از سوي وزارت و نهادهاي ديگر تحت فشار بودم

    با وجود اينكه دوستان اصرار داشتند ثبت‌نام كن! اما تصميم گرفتم كنار بروم.
   من روزهاي قبل هم جلسه،رفته بودم . اما روز آخر شرايط فرق مي‌كرد. آخرين جلسه من در وزارت بود. در مورد همين انتخابات و نامه سازمان بازرسي و مسائل ديگر. روز پنجشنبه تماس گرفتند و گفتند شنبه صبح بيا  وزارت. اما نگفتند موضوع چه چيزي است. فقط گفتند شنبه دفتر وزير باش.
   موضوع اصلي جلسه نامه سازمان بازرسي بود كه گفته بودند اشكالات قانوني در اساسنامه وجود دارد كه بايد برطرف شود.گفتند اساسنامه‌اي كه گفته بودند قبلا تصويب نشده است. علي‌آبادي به كميته انتقالي اعلام كرده بود كه اساسنامه به تاييد هيات دولت رسيده. او شفاهي گفته و كميته انتقالي‌ هم به حرفش اعتماد كرده بود. تا اينكه حالا مشخص شده كه اساسنامه مصوب نشده است.
   گودرزي قول داد در زماني كوتاه اساسنامه را به تاييد هيات دولت برساند.
   قصد من ماندن نبود. حسني مبارك شرايطي داشت كه مردم هم نمي‌خواستند بماند اما شرايط من فرق مي‌كرد و اعضاي مجمع مي‌خواستند من بمانم. فرق من با مبارك اين است. وقتي حسني‌مبارك هم رفت كشورش به هم ريخت.
   اگر انتخابات به تعويق بيفتد آن وقت دوباره بايد ببينم كه از من درخواست مي‌كنند كه در انتخابات ثبت نام كنم يا نه. ثبت نام كردن من هم هيچ ارتباطي به حضور يا عدم حضور گودرزي در وزارت ندارد. چه وزير بماند چه برود دولت بايد تكليفش را با فوتبال مشخص كند. دولت بايد اساسنامه را به رسميت بشناسد. الان از ماندن گودرزي خوشحال مي‌شوم چرا كه بايد تكليف اين اساسنامه مشخص شود. مشكل من الان با اساسنامه و دولت است نه گودرزي .
   صدرصدتحت فشار بودم. هم وزارت ورزش بود و هم نهادهاي ديگر. اين فشار فقط مربوط به روز شنبه نبود و شنبه‌هاي زيادي اين فشار وارد مي‌شد كه من نباشم. مدت‌هاست اين فشار روي من بوده است. نزديك انتخابات اما شدت بيشتري پيدا كرد.
   به هيچ عنوان اين نبود كه به من بگويند اين مدرك را از شما داريم به همين خاطر در انتخابات شركت نكن. هيچ مدركي از من ندارند. اگر هم بوده بدهند به قوه قضاييه تا رسيدگي كند و ما هم برويم پاسخ بدهيم.
   اگر دستور گودرزي را اجرا نكردم به خاطر اين بود كه اساسنامه اجازه اين كار را نمي‌داد و او ناراحت مي‌شد.
   تا زماني كه انتخابات برگزار نشود بنده به عنوان رييس به كارم ادامه خواهم داد.