كارشناسان در گفتوگو با «اعتماد» تحليل كردند
تهديدها و فرصتهاي نفت ارزان؛ داستان تنها ايران نيست
«نفت ارزان»، كابوس كشورهاي نفتخيز تعبير شده است. نفت ارزان اين روزها نقل محافل اقتصادي و سياسي است. دليل كاهش قيمت نفت اما چيست؟ آيا كاهش اين بار قيمت نفت ريشه در عواملي متفاوت از گذشته دارد؟ ايران در حالي با شوك كاهشي قيمت نفت روبهرو شده است كه خود را براي بازگشت به بازار آماده ميكرد. بازگشتي براي گرفتن سهم پيشين. افق ايران رسيدن دوباره به صادراتي در حدود دو ميليون و دويست هزار بشكه در روز است. حالا ممكن است با روندي كه بازارهاي جهاني در پيش گرفتهاند، همگام با افزايش صادرات نفت ايران، كاهش قيمت نفت، سهم ايران از دلارهاي سبز رنگ را كمتر و كمتر كند. نفت بيشتر و درآمد كمتر؛ آنچه در عرصه جهاني رخ داده است، براي ايران فرصتي است در راستاي كاهش وابستگي به نفت يا تهديدي است براي تعميق مشكلات اقتصادي؟ كارشناسان اقتصادي به اين سوالات پاسخ گفتهاند.
يك سازمان ناكارآمد
يك – كاهش قيمت نفت ريشه در عدم مديريت بازار و بالا بودن عرضه نسبت به تقاضا دارد. به نظر ميرسد دلايل ديگري پشت آنچه رخ داده، نهفته نباشد. استفادههاي سياسي نيز در اين ميان اگر دخيلند، با ابزارهاي اقتصادي به ميدان آمدهاند تا درآمدهاي نفتي كشورهاي توليدكننده نفت آب برود. براي دريافتن آنچه بر بازار جهاني نفت گذشته است، توجه ويژه به وضعيت اوپك ضروري است. اوپك مسووليت مديريت بازار نفت را براي خود تعريف كرده است اما بررسيها نشان ميدهد در يك سال و نيم گذشته اتفاقا اعضاي اوپك اين مهم را به فراموشي سپردهاند يا آن را به اولويت چندم خود بدل كردهاند. براي اثبات اين مدعا كافي است نگاهي به اجلاس اخير اوپك بيندازيم. اجلاس اخير نه تنها تاثيري مثبت بر وضعيت بازار به جا نگذاشت بلكه سبب شد قيمتها بيش از پيش كاهش يابند. در بيانيه اين اجلاس «انفعال اوپك و سران آن» را به وضوح ميتوان دريافت. دريكي از بندها، اعضاي اوپك اذعان كردهاند كه ما قصد كنترل بازار را در بلندمدت داريم. اين بدان معني است كه پيامي را به بازار مخابره كردند با اين مضمون. برنامهاي براي مديريت ميانمدت و كوتاهمدت بازار در دست نيست. من فكر ميكنم شيوه برخورد اعضاي اوپك با مساله در اين اجلاس تير خلاص را به قيمت نفت زد و كاهش اخير را نيز در واكاوي علل انفعال اوپك بايد جستوجو كرد.
دام قيمتها پيش پاي اوپك
دو- بهتر است كمي به عقب برگرديم. وقتي ريزش قيمتها در بازار آغاز شد، بسياري چشم به اوپك دوخته بودند كه با مساله چگونه برخورد ميكند. عربستان و همراهانش در سازمان اما دليلي براي كم نكردن عرضه و حتي افزايش عرضه نفت داشتند. ميگفتند بايد آنقدر در بازار بمانيم تا امريكا و نروژ و آنها كه ميخواهند تازه به ميدان وارد شوند، بيرون بروند. آنها ديگران را به صبر دعوت ميكردند. سياست عربستان و موافقانش دست بالا را در سازمان يافت. همه ميخواستند در اين مسابقه كه ميتوان نام آن را مسابقه كم كردن درآمدها ناميد عقب نمانند. بسياري با روانه كردن نفتشان به بازار، سياست انتظار را در پيش گرفتند اما در همان زمان ايران و همراهانش در اوپك بارها تاكيد كردند كه اين وعدهها پوچ است. حالا يك سال و نيم گذشته و پوچ بودن اين سياست براي همه اثبات شده است. فشار امروز بر اوپك بيش از هر زمان ديگري است. حالا ميشود بررسي كرد كدام كشورها بيش از بقيه ضرر كردند. عربستان، بزرگترين توليدكننده نفت اوپك، زيان هنگفتي را تحمل كرده و ميكند. عربستان در دو سال گذشته، هر سال بيش از 20 درصد از ذخاير ارزي خود را مصرف كرده است. به اين ترتيب ذخاير ارزي اين كشور 40 درصد كاهش يافته است. تنها سه سال ديگر ميتواند در چنين وضعيتي دوام بياورد و تداوم اين روند به معني فروپاشي اقتصاد اين كشور خواهد بود. آنها كه اين برنامه را طراحي كردند و توطئه را تدارك ديدند، حالا خود در معرض خطرند. هرچند نروژ نيز با مشكلات ناشي از كاهش 50 درصدي درآمد نفت خود روبهروست اما بررسيها نشان ميدهد اقتصادهاي قدرتمند، از محل كاهش قيمت نفت زيان كمتري را تحمل ميكنند و فشار كاهش درآمدها، اقتصادهاي ضعيفتر و وابستهتر را به مراتب بيشتر تهديد ميكند.
