خجالت متوجه كيست؟
در ميان اظهاراتي كه اين روزها اين سو و آن سو ميشود، سخنان آقاي محمدرضا باهنر، جالبتر مينمايد. ايشان نايبرييس مجلس هستند كه در هر سه دوره اخير و در كل هفت دوره نماينده مجلس، و پنج دور عضو هيات رييسه مجلس بودهاند، كه سه دوره آن كرسي نايبرييسي را در اختيار داشتهاند. همچنين رييس فراكسيون اكثريت اصولگراي مجلس نيز هستند. با تمام اينها به اين خبر توجه كنيم كه يك سايت اصولگرا آن را منتشر كرده است:
«رييس جبهه خط امام و رهبري گفت: در حال حاضر هشت ميليون بيكار داريم كه حدود هفت تا هشتميليون نيز بيكار پنهان هستند. اين عملكرد بسيار خجالتآور است. محمدرضا باهنر رييس جبهه خط امام و رهبري عصر شنبه در نشست «دانشگاه، جوانان و دهه پيشرفت و عدالت» با اشاره به مفهوم اصولگرايي، اظهار داشت: در زمان جنگ تحميلي 1000 ميليارد دلار به كشور خسارت وارد شد، اما توانستيم با جهاد آن خسارتها را بازسازي كنيم. در دولت هفتم نيز شايد عملكرد خوبي نداشتيم، اما در دولت هشتم (اصلاحات) از نظر توسعه اقتصادي، پتروشيمي، نفت و نيروگاه عملكرد خوبي صورت گرفت. رييس جبهه خط امام و رهبري رشد اقتصادي كشور را قابل قبول ندانسته و گفت: اين عملكرد بسيار خجالتآور است. در حال حاضر هشت ميليون بيكار داريم كه حدود هفت تا هشت ميليون نيز بيكار پنهان هستند. وي افزود: در اشتغال نرخ بيكاري ما قابل افتخار نيست، اما هر چهار سال يك بار دست نمايندگان و روساي جمهور زير ساتور مردم است و برخي مسوولان نيز صرفا علاقه دارند كه دل مردم را به چيزهاي تخيلي خوش كنند. باهنر در پايان گفت: عمق ديد ما براي برنامهريزي به هشت سال ميرسد، در حالي كه بايد 20 ساله و 50 ساله برنامهريزي كنيم.»
اين اظهارات بيش از اينكه سخنان يك منتقد نظام باشد، از سوي كسي است كه همواره در مسند قدرت بوده است، ولي معلوم نيست كه خطاب ايشان به كيست؟ و چه كسي بايد از اين وضع خجالت بكشد؟ اگر ايشان يا هر كس ديگري از هر جناح نتوانسته با حدود 30 سال نمايندگي مردم آن هم در مقام اكثريت پارلماني، گامي رو به جلو بردارد، و اوضاع آنقدر بيريخت است كه از نظر ايشان خجالتآور است، پس ادامه اين راه و سياست چه منطقي دارد؟ بگذريم از اينكه نميدانيم تعداد بيكاران را از كجا آوردهاند كه 8 ميليون نفر است. چرا كه دادههاي رسمي آن را زير 3ميليون ميدانند، ولي فرض كنيم كه اين ارقام ايشان درست است و بايد 16 ميليون شغل ايجاد كرد. در اين صورت طرح ايشان و دوستانشان براي ايجاد اين حد از شغل كه حدود 80 درصد تعداد شاغلين موجود كشور است، چيست؟ شايد نيازي به اين پرسش نباشد، اگر ايشان پاسخ دهند كه در دوره دولت اصولگرايان چه گلي برسر اشتغال ايران زده شد، خيلي لطف كردهاند.بياييد نگاهي منصفانه به اين آمار بيندازيم. در دولت اصلاحات 3/6 ميليون نفر به جمعيت فعال كشور اضافه شد. يعني طي هشت سال 1376 تا 1384 سالانه حدود 800 هزار نفر به اين جمعيت اضافه شد. به همين ميزان بر تعداد شاغلان اضافه شد. يعني 2/6 ميليون نفر.
ولي از سال 1384 كه دولت اصلاحات رفت و دولت دوستان آقاي باهنر آمد تا پايان سال 1391، دريغ از اضافه شدن يك شغل. البته شغل جديد اضافه شد. ولي چون به همان تعداد نيز مشاغل پيشين از ميان رفته، افزايش خالص اشتغال حدودا صفر بوده است. در حالي كه در اين دوره درياي عظيم نفت و درآمدهاي آن به جيب دولت اصولگرا واريز شد. اگر حداقل با همان سرعت دولت اصلاحات پيش ميرفتيم، اكنون هشت ميليون شغل (حداقل) اضافه بر تعداد موجود داشتيم و بهطور قطع ميزان بيكاري زير 5 درصد شده بود. خوب چه كسي بايد پاسخگوي اين وضع باشد. شما يا ديگران؟ شايد بگوييد كه شما وزير نبودهايد و در دولت نقشي نداشتهايد، قطعا اين پاسخ پذيرفتني نيست. زيرا نقش مجلس در قانوننويسي و نظارت بر عملكرد دولت و استيضاح مسوولان اجرايي بيبديل است. آيا شما هيچگاه به خود زحمت داديد كه در زمان آقاي احمدينژاد وضع بيكاري و سياستهاي اشتغال آن دوره را به چالش بكشيد؟ آيا هيچگاه به خود زحمت داديد تا در برابر آمارسازي آن دولت كلمهاي بگوييد؟ آنگاه كه گفتند سالانه 6/1 ميليون شغل ايجاد ميكنيم در حالي كه افزايش سالانه تعداد مشاغل صفر يا حدود صفر بود! اگر مجلس اينقدر بيخاصيت است كه تاثيري بر امور ندارد، چرا به آنجا ميرويد؟ اصولا چرا به دولت نرفتيد تا كاري موثر انجام دهيد؟ قضيه اين است كه اين وضع واقعا خجالتآور است. درست گفتهايد، فقط مانده است كه كدام جناح بايد مسووليت خجالتآوري آن را عهدهدار شود؟ اين را ميگذاريم به عهده شما كه پاسخ اين يادداشت را بدهيد.