• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3409 -
  • ۱۳۹۴ يکشنبه ۱۵ آذر

طنزپرداز فرشته‌اي است كه خرده شيشه دارد


  زينب كاظم‌خواه/ اكبر اكسير 40 سال است كه درحوزه ادبيات فعاليت مي‌كند، ليسانس ادبيات فارسي دارد  و سال‌ها در آستارا شهري كه زندگي مي‌كند، معلمي كرده است. علاقه به شعر به كودكي او برمي‌گردد و شب‌هايي كه به مسجد محل مي‌رفت تا در شب‌هاي شعر آنجا شركت كند. از آن به بعد در اكثر نشريات ادبي آن زمان شعرهايش چاپ شد. نخستين مجموعه شعرش «در سوگ سپيداران» نام داشت كه در سال 61 چاپ شد و بعد از آن به قول خودش از سال 72 تا 82 به خواب زمستاني رفت و در نهايت با مجموعه «بفرماييد صندلي عزيز» دوباره به دنياي ادبيات و شعر برگشت. «زنبورهاي عسل ديابت گرفته‌اند»، «پسته لال، سكوت دندان‌شكن است» و «كانگوروها همه جا هستند» از ديگر مجموعه شعرهاي طنز اين شاعر هستند. او اين روزها گزيده‌اي از شعرهايش را جمع‌آوري كرده و براي انتشار به نشر مرواريد داده است. با او درباره كارهاي تازه و همچنين شعر طنز گفت‌وگو كرده‌ايم.

 ‌ اين روزها مشغول چه كاري هستيد؟
دارم مجموعه‌اي از شعرهاي تركي‌ام را كه به زبان محلي آستاراست آماده چاپ مي‌كنم كه در شهرستان آستارا پخش خواهد شد. از سوي ديگر گزينه‌اي از اشعار طنزم را آماده كرده‌ام كه قرار است از سوي نشر مرواريد چاپ شود. اين مجموعه گزيده‌اي از شعرهاي مجموعه‌هاي ديگرم است كه از هر كدام حدود سي شعر را انتخاب كرده و در اين مجموعه قرار داده‌ام. نامش هم قرار است همان گزينه اشعار باشد.
 ‌ شما قبلا كتاب‌هاي شعرتان چاپ شده است چه لزومي مي‌ديديد كه آنها را در يك مجموعه جدا منتشر كنيد؟
فكر كردم كه شايد همه آنها در دسترس همگان نباشد، به همين خاطر فكر كردم كه شعرهايم را يكجا جمع كنم تا اگر كسي خواست در يك مجموعه آنها را بخواند. از سوي ديگر بيشتر كتاب‌هايم با آنكه به چاپ دهم رسيده است، اما در دسترس همگان نيست اين كار مي‌تواند به كساني كه مي‌خواهند همه شعرها را در يك مجموعه داشته باشند كمك كند. طبق معمول تمام كتاب‌هايم، اين كتابم را هم به مليحه تقديم كرده‌ام.
 ‌ اصولا مجموعه‌هاي شعر در كشور ما به‌ندرت به چاپ‌هاي متعدد مي‌رسد. وضعيت تيراژ هم كه مشخص است. خودتان فكر نمي‌كنيد كه به خاطر طنز بودن شعرهاي‌تان، آنها مخاطب بيشتري دارند؟
دقيقا همين‌طور است. شعر طنز مخاطب بيشتري دارد. شعر طنز هميشه مشتريان خاص خود را دارد. از سوي ديگر فكر مي‌كنم كم‌فروش بودن كتاب در كل كشور باشد و ربطي به كتاب شعر ندارد. اين افت در اين ماه‌ها بيشتر ديده مي‌شود ولي فكر مي‌كنم كه اين ماجرا فصلي باشد ان‌شاءلله و تا نمايشگاه آينده اين وضعيت بهتر شود. اميدوارم كه كتاب‌هاي شعرم بيشتر تجديد چاپ شود تا من هم بتوانم سهم خودم را در شادي جامعه داشته باشم.
 ما مردم شعردوستي هستيم اما تيراژ كتاب‌هاي شعر هم اندك است. فكر مي‌كنيد دليل اين موضوع چيست؟
من در سخنراني كه در هفته كتاب به دعوت نهاد كتابخانه‌هاي گيلان داشتم، گفتم كه به نظرم فعل «خواندن» را بايد با «ديدن» عوض كرد. وقتي دوستي مي‌خواهد در موبايلش مطلب طنزي را نشان دهد روي تصوير زوم مي‌كند. اين نشان مي‌دهد كه مردم به خواندن رغبتي ندارند. اگر شعر از خواندن به ديدن بيايد مي‌تواند جايگاه اصلي خود را پيدا كند. نكته ديگر اين است كه در هيچ زماني شعر خوب بدون مخاطب نبوده است؛ كتاب بالاخره تيراژ واقعي خود را پيدا خواهد كرد. وجود اين همه شبكه تصويري مهلتي براي مخاطب امروز نمي‌گذارد از همين رو كارشناسان بايد تحقيقاتي در اين حوزه داشته باشند تا وضعيت كتابخواني بهبود يابد.
 ‌ طنز در شعرهاي شما از كجا نشات مي‌گيرد؟
هر صحبتي كه بين بچه‌ها و خانواده هست را به يك شعر طنز‌آميز تبديل مي‌كنم. در واقع مي‌توانم بگويم با شعرهايم يك طنز خانوادگي را رواج داده‌ام كه مخاطب امروز از آن راضي هست. اميدوارم با طنز پاك نوعي ادبيات شاد را ترويج دهم. يكي از مسائلي كه در مورد طنز امروز وجود دارد اين است كه اكثر شعرهاي طنز قابل ارايه نيست و نمي‌شود آنها را در خانواده خواند يا شنيد. شبكه‌هاي مجازي محل تاخت و تاز
حرف و حديث‌هاي ديگر است؛ خوب است كه در اين فضا طنز شريف را جا انداخت و اين كار با حفظ اخلاقيات امكان‌پذير خواهد بود.
 ‌ وضعيت طنز در سال‌هاي اخير به خصوص در حوزه مكتوب را چگونه مي‌بينيد؟
طنز شفاهي بين هفتاد ميليون ايراني جريان دارد و هيچ كس جلوي اين را نمي‌تواند بگيرد. جامعه آنقدر بيدار است كه براي هر سوژه‌اي، مضموني را پيدا مي‌كند. ملت ما، ملت طنزپردازي است. از اول تاريخ، شادابي روح ايراني در گفته‌ها و نوشته‌هايش ديده شده است، پس طنز شفاهي در تمام ايران وجود دارد، اما طنز مكتوب چند سالي است كه با همت حوزه هنري شكل گرفته است. آنها از چهار گوشه ايران طنزپردازان را گردهم آوردند و ما شاهد طنزهاي درخشاني بوديم. اين را هم بايد بگويم كه من از طنزهاي محفلي استقبال نمي‌كنم، خنداندن به هر وسيله انصاف نيست. طنز تصويري كه
زير عنوان كمدي در تلويزيون اجرا مي‌شود و به هر وسيله‌اي مي‌خواهد مردم را بخنداند انصاف نيست. به نظرم بايد اتاق فكري براي طنزهاي شفاهي و مكتوب داشت تا آنها را سر و سامان دهيم. براي اداره طنز بايد رسانه‌ها آگاه بوده و چيزي را از مردم پنهان نكنند. طنزپرداز فرشته‌اي است كه خرده‌شيشه دارد. بايد به طنزپرداز اين فرصت را داد كه در افشاي پليدي و رياكاري آزاد باشد آن وقت است كه فساد در جامعه نخواهد بود. وظيفه طنز پيشرفت و تعالي جامعه است. هر كشوري كه طنز در آن باشد، فسادش كم است چرا كه طنز اهل مدارا نيست. اگر مكتوب هم نباشد به شكل شفاهي دهان به دهان مي‌چرخد. در پايان «آن را كه حساب پاك است/ از طنز شريفش چه باك است»!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون