از بلنديهاي دود آلود به بلنديهاي بادگير
فرشاد اسماعيلي
چند روزي است از سفر به يزد بازگشتهام. شهري كه معروف است به شهر قنوت و قنات و قناعت. شهري كه پر است از نخستينها وترينها ولي فروتن است و سقفش كاهگل است. نخستين شهر خشتي و دومين شهر تاريخي جهان. شهري مرتفع با بلندترين منارههاي تاريخي جهان اسلام و عميق با طولانيترين قنات دنيا.
1) «من نقاش مناظر خاك آلود مملكتم هستم» (پرويز كلانتري). كلانتري يكي از مهمترين نقاشان كاهگل ايران است. قبل از اين سفر، تنها چندين بار با تابلوهاي كاهگلي پرويز كلانتري به يزد رفته بودم. ناصر فكوهي جايي گفته بود كه ما روستا و عشاير را با نقاشيهاي او شناختيم. به قول فكوهي ما بچههاي شهري بوديم كه هرگز عشاير را نديده بوديم و كلانتري با نقاشيهايش به ما نشان داد. اما حالا تابلوهاي كلانتري را ديدهام و آن قلعهها و برجها و بادگيرها و ديوارهاي كاهگلي و بامها خاكي را هم از نزديك دست كشيدهام و ميفهمم مناظر خاك آلود مملكتي كه پرويز كلانتري نقاشي كرده است تنها خاك ارزان و فراوان نيست و بايد بار ديگر به تابلوهاي كلانتري سفر كنم تا ببينم يزد كلانتري چه فرقي با يزد يزديها دارد.
2) فرخييزدي يكي از مهمترين روزنامهنگاران تاريخ ايران است. او سردبير نشرياتي مثل روزنامه توفان بود. روزنامهاي كه در طول مدت انتشار بيش از 15 بار متوقف شد. سابقه روزنامهنگاري فرخييزدي تنها به توفان محدود نبود. او مسوول و سردبير روزنامههايي مثل پيكار، قيام، طليعه، آيينه افكار و ستاره شرق بود. روزنامهنگاري كه نماينده مردم يزد در شوراي ملي هفتم بود.
سرگذشت اين روزنامهنگار آزاديخواه وكيل الرعاياي يزدي سرنوشت غمانگيزي است. از دوختن دهانش به دستور حاكم يزد ضغيم الدوله قشقايي و تحصن مردم در تلگرافخانه شهر يزد تا مرگ مشكوك او در زندان و دفاع.
زندگي فرخييزدي نشان ميدهد تاريخ يزد تنها تاريخ محافظهكاران يا هنر غيرسياسي نبوده است. نشان ميدهد روايت يزد تنها روايت صنعت فرش و ترمه و زر نيست. بودهاند سرمايههايي كه دنبال زر نبودند و با زور هم مبارزه كردند.
3) تهران افق معنوي ندارد، شهر بيپنجره است. از نظر معنوي اگر كسي گليم خود را از آب كشيد، كشيده، وگرنه هرگز شهر به فرياد او نميرسد. روح در تهران منقبض ميشود، مثل دودكشهايي كه دود بگيرند، هيچ پناهگاهي نيست كه روح در آن كمي پروبال باز كند، هواي پاك بخورد، احساس جنبش بكند. (محمد علي اسلامي ندوشن. 1347 مجله يغما). محمد اسلامي ندوشن يكي از نويسندگان و محققان خوشنام اين مملكت است. متن بالا از مقاله يك روستازاده يزدي است كه دكتراي حقوق بينالمللش را از سوربن پاريس گرفته است. ندوشن زادهاي كه در دانشكده حقوق دانشگاه تهران ليسانس گرفت و دكتراي حقوق بينالمللش را در سوربن دفاع كردو بعد به تهران بازگشت و سالها در تهران ماند و در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران و در مقطع دكتراي ادبيات، به تدريس «مكتبهاي ادبي جهان» پرداخت.
اسلامي ندوشن هم يكي ديگر از حقوقدانان روزنامهنگاري بود كه در مجلات «سخن»، «يغما»، «نگين» و... يادداشت و مقاله مينوشت و بعدها «فصلنامه هستي» را منتشر كرد.
ندوشن يكي ديگر از سرمايههاي انساني اين مملكت است كه وقتي مينويسد «تهران شهر بيپنجره ست» هيچكس نبايد اين جسارت را به خرج بدهد و از او بپرسد مگر تو كجا دنيا آمدهاي؟ جايي كه اسلامي ندوشن متولد شده است آنقدر پنجره باز دارد كه حق مسلم اوست كه حتي 45 سال پيش كه تهران به اين حال و روز كثيف نيفتاده بود، بگويد «روح در تهران منقبض ميشود.»
4) همش خدمت كردم، هميشه صرفهجويي كردم و سوختم. هرگز جز مهماني و اينجا خانه پسرخواندهام، غذاي خوب نخوردم. لباس خوب نپوشيدم. بعضيها بهخاطر صرفهجويي ميگويند خسيسم؛ اما وقتي درآمد ندارم، صرفهجويي ميكنم. ولي بدنام نشدم، بدي نكردم و الهي شكر! (مهدي آذر يزدي) مهدي آذر يزدي يكي از آدمهاي خوب اين مملكت است كه هميشه در قصهها دنبالش ميگشتيم. آدم خوب و قناعت پيشهاي كه كم ميخورد اما زياد مينوشت. قناعت يزديها سبكي از زندگي مردمي خاكي است كه در زندگي مهدي آذريزدي خودش را خيلي خوب نشان ميدهد. مردمي كه نانشان را به زحمت در ميآوردند، اهل ريخت و پاش و مصرفگرايي نيستند، اما هنر دارند. نساجي ميكنند، سفال ميسازند، ريسندگي ميكنند، ميبافند، زرگرند و جهانشان نقش و نگار ترمه است. مهدي آذر يزدي هم يكي از آن آدم خوبهاي يزدي بود كه تهران را نتوانست تحمل كند و بعد از پنجاه سال زندگي در تهران به يزد بازگشت تا در محيطي آرام كارهاي نيمه تمامش را تمام كند و قصههاي خوبش را براي بچهها خوب ادامه دهد. آذر يزدي ميگفت بچهها خرجش را ميدهند و اگر بچهها نباشند زندگياش نميگذرد و خدا زيادشان كند و بعد به طعنه ميگفت الان بچههاي فوتباليست را زياد ميكنند و كاش بچههاي كتابخوان را زياد كنند. از يزد كه بر ميگشتيم همسفرهايم ميگفتند: «يزد آدمهاي خوبي دارد». من هم ميگفتم: «اتفاقا قصههاي خوبي هم دارد.»