• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3138 -
  • ۱۳۹۳ پنج شنبه ۴ دي

آغوش فراواقعيت‌ها ناامن است

نازنين متين‌نيا

فيلسوفي معتقد بود؛ ما در عصر ابرواقعيت‌ها به سر مي‌بريم. در عصري كه واقعيت از جايي ديگر، وارد زندگي ما مي‌شود و اين ما هستيم كه در آن واقعيت ساختگي زندگي مي‌كنيم و نه اينكه زندگي ما، واقعيت را بسازد. دهه 80 ميلادي، زمان انتشار اين نظريه بود و ديزني‌لند، سينماي هاليوود و تمام رسانه‌ها آن زمان، متهم اصلي اين واقعيت‌سازي. مردم به سينماها مي‌رفتند و با ديدن داستان‌هايي با پايان‌خوش، براي خودشان رويا مي‌ساختند و در زندگي واقعي به دنبال آن رويا مي‌گشتند تا خط محكمي به اين ديالوگ كليشه‌يي و شعاري «زندگي كه فيلم نيست» بكشند. فرهنگ و آنچه خوب‌ها و بدها را مي‌سازد هم از دل همين واقعيت‌سازي بيرون مي‌آيد. فراواقعيت‌ها در روزگاري دور با سينما، تلويزيون و رسانه‌هاي آن زمان شكل مي‌گرفتند و حالا اين‌روزها با اضافه شدن ماهواره و اينترنت، با ابزاري بسيار قوي‌تر و تاثيرگذارتر، به زندگي ما مي‌تازند. اتفاقي كه اگر خوب به آن نگاه كنيم و دنبال نشانه‌هايش باشيم، وضوح كامل و شفافي دارد. كمي قبل از نصب ديش‌هاي ماهواره در پشت‌بام‌ها و وصل شدن خطوط اينترنت، سينما و رسانه ملي، تنها ابزار اين واقعيت‌سازي براي ما ايراني‌ها بودند. كافي است تا به صندوقچه خاطرات‌مان برگرديم تا يادمان بيايد كه رسانه ‌ملي، در روزهاي دور چطور توانايي داشت تا براي يك برنامه خيريه، جماعت عظيمي از آدم‌ها را در خيابان‌ها جمع كند و يا فقط فارغ از هر واقعيتي روي برگه، اتفاق‌ها و اخبار و وقايع را آن‌طور كه دوست دارد، اطلاع‌رساني كند و در محدوده وسيعي از مخاطبانش، واقعيتي ديگر از يك اتفاق را بسازد. اما با ورود ماهواره و اينترنت، اين قدرت‌نمايي رسانه ملي كم شد. مردم، حتي در دوردست‌ترين نقاط ايران هم ناگهان متوجه شدند كه تمام دنيا، آن‌چيزي نيست كه از دريچه صدا و سيما ديده مي‌شود و دنيايي هيجان‌انگيزتر، بيرون اين دريچه و در شبكه‌هاي ماهواره‌يي در جريان است. بعد هم ديگر نوبت اينترنت بود، نوبت وبلاگ‌ها، سايت‌هاي اجتماعي و حالا هم برنامه‌هاي كاربردي و هوشمندي كه به راحتي، مي‌تواند ارتباطاتي وسيع و مطابق ميل هر آدمي را در دستش بگذارد. اما در لايه لايه، تمام اين دسترسي‌هاي آزاد و وسيع، شكل ديگري از واقعيت‌سازي، شكل گرفته؛ شكلي كه شبيه آن تصميم‌گيري سليقه‌يي مديران رسانه ملي براي آنچه دوست دارند يا ندارند مردم ببينند نيست، اما در ذات خود، فراواقعيت‌هايي را مي‌سازد كه خطرناك است. فراواقعيت‌هايي شبيه همه آنچه سريال‌هاي تركي و كشورهاي امريكاي جنوبي براي زنان‌ خانه‌نشين به تصوير مي‌كشند و يا تصوير مدرنيته غيرواقعي كه وارد زندگي تمام كاربران اينترنتي شده. كافي است يك‌بار صفحه «هوم» فيسبوك را بالا و پايين كنيد تا نتيجه‌ بگيريد كه چقدر ارزش‌ها و ضد ارزش‌ها در مقياس اين صفحه تعريف مي‌شوند و بعد در زندگي واقعي به رسم شكل، ورود آنها را تبريك مي‌گوييم. كافي است رد چهره‌هايي تازه در دنياي ادبيات، موسيقي، عكاسي، نقاشي و حتي همين روزنامه‌نگاري خودمان را بگيريم، تا ببينم كه تعداد زيادي از همين آدم‌ها، با لايك‌هاي فيسبوك نويسنده، نقاش، عكاس و روزنامه‌نگار شدند و اگر همين الان به دنبال آرشيو كاري آنها برويم، به جز آنچه فيسبوك و دوستان‌شان تحويل مي‌دهند، چيزي ديگر پيدا نكنيم. ما حواس‌مان نبوده، اما زندگي مجازي، دقيقا همان فراواقعيتي شده كه ما را در آغوش كشيده و وادارمان مي‌كند به دنبال كتاب نويسنده‌يي برويم كه ارزش‌ ادبي ندارد، موسيقي‌اي را گوش كنيم كه فالش است، گزارشي را بخوانيم كه جبهه‌سازي مي‌كند و همين‌طور سال‌هاي سال در توهم آگاهي و دانش و سطح سليقه فرهنگي بالا، باقي بمانيم و از دنياي واقعي، واقعيتي را بخواهيم كه وجود ندارد. ما مردمان ساده و بي‌حواس، به واقعيتي تن داده‌ايم كه زندگي مدرن براي ما ساخته و اصلا هم حواس‌مان نيست كه در جهش از روزهاي سنتي ديروز با رسانه ملي تا روزهاي مدرن امروزي با اينترنت و ماهواره، آن زندگي واقعي كه پايه و اساس و اصولي داشته را از دست داده‌ايم و در روزهاي بي‌قانوني، دنبال روياهايي مي‌رويم كه پوچ، تهي و بي‌سرانجام است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون