فكر ميكنم كه ديگر تنها تعداد محدودي از سياستمداران همچنان اين ايده را دنبال ميكنند كه تمام گزينهها روي ميز است. بهتر است منتظر شويم و ببينيم كه آيا برنامه جامع اقدام مشترك به اعتمادسازي ميان طرفين منتهي مي شود يا نه.
به فرض با موفقيت پيش رفتن برجام در 10 سال آينده، فكر ميكنيد كه جامعه جهاني در سال يازدهم برنامه غنيسازي صنعتي ايران را به رسميت خواهد پذيرفت؟
بر اساس برنامه جامع اقدام مشترك ايران پس از 10 سال ميتواند ظرفيت غنيسازي خود را افزايش دهد. من مطمئن هستم كه جدا از پيشرفتهايي كه در مسير برنامه جامع اقدام مشترك انجام خواهد شد، تحقيقات سنگين و جدي در خصوص لزوم افزايش ظرفيت غنيسازي ايران صورت خواهد گرفت. در بازارهاي جهاني اورانيوم غني شده كافي با كيفيت خوب براي خريد ايران وجود خواهد داشت. غنيسازي اورانيوم كمك بسيار كمي به استقلال ايران در حوزه انرژي خواهد كرد. ايران اگر به دنبال تامين داخلي سوخت مورد نياز براي رآكتورهايش است بايد اورانيوم را از بازارهاي جهاني خريداري كند. از سوي ديگر توليد اورانيوم غنيسازي شده 20 درصد براي تامين سوخت رآكتور تحقيقاتي ضرورتي ندارد. بر اساس آنچه از روزهاي جنگ سرد به جا ماند ذخيرههاي اورانيوم غنيسازي شده بسياري از برنامههاي تسليحاتي به جا مانده است. بهترين راه براي خلاص شدن از شر آنها، رقيقسازي آنها و استفاده از اورانيوم در سوخت راكتور است.
برش
مساله پيام دي ضربالاجل و برنامه زماني خاص خود را در سايه نقشه راه كه ميان ايران و آژانس بينالمللي انرژي اتمي امضا شده دارد. با وجود اين تفكيك، واقعبينانه نيست اگر فكر كنيم كه بدون پيشرفت جدي و ملموسي در مساله فعاليتهاي هستهاي ايران در گذشته تحريمها برداشته خواهند شد.