• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3407 -
  • ۱۳۹۴ سه شنبه ۱۰ آذر

به مناسبت سالروز تولد جلال آل‌احمد

ماجراي عبور از خط

محسن آزموده

در ميان آثار جلال آل‌احمد (1348-1302) رساله عبور از خط كمتر از بقيه ديده شده است؛ رساله‌اي كوچك نوشته ارنست يونگر (1998-1895) نويسنده سرشناس آلماني درباره نيهيليسم. بخش اول اين كتاب نخستين‌بار در خرداد 1341 در نخستين شماره كتاب ماه منتشر شد. ماجراي ترجمه و انتشار اين جزوه كوچك جالب است. آل‌احمد خود مي‌نويسد بعد از انتشار غرب‌زدگي يك روز نزد دكتر رحيم عابدي بوده كه با دكتر محمود هومن (1359-1287) استاد فلسفه دانشسراي عالي مواجه مي‌شود. محمود كه غرب‌زدگي را خوانده بوده به جلال مي‌گويد: «تو بايد يك متن فلسفي را بخواني درباره نيهيليسم كه در مقاله‌ات با آن تماس گرفته‌اي.» بقيه ماجرا را از زبان خود آل احمد بخوانيم: «گفتم: چه عيبي دارد. متن كجاست؟ گفت: آلماني مي‌داني؟ گفتم: نه، گفت: پس چه كنيم؟... (و پس از لحظه‌اي) من حرفي ندارم. در دو جلسه برايت مي‌خوانمش 60، 70 صفحه بيشتر نيست. و نشستيم كه چنين كنيم. كه ديدم حيف است. گفتم: حالا كه اينطور است چرا ننويسيم؟ و چنين كرديم. يعني هفته‌اي دو روز كه – از دو تا چهار بعدازظهر- مي‌رفتم خانه او كار مي‌كرديم. ترجمه دفتر را او مي‌گفت و من مي‌نوشتم. با مته دو جانبه‌اي به سوراخ كلمات و مفاهيم و چه سختگيري‌هاي او. كه من شاگردي مي‌كردم. ضمن كار گپي هم مي‌زديم يا مراجعه‌اي به متني كمك‌كننده يا شكي در صحت فلان مطلب. و بعد حاصل كار هر مجلس را پيراسته و وارسيده در اول مجلس بعدي برايش مي‌خواند و او به كتاب مي‌نگريست و از نو حك و اصلاحي و گاهي تحشيه‌اي. و بعد مي‌پرداختيم به ترجمه كردن. جوري بود كه بيش از روزي سه صفحه از زير دست‌مان درنمي‌آمد. و مي‌ارزيد. كه در آن جلسات من درس فلسفه را يك بار دوره كرده‌ام. و حقا كه حضرت هومن معلم بردباريست... چنين بود كه عبور از خط ترجمه شد». فعلا در اينجا كاري به اين نداريم كه چرا اين نوشته اين اندازه مهجور و ناشناخته مانده است. عبور از خط بعد از انقلاب تنها يك بار و آن هم سال 1370 توسط انتشارات برگ و با موخره‌اي از سيد مرتضي آويني منتشر شد. بعد از آن ديگر كسي اقدام به نشر اين كتاب نكرد. در سال‌هاي اخير البته ترجمه ديگري از اين كتاب (توسط ماريا ناصر) به همت انتشارات ساقي منتشر شده است، اما اين غفلت بسيار تلخ است. اهميت اين كتاب كوچك از جهات بسيار است، مثل اينكه معمولا بر مديون بودن جلال در اصطلاح غربزدگي به سيد احمد فرديد (1289-1373) ديگر استاد فلسفه تاكيد مي‌شود و مدام سعي مي‌شود معناي غربزدگي جلال را در نسبت به درك فرديد معرفي كند، اما گفته نمي‌شود كه اگر اين مفهوم نزد جلال معنايي فلسفي داشت دست كم به تعبير خودش اين محمود هومن بود كه آن را روشن كرد و كوشيد نسبتي ميان آن و نيهيليسم بيابد. از همه اينها اما اگر بگذريم، يك نكته جالب توجه ديگر اين چند خط آن است كه جلال آل‌احمد متن بالا را در سال 1346 نوشته است، يعني دو سال پيش از مرگش و در زمان‌هاي كه ديگر نزد همگان به عنوان جلال آل‌احمد شناخته شده بوده است، روشنفكري مشهور و پرسروصدا كه برخي به طعنه پدرخوانده روشنفكري‌اش مي‌خواندند، اما لااقل همين سطور نشان مي‌دهد كه تا چه اندازه فروتن و گشوده بود و حتي در 44 سالگي حاضر بود نزد يك استاد فلسفه زانوي شاگردي بزند و حتي از اذعان به آن نيز احساس خجالت و شرمندگي نكند. راستي كدام يك از روشنفكران امروز ما حاضرند چنين بي‌پيرايه ضعف و ندانستن خود را بپذيرند و فراتر از آن به آن اعتراف كنند و با گشادگي از دانسته‌هاي ديگران بهره بگيرند؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون