• ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3535 -
  • ۱۳۹۵ چهارشنبه ۵ خرداد

سينماي خلاقانه اصغرفرهادي

بهزادخورشيدي

اصغرفرهادي هنرمندي خلاق و يگانه است. سينماي او در بستر سينماي ايران رشد كرد ولي همه اين پيشرفت و خلاقيت فكري و بصري محصول هوش و استعداد ذاتي‌اش است. دستمايه اغلب فيلمنامه‌هايش شكل و روايت ساده‌اي دارند ولي درعمق از كنكاش دروني انسان امروزي در برابر چالش‌هاي بزرگ زندگي حرف مي‌زند. سينماي فرهادي بيش از گذشته اين نكته را يادآور مي‌شودكه يك قصه خوب و روايت درست آن، در كنار شخصيت‌پردازي، ميزانسن، قاب‌بندي دقيق و... ازمهم‌ترين عناصريك فيلم خوب است. نمايشنامه مرگ دستفروش آرتورميلر، بارها و در اشكال مختلف درايران و در سراسرجهان به روي صحنه رفته است. پس چرا اصغر فرهادي دوباره به سراغ اين قصه تكراري رفته است؟! پاسخ آن بسيار ساده است. اصولا مفاهيم انساني مدام درحال تكرار است واين ذهن سيال يك هنرمندخلاق است كه بادستمايه قراردادن موضوعي به ظاهرساده، ايده و قصه خودرابه بهترين شكل طرح كند. بي‌گمان فرهادي فيلم به فيلم، باطرح قصه‌هايي متفاوت و بافت دراماتيك درهم تنيده آثارش اين نكته رابه اثبات رسانده كه هنوز حرف نويي براي گفتن دارد. سينماي او شايد مصداق نمايشنامه بازي آخر «بكت» باشد، با اشاره به مضمون «بازي آخر، پايان بازي نيست، بلكه بازي پاياني است كه بخشي ازخودبازي است و مي‌توان ازآغازبازي آن را در نظر داشت.» او بارها در گفت‌وگوهايش اذعان داشته كه ازپيش مي‌داندچه مي‌خواهدومدام جزييات قصه‌هاي فيلم‌هايش را مي‌نويسد.  بي‌گمان درپرداختن دقيق به همين جزييات است كه اورا به سينماگري مولف وصاحب سبك يگانه ساخته است. سينماي فرهادي كاملا شخصي ومتكي به ذات است. ذاتي كه در بستري خلاقانه مدام در كنكاش و جست‌وجو است. يكي از ويژگي‌هاي هنرمند مدرن و خلاق، در طرح سوال و موضوعاتي است كه در به تصوير در آوردن افكار، روياها و باورهايش نقش مهمي ايفا مي‌كند. در واقع فكرمدرن دربسترشرايط جامعه درحال گذار رخ مي‌دهد كه وامدارتحولات صنعتي شدن، شهرنشيني وتفكيك حوزه‌هاي مختلف زندگي است و مشخصات آشكار آن در به‌هم‌ريختگي، پراكندگي وتحولات سريع، ناپايداري بنيان‌هاي فكري همه جوامع بشري، سرعت وريتم تندزندگي، دستگاه‌ها ورسانه‌هاي جمعي مجازي و دگرگوني فرهنگي، همه اينها سبب مي‌شود تا هنرمند نسبت به پيرامون خود با وسواس و حساسيت‌هاي بيشتري نظاره كند.  همان‌گونه كه سينماي عباس كيارستمي داراي ويژگي‌هاي منحصربه فرد و خلاقانه اوست. ميشاييل هانكه درباره سينماي كيارستمي مي‌گويد: او سادگي‌اي را به نمايش مي‌گذارد كه رسيدن به آن بي‌نهايت دشواراست. برخلاف سينماي فرهادي كه درساختاري به ظاهرساده ولي تلخ وگزنده، نگاهي روانكاوانه به درونيات انسان معاصر دارد و با به چالش درآوردن محيط پيراموني‌اش گويي آيينه‌اي دربرابر مي‌گيرد تا تصوير خود را بهتر و از نزديك ببيند. تصويري به غايت تكان‌دهنده و هولناك. هرچند و در انتها به او نهيب مي‌زند كه مي‌تواند دوباره به خودباوري رسيد و زندگي نويي آغازكرد.  فيلم‌هاي اصغر فرهادي به مانند فيلم‌هاي كيارستمي، بارها دستمايه سينماگران جوان شده كه منجربه كپي‌هاي بي‌مايه سطحي شده‌اند و از فرط تكرار و باگذشت سال‌ها، نامي ازآن فيلم وسازندگانش برذهن و ياد مخاطبان سينما نمانده است. به يقين هرآنچه حاصل انديشه يك فكر ناب و هنرمندانه باشد ماندگار خواهد بود.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون