• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3526 -
  • ۱۳۹۵ شنبه ۲۵ ارديبهشت

پيرمرد چشم ما بود

خودم اگر الان عمل قلب نكرده بودم داشتم كار مي‌كردم، وقتي بعد از 30 سال بازنشسته شدم و از كارخانه آمدم بيرون تازه كار آزادم رو شروع كردم، آقا كارگرها وقتي بازنشسته مي‌شوند تازه كنتور صفر مي‌كنند و براي دور بعدي كار خودشون رو آماده مي‌كنن، آخه كسي نيست كه به وزير كار بگه آدم با 910 هزار تومن تو ماه بايد چه كار كنه؟ بعد خود وزير مي‌ياد هشدار هم نسبت به خودكشي و وضعيت اجتماعي و فقر هم مي‌ده؟ خب من يكي از فقرا الان سوالم اينه كه براي من چي كار مي‌خواي بكني؟ دوست دارم فردا صبح ماشين بگيرم اول برم دفتر وزير بهداشت و خودم رو به عنوان يكي از افسرده‌ها معرفي كنم و بعد بيام برم دفتر وزير كار و بگم كه من يكي از فقرا هستم، چي كار برام مي‌كنند؟ مي‌دونم ديگر هيچ فايده‌اي نداره...» پيرمرد مي‌گفت كه از كيوسك جلوي روزنامه‌فروشي زنگ مي‌زند، هر روز تيتر روزنامه‌ها را دنبال مي‌كند، گاهي روزنامه هم مي‌خرد و مطالعه دارد: «بودن يا نبودن مساله اين است اما شاملو مي‌گه بودن يا نبودن مساله اين نيست وسوسه اين است.»
روز دوشنبه تيتر يك روزنامه را به هشدار دو وزير (حسن قاضي‌زاده هاشمي وزير بهداشت و علي ربيعي وزير كار) اختصاص داده بوديم درباره آسيب‌هاي اجتماعي و نوشتيم كه زنگ خطر آسيب‌هاي اجتماعي در كشور به صدا درآمده، زنگ خطرهايي از جنس تلفن پيرمرد با روزنامه و درددل‌هايش كه بايد جدي گرفته شود؛بارديگر به آمارهايي كه روز دوشنبه هم به نقل از مسوولان انتظامي، قضايي و دولتي كه درماه‌هاي گذشته اعلام شده و منتشر كرديم، فكر كنيد: «١٠ميليون نفر حاشيه‌نشين، يك ميليون و ٣٢٥هزار معتاد، ١٥ هزار معتاد كارتن‌خواب در پايتخت، ٢ميليون و ٧٢٩ هزار و ٢٩ نفر بيكار در كشور، ١٦٣ هزار و ٧٦٥طلاق در سال ٩٤ و...»
زنگ خطر آسيب‌هاي اجتماعي در كشور را بايد با كارهاي عملي جدي گرفت، نه هشدارها كه مردم انتظار دارند و دل خوش به اقدامات‌اند و نه فقط اقداماتي از جنس برخوردهاي سلبي كه نظير آن را درماه‌هاي گذشته در طرح جمع‌آوري معتادان متجاهر از نقاطي همچون پارك‌هاي هرندي و شوش كه محل زندگي و تجمع آنها بود، ديديم؛ معتادان و كارتن خواب‌ها ضربتي جمع‌آوري شدند و دور پارك‌ها حصار و فنس كشيده شده ولي نتيجه نهايي آن بعد از چند روز چه شد؟ معتادان رها شده به كوچه‌ها و محله‌هاي اطراف رفتند و دوباره روز از نو و روزي از نو؛ آيا دوباره مي‌خواهيم دور اين محله‌ها كه حالا پاتوق‌هاي جديد است، فنس بكشيم؟ آيا دوباره مي‌خواهيم بعد از مدتي در طرحي ضربتي آنها را جمع كنيم يا اينكه از تجربه گذشته درس بگيريم و طرحي نو دراندازيم. بهتر است در بخش‌هاي مختلف آسيب‌هاي اجتماعي (اعتياد، فقر، حاشيه نشيني، طلاق، خودكشي و...) كميته‌هاي ارزيابي براي اقدامات گذشته تشكيل و براساس نمرات واقعي عملكرد درهر حوزه دستورالعمل‌هاي جديد پيش‌بيني و راهكارهايي طراحي شود، با اقدامات فرهنگي نگاه جامعه به آسيب‌هاي اجتماعي را عوض كنيم، مثلا ديد مجرم بودن به معتادان را به بيمار محوري تغيير دهيم، حل معضلاتي همچون بيكاري، شكاف‌هاي طبقاتي، شرايط بد اقتصادي و... را به عنوان پيشگيري از گسترش آسيب‌ها در اولويت قرار دهيم و براي اشتغال به خصوص اشتغال جوانان برنامه داشته باشيم و آمارهايي را كه پيش‌بيني از سونامي بيكاري در ايران دارند جدي بگيريم. پيرمرد پشت گوشي تلفن مي‌گفت وقتي در پارك با دوستان بازنشسته‌اش هشدار مسوولان را در روزنامه مي‌خوانند به اين فكر مي‌كنند كه آخر اين هشدارها كجاست؟ و چه زماني نوبت به عمل مي‌شود.
 وزير بهداشت چند روز پيش در جلسه اضطراري كه با مديران وزارت بهداشت و كارشناسان حوزه آسيب‌هاي اجتماعي بعد از انتشارخبر خودكشي 6 نفر (سه مرد ميانسال و مسن و سه جوان) در 10 روز گذشته داشت در كنار آماري كه پيرمرد هم به آن اشاره كرد يعني 12 درصد افسردگي در كشور نكته مهم ديگري هم گفت: «كشور ما آنقدر سياست‌‌زده شده كه گاهي از مسائل اصلي غافل هستيم.»
پيرمرد 69 ساله كه به روزنامه زنگ زده بود، حرف‌هايش را اين گونه تمام كرد: «از قول من براي رييس‌جمهور بنويسيد كه اگر كليد دارد الان ديگه وقتش هست كه از جيب دربياورد و مشكل ما را حل كند.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون