موقتي بودن شغل و درآمد پايين دو علت اصلي انصراف از كار شناخته شد
2/1 ميليون ترك شغل در سال گذشته
گروه اقتصادي| سال گذشته يك ميليون و 250 هزار نفر از شغل قبلي خود انصراف دادهاند. از اين تعداد يك ميليون و 125 هزار نفر مرد و 125 هزار نفر زن بودهاند. اين مساله نشان ميدهد زنان با مسائل و مشكلات كاري از جمله پايين بودن حقوق و دستمزد يا موقتي بودن قراردادهاي كاري بيشتر كنار ميآيند. آمارهاي كلي نشاندهنده اين واقعيت است كه با وجود بالا بودن نرخ بيكاري و وجود چند ميليون جوان آماده به كار، برخي در صورت نامناسب بودن شرايط كاري خود ترجيح ميدهند بيكار بمانند يا ريسك استعفا از يك شغل و جستوجوي شغل تازه را بپذيرند. از اين رو بخشي از بيكاري افراد قبلا شاغل به دليل موقتي بودن كار، پايين بودن درآمد، به پايان رسيدن دوره خدمت وظيفه، مهاجرت، مسائل خانوادگي، اخراج و تعديل نيرو و... بوده كه اجتنابناپذير است.
در بررسي علل ترك بيكاران در پنج سال 1389 تا 1393 مشاهده ميشود كه اگرچه تعداد بيكاران مزبور كاهش يافته است اما چهار عامل اصلي به ترتيب اولويت موقتي بودن كار، به پايان رسيدن دوره خدمت وظيفه، پايين بودن درآمد و اخراج يا تعديل نيرو همچنان از عمدهترين علل ترك كار افراد است.
13 عامل اصلي ترك شغل
بر اساس تحقيقات انجام شده از سوي وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي، 13 عامل براي ترك شغل در ايران وجود دارد كه شامل پايين بودن درآمد، تعطيلي دايمي محل كار، فصلي بودن كار، موقتي بودن كار، جابهجايي محل كار، تحصيل يا آموزش، اخراج يا تعديل نيرو، مسائل خانوادگي، مهاجرت، بازنشستگي، به پايان رسيدن دوره خدمت وظيفه، كهولت سن و بيماري است.
نتايج آمارگيري نيروي كار نشان ميدهد در سال 1393 حدود يك ميليون و 250 هزار نفر بيكار قبلا شاغل در ردههاي سني 10 ساله و بيشتر در كشور وجود داشته كه يك ميليون و 125 هزار نفر مرد و 125 هزار نفر زن بودهاند. اصليترين علت ترك كار نيروي شاغل در سال 1393 را ميتوان در عواملي چون موقتي بودن كار با 2/26 درصد، به پايان رسيدن دوره خدمت وظيفه با 5/16 درصد، پايين بودن درآمد با 7/14 درصد و اخراج يا تعديل نيرو با 7/10 درصد جستوجو كرد. علاوه بر اين دلايل عمده، عوامل ديگري نيز در ترك كار افراد نقش داشتهاند كه تعطيلي دايمي محل كار و فصلي بودن كار از جمله آنهاست. كهولت سن كمترين اثر را با 1/0 درصد سهم از كل داشته است. علت خروج از كار 132 هزار نفر نيز مشخص نيست.
كاهش 558 هزار نفري افراد بيكار قبلا شاغل
طبق آمار موجود تعداد افراد بيكار قبلا شاغل طي پنج سال گذشته و در مقايسه با سال 1389 حدود 558 هزار نفر كاهش يافته كه اين كاهش در تمامي علل ترك شغل نمود داشته به استثناي علت مهاجرت و مسائل خانوادگي، بهطوري كه علت مربوط به مهاجرت در سال 1393 نسبت به 1389 حدود دو برابر شده است. بررسي اعداد و ارقام سال 1389 نيز بيانگر آن است كه چهار عامل اصلي ذكر شده در اين سال هم از عمدهترين علل ترك كار افراد بوده و از همان اولويتبندي پيروي كرده است. موقتي بودن كار 4/25 درصد، به پايان رسيدن دوره خدمت وظيفه با 2/17 درصد، پايين بودن درآمد با 7/14 درصد و اخراج يا تعديل نيرو با 3/10 درصد اصليترين علل ترك كار عنوان شده است.
امروزه ترك شغل كاركنان ضمن اينكه بر شاخص نرخ بيكاري اثر دارد؛ به عنوان يكي از مهمترين نگرانيهاي مديريت منابع انساني نيز مطرح ميشود. به همين دليل سازمانهايي كه بتوانند دلايل و عوامل موثر در تمايل به ترك خدمت كاركنان را درك كنند؛ خواهند توانست پيش از اينكه كاركنان سازمان را ترك كنند؛ سياستها و روشهاي موثري را براي حفظ و نگهداري منابع انساني كارآ به كار گيرند و در واقع با بررسي و شناسايي عوامل موثر در تمايل به ترك شغل، ميتوانند ترك شغل آتي كاركنان را مورد پيشبيني قرار دهند. اينكه افراد بيكار قبلا شاغل در بازه زمان مورد بررسي چه راههايي را براي يافتن شغل مورد نظر خود انتخاب كردهاند، بسيار اهميت دارد. در سال 1393 در ايران پرس و جو از دوستان و آشنايان با 6/35 درصد، ثبت نام يا پيگيري در مراكز كاريابي با 22 درصد، درج آگهي يا مطالعه آگهيهاي استخدامي روزنامهها و مجلات با 6/18 درصد و تماس با كارفرما با 13 درصد، روشهاي مورد توجه اين افراد به شمار ميروند. جستوجوي منابع مالي و امكانات براي شروع فعاليت خوداشتغالي، تقاضاي جواز كسب يا پروانه اشتغال و ساير روشهاي موجود نيز در اين سالها مورد توجه قرار گرفته است.
تقاضاي تسهيلات 450 هزار نفر درخواستكنندگان جواز 100 هزار نفر
رقم 450 هزار نفري متقاضيان تسهيلات براي آغاز كار به كل جمعيت فعال اقتصادي كشور، در بردارنده اين مفهوم است كه در شرايط كنوني بستر مناسبي براي كارآفريني وجود ندارد كه رقم ثابت 100 هزار نفري براي درخواست جواز كسب و پروانه اشتغال نيز مهر تاييدي بر اين مدعاست. علاوه بر اين سهم بالاي 35 درصدي پرس و جو از دوستان و آشنايان در روشهاي مزبور، به نوعي تداعيگر لابيگريهاي موجود در چرخه اقتصادي كشور است. همانطور كه با وجود برگزاري آزمونهاي استخدامي، معمولا در برخي از موارد قبل از بحث شايستهسالاري، بحث خويشاوندي مطرح است و برخي از افراد به واسطه خويشاوندي با مديران مياني و بالايي، امكان ورود به مشاغل مختلف را مييابند. اين درحالي است كه در دنيا مكانيسم آغاز به كار از طريق موسسات كاريابي فعالتر عمل ميكند و تاثير بيشتري بر اشتغال افراد دارد، درحالي كه در ايران ثبتنام در موسسات كاريابي در سال تنها 22 درصد از سهم اقدامات افراد بيكار قبلا شاغل را شامل ميشود.