• ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3535 -
  • ۱۳۹۵ چهارشنبه ۵ خرداد

سيد علي ميرفتاح

ما و اميد/ آنها و اميد

من درك مي‌كنم كه رقباي سياسي رييس‌جمهور به او طعنه بزنند و قفل‌هاي بسته را به رخش بكشند. مي‌توانم بفهمم كه چرا فلان روزنامه و بهمان نويسنده و بيسار شاعر، جدي و خشمگين و طنازانه به «حسن‌كليدساز» طعنه مي‌زنند و ناكارآمدش جلوه مي‌دهند. رقباي سياسي قابل دركند كه چرا دولت را ناموفق و ناكارآمد و ناتوان نشان مي‌دهند و هرچيزي را حتي اگر احمدي‌نژاد مسببش باشد از او طلب مي‌كنند. حسن روحاني هزار برابر اين هم اگر موفق مي‌شد و حتي اگر به تمام وعده‌هايش عمل مي‌كرد باز رقيبان در عرصه روزنامه و رسانه از او طلبكار مي‌شدند و كليدش را به دردنخور جلوه مي‌دادند. تقاص ندانم‌كاري دولت قبل را در مورد همين پولي كه امريكايي‌ها بالا كشيده‌اند چه كسي دارد پس مي‌دهد؟ البته واقعيت اين است كه تقاص همه آن ندانمكاري‌ها را ما داريم مي‌پردازيم و اگر مجلس رييس‌جمهور را مكلف مي‌كند كه برود آب رفته را به جوي برگرداند به اين جهت است كه او ملت بزرگ ايران را نمايندگي مي‌كند. دسته‌گل را يكي ديگر به آب داده اما يكي ديگر بايد از آب بگيرد. اصلا همه اين قفل و كليدبازي‌ها به اين دليل بود كه طي هشت سال دكتر احمدي‌نژاد در عرصه‌هاي داخلي و خارجي قفل بر روي قفل زد و هيچ كاري پيش نبرد و لازم بود يكي با كليد بيايد و اميد را در دل مردم زنده كند. اميد را البته دوستاني كه دل در گرو شخصيت و سياست‌هاي احمدي‌نژاد دارند برنمي‌تابند و توفيق خود را در دلسرد كردن مردم و به يأس نشاندن اين اميد مي‌بينند. قابل درك است كه چرا اين همه نماد كليد را مسخره مي‌كنند و روحاني را ناتوان نشان مي‌دهند. اما خوب يا بد روحاني با وجود موانع بسيار موفق شد كه يخ رابطه با جهان را آب كند و با ديپلماسي فعال جلوي انزواي كشور را بگيرد. البته هر كسي مختصري از كار و بار جهان خبر داشته باشد مي‌داند كه حل و فصل بعضي مشكلات به اين آساني‌ها هم نيست. چطور مي‌توان پول بي‌زبان را از حلقوم امريكايي‌ها بيرون كشيد؟ عجيب اينكه هيچكس از رييس‌جمهور قبلي بازخواست نمي‌كند او را به بي‌مبالاتي در حفظ امانت متهم نمي‌كند. با اين همه روحاني و تيمش پيداست كه حسابي مشغول كارند و دارند دانه‌دانه سنگ‌هاي به چاه افتاده را بيرون مي‌كشند و راه تعامل با دنيا را باز مي‌كنند. اما كار سخت است و موانع بر سر اين راه بسيار. لااقل دوستان روحاني و طرفداران «اميد» كه بايد بدانند روحاني چه موانع عجيب و غريبي بر سر راه دارد. من قبول دارم كه هركدام از ما به دلايلي به روحاني راي داديم و به اميدي با اميد او همراه شديم اما اگر اميدمان برآورده نشده و اگر شرايط مطابق خواست ما تغيير نكرده آيا بايد مايوس شويم و مثل رقيبان تدبير و اميد، رييس‌جمهور را ناكارآمد جلوه دهيم؟ آيا معقول و منطقي و به لحاظ سياسي درست است كه در اين موقعيت روحاني را ناتوان جلوه دهيم و به صراحت بگوييم كه اگر به تو اميد بستيم اشتباه كرديم؟ هركسي نداند ما كه خوب مي‌دانيم بسياري از امور دست روحاني نيست.
حتي عوام هم مي‌دانند كه اگر كنسرتي برپا نمي‌شود يا كتابي مجوز نمي‌گيرد تقصيرش به گردن ارشاد نيست. شما كه مي‌دانيد ارشاد چطور از هر طرف مي‌رود سرش به سنگ مي‌خورد. شما كه مي‌دانيد براي اينكه توي كاسه دولت بگذارند چطور برنامه‌هايش را به هم مي‌ريزند و چطور مجوزهايش را به ديوار مي‌كوبند. بله، روي كاغذ، دولت همه‌كاره است اما واقعا ما كه مي‌دانيم دولت همه‌كاره نيست. اتفاقا يأس از تدبير و اميد دقيقا آب به آسياي همان‌ها مي‌ريزد كه خواهان برگرداندن احمدي‌نژاد يا همفكران او هستند. ما بعضي وقت‌ها هوشمندي‌مان را در برخورد با مسائل سياسي از دست مي‌دهيم و دقيقا همان كاري را مي‌كنيم كه طرف مقابل مي‌خواهد. سر دولت اصلاحات هم همين اتفاق افتاد و همين حرف‌هاي از سر بي‌وفايي باعث شد كه احمدي‌نژاد راي بياورد و جريان اصلاحات كارش به خنس بخورد. حالا هم دقيقا همان اتفاق دارد تكرار مي‌شود. حالا هم نه رقبا بلكه رفقاي اميد صداي‌شان درآمده كه اين چه وضعي است؟ بله؛ من هم مي‌گويم اين چه وضعي است اما خداوكيلي آيا روحاني كاري بيش از اين مي‌تواند بكند؟ شما دوست داريد روحاني دقيقا چه كار كند تا حس شكست و اشتباه را از دل خود بيرون كنيد؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون