نقدي بر آلبوم جديد عليزاده:
تنفس در هواي آذربايجان
«عشقيم گل» اداي ديني است به موسيقي سراسر احساسي آذربايجان و حسين عليزاده براي اجراي آن سنگ تمام گذاشته است. آلبوم با پيشدرآمد بيات شيراز كه بسيار باشكوه تنظيم شده شروع ميشود. تفكيك صداي سازها در عين در هم آميختگي آنها از ويژگيهاي مهم اين اثر به شمار ميآيد. انتخاب بجاي سازها و نواختن تار آذربايجان توسط حسين عليزاده، اين اثر را كاملا در فضاي موسيقي آذربايجان قرار داده و اين تركيب زيبا با آواز- انصافا- بينقص معتمدي كامل ميشود. تصنيف «عشقيم گل» با همآوايي خوانندگان همآوايان و تركيبهاي چندصدايي، كه امضاي هميشگي گروه همآوايان است، قطعه شاخص اين آلبوم به شمار ميآيد.
نكته ديگري كه در اين اثر به چشم ميخورد، تاكيد عليزاده روي بداههنوازي است. بداههنوازي كه اساس موسيقي اصيل را در هر منطقهاي تشكيل ميدهد هميشه عيار بالايي دارد چرا كه حال و هواي نوازنده را در آن لحظه نشان ميدهد و اينبار ما نوازندگي عليزاده بر سازي را ميشنويم كه تا پيش از اين كمتر شنيدهايم. يكي از ويژگيهاي منحصر به فرد نوازندگي حسين عليزاده اين است كه ايشان هرسازي كه به دست ميگيرد به فراخور ظرفيت آن ساز، لهجه مناسب آن را در نوازندگياش لحاظ ميكند چنان كه در آلبوم «شورانگيز» نواي سهتار عليزاده را متفاوت از تار ميبينيم يا در «سلانه» وي شيوه جديدي براي نوازندگي اين ساز نو پا دارد. در اين آلبوم نيز عليزاده، تار آذري را با همان لهجه و نواي آشناي اين موسيقي مينوازد.
پس از تصنيف عشقيم گل و بداههنوازي تار و كمانچه، همآوايان حس نوستالژيكمان را تحريك ميكند و بار ديگر ما را به تماشاي آبهاي سپيد دعوت ميكند تا اينبار همان تنظيم آشنا را با كلامي جديد از سيروس جمالي بشنويم.
قطعه « ساري گلين » تنها قطعه فارسي- تركي اين آلبوم است و شايد... شايد كه قصد دارد پيوند جداناشدني دو فرهنگ را به يادمان بياورد. همآوايي ستودني خوانندگان در اين قطعه و زيبايي تنظيم آن آنچنان به دل مينشيند كه بعيد ميدانم مخاطب پس از شنيدنش، آن را تكرار نكند.
پس از «ساري گلين» و البته در همان فواصل شاهد بداههنوازي با احساس از پريچهر خواجه هستيم و بسيار مايه خوشحالي است كه موزيسينهاي ايراني دوباره به ساز قانون روي آوردند. قانون يكي از خوشآهنگترين سازهاي موسيقي است و استفاده از آن در موسيقي آذري و عرب، نشان از قدمت اين ساز دارد. همنوا شدن اين ساز با ناغارا و تار، رنگ و بوي آذربايجان را به همراه دارد و مقدمهاي ميشود براي تصنيف «سن سيز» تا با اين تصنيف يكي از زيباترين لحظات آلبوم به واسطه خواندن معتمدي را تجربه كنيم. محمد معتمدي اهل كاشان است اما توانسته به خوبي ظرافتهاي آواز آذري را درك كند و انصافا بايد گفت كه او اين آلبوم عالي را اجرا كرده است. شايد كمتر آهنگسازي پيدا شود كه حاضر شود اين ريسك را انجام دهد و خوانندگي يك اثر فولكلور را به خوانندهاي غيربومي واگذار كند اما حسين عليزاده اين كار را انجام داده و نتيجهاش قابل ستايش است.
قطعه « گل اوينا » با ريتم سرحال و نوازندگي پرشور وحيد اسدالهي كه پيش از اين هم با گروه رستاك، كار او را شنيدهايم، پاياني خوش براي اين آلبوم ميشود. در قطعه پاياني، دوباره شاهد حضور همه سازها حتي سهتار هستيم و اين از آن جهت قابل اعتناست كه سهتار در گروهنوازيها به دليل ساختمان ساز و نوع صدادهي، هميشه مهجور است و شيوه تنظيم و همچنين صدابرداري قابل قبول اين اثر باعث شده تا سهتار را به زيبايي بشنويم.
آلبوم «عشقيم گل» اگر چه بيشتر به بازآفريني نغمات موسيقي آذري ميپردازد اما كيفيت بالاي تنظيم و نوازندگي منحصر به فرد تكتك نوازندگان آن، اثري شنيدني را پديد آورده. اثري كه قابل احترام است و كمتر ايرادي ميتوان به آن وارد كرد.
پ. ن: در اين نوشته بارها از استاد حسين عليزاده نام بردهام بدون اينكه پيشوند «استاد» را استفاده كنم و اين موضوع به دليل پرهيز از تكرار زياد يك كلمه در متن بوده است وگرنه كه ايشان بحق، «استاد» هستند و نيازي به بيان نگارنده نيست.