و اما ايران
سه - كاهش قيمت نفت در حالي اتفاق افتاده است كه ايران درصدد بازگشت به بازار نفت است. اقتصاد ايران در ركودي سخت و سنگين به سر ميبرد و ايران ميخواهد با لغو تحريمها، شرايطي تازه را تجربه كند اما كاهش قيمت نفت مانع از آن ميشود كه دست دولت باز بماند. اين وضعيت را نميتوان به سادگي در دوراهي فرصت و تهديد، ارزيابي كرد. اين عملكرد ما است كه معلوم ميكند شرايط پيش آمده برايمان فرصت است يا تهديد. كار دولت اما در اين ميان بسيار دشوار است. جايگزين كردن درآمدهاي نفتي در شرايط ركودي چندان ساده نيست. ماليات، در اين وضعيت منبع چندان مطمئني نيست. به اين ترتيب بايد براي حل بحرانها و معضلات اقتصادي، سبدي را براي جايگزيني درآمدهاي نفتي تعريف كرد. شناسايي موديان تازه و بخشهاي تازه اقتصادي براي دريافت ماليات از يك سو و توسعه گردشگري و ايجاد توان بالاتر براي صادرات غير نفتي و... از سوي ديگر. مسير اما بسيار پيچيده و صعب است.
٭سفير سابق ايران در اوپك
عربستان، ايران و و نزوئلا
بر صدر فهرست زيانديدگان
دكترمحمد مهدي خطيبي/ يك- چرا قيمت نفت كاهش يافت؟ يافتن پاسخ اين سوال ميتواند بسياري از ابهامات را برطرف كند. من معتقدم بررسي سياست عربستان ميتواند برخي ابهامات را برطرف كند. هر چند بسياري از كارشناسان، نفت شيل را بهانه عربستان براي تن دادن به كاهش قيمت نفت ميدانند اما نبايد از تقابل سياسي عربستان با ايران نيز غافل شد. بررسي سياستهاي عربستان در هشت ماه گذشته نشان ميدهد نفت شيل تنها بخشي از داستان دنبالهدار كاهش قيمت نفت است. در دو نشست اخير نيز عربستان هر چند در ظاهر با هدف خنثي كردن ارزش اقتصادي استحصال نفت شيل امريكا تن به كاهش توليد نداد و سهم بازار را مهمتر از درآمد تلقي كرد اما ايران نيز در محاسبات عربستان نقشي ويژه دارد. اين كشور در حال حاضر روزانه بيش از 9 ميليون و 500 هزار بشكه نفت توليد ميكند و توانايي آن را دارد كه توليدش را به 14 ميليون بشكه در روز برساند. از اين نكته نبايد غافل شد كه عربستان ميخواهد با فشار كاهش قيمت نفت از نفوذ استراتژيك ايران در منطقه بكاهد در نتيجه حاضر به تحمل فشار شده است تا با يك تير دو نشان بزند. هم نفت شيل امريكا را از ميدان به در كند و هم در رقابت با ايران دست بالا را بگيرد. عربستان تلاش ميكند در اوپك نقش رهبري داشته باشد و مخالفت با كاهش توليد ميتواند نشاندهنده هژموني و اتوريته اين كشور باشد.
