تنگنظرانه برخورد نكنيم
علي شكوهي
سفارش اسلام اين است كه ما به شيوه و سيره پيامبر اكرم(ص)، با خوديها و دوستان با نرمخويي و رحمت برخورد كنيم و نسبت به دشمنان، شديد و سخت باشيم. بزرگان ما براي جذب مردم به ارزشهاي الهي و كم كردن فاصله ديگران از حريم حق و هدايت مردم، چه صبوريها كه نشان نميدادند و چه گذشتها كه نثار مردم خطاكار نميكردند و اين در حالي بود كه خودشان، بهشدت مراقب بودند كه در مواجهه با ديگران، از سر برتريجويي و استكبار و كسب منافع مادي و ارضاي حس قدرتطلبي مواجه نشوند. يعني در حالي كه خودشان صالح بودند اما مصلحانه عمل ميكردند و با انحرافات و خطاها و بد كردن ديگران، با گذشت و غمض عين مواجه ميشدند و مواظب بودند كه ديگران را با رفتارهاي خود به سوي سقوط سياسي و اخلاقي و اعتقادي سوق ندهند.
متاسفانه بسياري از ما نهتنها به اين سيره بزرگمنشانه بزرگان دين، تاسي نميجوييم بلكه برخي از ما «رحماء علي الكفار» و «اشداء بينهم» هستيم و متخصص تبديل دوست به دشمن. گروهي از ما هيچ هنري نداريم جز آنكه با خوب حمله كردن به نقاط ضعف ديگران، براي خودمان نقطه قوتي بسازيم و اگر نقاط ضعفي هم نيافتيم، با سقوط اخلاقي خود براي ديگران عيب و اشكال ميتراشيم تا امكان نفي و طرد ديگران ميسر شود.
حوادث سال ۸۸ را بايد يكي از تلخترين رخدادهاي درون جبهه انقلاب دانست كه برادران ديروز را در مقابل يكديگر قرار داد و هنوز بعد از سالها، رنگ خودش را بر همه مسائل داخلي و خارجي و مناسبات نيروهاي سياسي درون كشور حفظ كرده است. جدا معتقدم كه تاريخ انقلاب اسلامي، به قبل و بعد از سال ۸۸ تقسيم شده است و كمتر موضوعي را ميتوان سراغ گرفت كه تحت تاثير آن حوادث تحليل نشده و همچنان موضوع مناقشه بين نيروهاي انقلاب نباشد. بسيار هم بعيد است كه با همين روشي كه تاكنون براي تحليل و تفسير و ارزيابي رخدادهاي سال ۸۸ به كار رفته است بتوان به حل كدورتهاي ايجاد شده اميد داشت و نزديك شدن مواضع خدمت نيروهاي سياسي كشور را شاهد بود. مساله سال ۸۸ در دو سه سال اخير كه دولتي با شعارهاي متفاوت بر سر كار آمد، بار ديگر از سوي افرادي دامن زده شد و با ملاكهاي مرتبط با «فتنه ۸۸» سعي شد بخش بزرگي از نيروهاي توانمند كشور از خدمتگزاري محروم شوند. از طرفي، اين واقعيت كه دولت دكتر روحاني عمدتا از سوي كساني حمايت ميشود كه با اتهاماتي چون فتنهگري، بيبصيرتي، سكوت در فتنه و... نواخته ميشوند، انكارناپذير است و اين همه نشان ميدهد كه بعد از گذشت بيش از شش سال از حوادث سال ۸۸ هنوز هم بايد براي حل اين مساله، فكري اساسي صورت گيرد.
اكنون در آستانه يكي از بزرگترين رخدادهاي سياسي كشور يعني برگزاري انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شوراي اسلامي، بار ديگر شاهديم كه با همان ملاك شكلگرفته در پيرامون حوادث سال 88، طيف بزرگي از نيروهاي انقلاب مورد بيمهري و صلاحيت آنان براي شركت در انتخابات، مورد تشكيك قرار گرفته است. اين رويه تنها به تشديد تعارضات داخلي و مرتفعتر كردن ديوار بياعتمادي بين نيروهاي درون جبهه انقلاب منجر خواهد شد و حل معضلات را ناميسرتر خواهد ساخت و به تبع آن، كدورت ميان حاميان آنان در سطح جامعه را هم تشديد خواهد كرد.
بايد باور كنيم كه اين روش قابل تداوم نيست زيرا كساني كه از سوي جرياني به عنوان حاميان فتنه تلقي ميشوند، بخشي از نيروهاي انقلابند كه حذف آنان نه شدني است و نه مطلوب و اگر روزي با روشهاي تنگنظرانه كنار گذاشته شوند، طيف مقابل آنان را هم نميتوان از دور خارج كرد و حذف آنان هم مطلوب نيست. به همين دليل توصيه ما به همه نيروهاي درون جبهه انقلاب اين است كه دست از برخوردهاي حذفي بردارند و دوستان را به دشمنان نظام تبديل نكنند. وقتي ما حاضريم براي جلوگيري از جنگ و درگيري با دشمنان خودمان هم مذاكره كنيم و برخي از حرفهاي آنها را بپذيريم تا آنان هم بخشي از خواستههاي ما را بپذيرند، آيا نميتوانيم با دوستان انقلابي سابق خودمان هم وارد تعامل اسلامي بشويم و برادري را احيا كنيم تا با پايان يافتن حصر نيز با گذشت از همديگر، راهي براي نزديكي به يكديگر در آينده باز شود؟ قطعا ميتوانيم ولو اينكه اختلافات خودمان را در تفسير از حوادث سال ۸۸ براي خودمان نگه داريم.