آرزو براي عدم تغيير شرايط

موسيو شيطان: خدايا شكرت كه آب از آب تكان نمي‌خورد و هيچ چيزي تغيير نمي‌كند.
خانم باجي: خل شده‌اي؟ تغيير كردن كه از نشانه‌هاي يك جامعه زنده و روان است. جامعه تغيير نكند پويايي‌اش را از دست مي‌دهد.
موسيو شيطان: اتفاقا همين عدم تغيير شرايط از نشانه‌هاي خوشبختي است.
خانم باجي: حتما ديوانه شده‌اي !
موسيو شيطان: خيلي هم خوبم و اتفاقا در نهايت سلامت و صحت عقل اين حرف را مي‌زنم. از دولت هم مي‌خواهم دست به هيچي نزند و هيچ تغييري ايجاد نكند و نگذارد آب توي دل ما تكان بخورد.
عمو حسام: موسيو راستش را بگو. حرف‌هايت بودار است. نمي‌شود تو حرفي بزني كه كاسه‌اي زير نيم كاسه آن نباشد. بگو ببينم موسيو. بريز بيرون.
موسيو شيطان: چيز خاصي نيست. فقط داشتم روزنامه مي‌خواندم. ديدم از قول احمدي‌نژاد نوشته فعلا شرايط كشور را براي ورود خودم مناسب نمي‌دانم. خب ديدم تنها آرزويي كه دارم اين است كه اين نامناسب بودن شرايط ادامه پيدا كند و شرايط كشور جوري نشود كه ايشان احساس كند ورودش مناسب است. براي همين دست به دامان دولت شدم كه كاش كاري نكند كه شرايط نامناسب فعلي عوض شود و يكهو ايشان حس كند شرايط براي حضورش مناسب است.
عموحسام: عجب!