بزرگترين زيانديدگان
دو - زيان كشورها از كاهش قيمت نفت به ميزان وابستگي آنها به درآمدهاي نفتي ارتباط دارد. هر گاه قيمت نفت كاهش پيدا ميكند، كشوري مانند نروژ ديگر نفت استخراج نميكند و از طريق صادرات كالاهاي ديگر و منابع گوناگون و متنوع خويش پيش ميرود. اين مساله براي كشورهايي مانند انگلستان، بلژيك و امريكا هم صدق ميكند. در اين ميان بررسي وضعيت روسيه نيز ضروري است. روسيه و كشورهاي اروپاي شرقي، تمايل دارند از طريق فروش نفت، در اين بازار جايگاهي داشته باشند، مساله فروش نفت براي اين كشورها مساله وابستگي به درآمد نفتي نيست. موقعيت اقتصادي آنها با ايران و ساير كشورهاي عضو اوپك تفاوتهاي فراواني دارد. نگاهي به تاريخچه اين كشورها نشاندهنده اين مدعاست. تا زمانيكه دولتهاي سوسياليستي بر اين كشورها حاكم بودند، اينها اقدام به فروش نفت در بازار نميكردند و نفت را تنها در بين كشورهاي خود توزيع ميكردند، به همين دليل مساله نفت براي روسيه و كشورهايي از اين دست، عمدتا براي پيدا كردن جايگاهي بالاتر در بازار نفت است. اين توضيحات كافي است تا نشان دهد قيمت براي اعضاي اوپك تعيينكننده است. در ميان اعضاي اوپك نيز بيشترين وابستگي به درآمد نفتي در ميان كشورهاي عربستان، ايران و ونزوئلا به چشم ميخورد از اين رو اين سه كشور كه اتفاقا يكيشان طراح كاهش قيمتهاست، بيشترين زيان را تحمل ميكنند. زيان ايران نيز ناشي از سختتر شدن كارش در دوران تازه است چرا كه ايران قصد داشت با تكيه بر درآمدهاي نفتي از اين پيچ تاريخي عبور كند .
چه بايد كرد؟
سه - ايران در شرايط تازه چه ميتواند بكند؟ آيا شوك كاهشي قيمت نفت برايش ميتواند فرصت شود؟ شوكهاي افزايشي قيمت نفت براي بسياري از مصرفكنندگان به فرصت تبديل شد چرا كه دريافتند بايد براي مواجهه با قيمتهاي بالاتر آماده باشند. حالا هم ميتوان اين شوك را در بلندمدت فرصت دانست، حتي اگر امروز ايران تصميم بگيرد وابستگياش به درآمدهاي نفتي را كمتر كند، بايد سالها منتظر به ثمر رسيدن اين برنامه باشد چرا كه اين اتفاق تدريجي ميتواند رخ دهد. كاهش وابستگي به نفت، به معناي عدم صدور نفت نيست، بلكه مساله وارد نشدن درآمدهاي نفت به اقتصاد است؛ كاري كه كشورهايي مانند انگلستان و نروژ انجام ميدهند. مادامي كه در ايران و عربستان، ساختار به گونهاي است كه درآمد نفت جذب اقتصاد ميشود، قيمت نفت عامل تاثيرگذار تلقي خواهد شد. ايران اگر بخواهد با اين وضعيت خداحافظي كند، بايد سياستهايش را تغيير دهد. تا زماني كه ايران با سياست خودكفايي به هر قيمت پيش ميرود، نفت حرف اول را خواهد زد.
٭كارشناس اوپك
شرايط ويژه ايران در دوران افول نفت
يك - موضوع اينبار نفت نيست. كاهش قيمت نفت بخشي از سياست غرب براي مقابله با ايران است. نفت اينبار ابزاري براي پيادهسازي سياستهاي مهم برخي كشورها در دوران تازه است. باراك اوباما چندي قبل گفته بود ما تضمينهاي لازم را به وجود آورديم به نحوي كه ايران نتواند به منابع مالي براي سرمايهگذاري دست يابد. من معتقدم با اين جمله ميتوان تحليل درستتري درباره آنچه بر بازار نفت گذشته است، داشت. هر چند ايران تنها هدف، در سياست طراحي شده نيست اما بخش مهمي از آن را به خود اختصاص ميدهد. به نظر ميرسد علاوه بر ايران، روسيه نيز مزيد علت شد تا غرب و همپيمانان شرقياش بيش از پيش بر كاهش قيمت نفت متمركز شوند.مناقشه غرب و روسيه بر سر اوكراين به تحريم اين كشور نيز انجاميد، دليلي ديگر براي پيگيري اين سياست بود. از طرف ديگر اوپك از ابتدا يك سازمان متشكل نبود و هنوز هم نيست. اين سازمان از ابتدا تحت سيطره امريكا تشكيل شد و در شرايط كنوني هژموني غرب بر اين سازمان تشديد شده است. علاوه بر اين نفت همواره تحت تاثير دو عامل سياسي و اقتصادي بوده است. عامل سياسي بعضا موثرتر از عوامل اقتصادي عمل كرده و توانسته تاثير خود را بر بازار نفت هم بگذارد. درنتيجه مشكلات امروز را بايد در راستاي وضعيت بينالمللي ديد و بررسي كرد و نميتوان كاهش قيمت اخير و رسيدن قيمت نفت به مرز 30 دلار را ناشي از عوامل جداگانه ديد.
همه سرنشينان كشتي نفت
دوم- براي بررسي ميزان زيان كشورها از كاهش قيمت نفت بايد نسبت به دستهبندي آنها اقدام كرد. زيان تنها در خاورميانه و در كشورهاي عضو اوپك خودنمايي نميكند. همه در اين ماجرا زيان ديدهاند اما زيان اقتصادي را با سود سياسي معامله ميكنند. امريكا كه خود نقش اول را در كاهش قيمت داشته و توانسته كشوري مانند عربستان را نيز با خود همراه كند، در صنايع نفت خود با بيكاري حدود 10 هزار نفر رو بهرو شده است. هر چند معني اين اتفاق «زيان» است اما بايد در نظر داشت اقتصاد امريكا، اقتصادي قدرتمند و بزرگ است كه در شرايط كاهش قيمت نفت ميتواند منابع خود را از كشورهاي ديگر تامين كند و از طريق سوخت ارزان، صنايع ديگر خود را رشد دهد. چنين وضعيتي تا حدودي براي كشورهايي مانند انگليس هم صدق ميكند و كاهش قيمت اخير براي آنها هم خالي از لطف نيست. نروژ نيز از گذشته به درآمدهاي نفتي خود متكي نبوده است و درآمدهايش از محل نفت را در كشورهاي ديگر سرمايهگذاري ميكند و سود آن را به كشورش ميآورد اما وضعيت اين سو به گونهاي ديگر است. از طرف ديگر كشورهايي مانند ايران، عربستان، ونزوئلا و نيجريه كه بهشدت به درآمدهاي نفتي خود متكي هستند با مشكلات عديدهاي روبهرو هستند. اينجا ديگر قدرت اقتصادي نيست كه منطق زيان را از ميان ببرد. مشكلات عيني خودنمايي ميكند اما در ميان همين كشورها نيز اين ضعف و شدت دارد. بررسيها نشان ميدهد عربستان روزانه حدود 10 ميليون بشكه نفت توليد ميكند اما جمعيت اندك اين كشور در كنار ذخاير ارزي پر و پيمانش از شدت زيان كم ميكند. اين وضعيت را ميتوان با ايران مقايسه كرد. ايران با جمعيت نزديك به80 ميليون نفرياش، با بدهيهاي 540 هزار ميليارد توماني دولت و تعهدات متعدد روبهروست و درآمدهاي نفتي امروز بيش از هر زمان ديگر ميتوانست بار مشكلات را كم كند اما اين اتفاق نيفتاده است. به نظر ميرسد موقعيت ايران در شرايط كنوني منحصر به فرد است از اين رو كاهش قيمت نفت «ايران» را با فشارهاي سنگينتري نسبت به ديگر كشورها روبهرو كرده و خواهد كرد.
لبه تيغ
سه- اگر نخواهيم بدبينانه به داستان نگاه كنيم ميتوانيم بگوييم كاهش قيمت نفت به نوعي هم فرصت است و هم تهديد، بستگي دارد كه كشور چه سياستهايي را براي مقابله با آن در دستور كار قرار دهد. نگاه كنوني به اقتصاد و برنامهريزي اقتصادي سبب شده است موقعيت تازه بازار نفت براي ايران بهشدت آسيبزا باشد اما يك نكته مهم هم وجود دارد و آن اين است كه همواره كشورها در شرايطي كه تحت فشار قرار ميگيرند دست به تحول ميزنند و اقدام به ارتقاي تكنولوژي در عرصههاي مختلف ميكنند. البته غرب بهخوبي ميداند مشكلات ما چيست. معتقدم هر گاه ما قصد داشتيم وابستگي خود به درآمدهاي نفتي را كاهش دهيم، با بالا رفتن قيمت نفت مواجه شدهايم و درآمدهاي فراوان و راحتالوصول مانع از تدبير دولتها شده است و اينبار در شرايطي قيمت نفت رو به كاهش گذاشته است كه دولت يازدهم خود را براي مواجهه با پساتحريم روبهرو ميكرد و قصد داشت با تكيه بر نفت و مبتني بر درآمدهاي نفتي اقتصادش را سامان دهد.
٭استاد دانشگاه