سرگرمي گريز
شهرام شهيدي
موسيو شيطان گوشه تاريكخانه كز كرده بود و روزنامه ميخواند. يعني همچين روزنامه هم نميخواند چون مدت زيادي بود به روزنامه خيره شده بود و نه سرش حركت ميكرد و نه روزنامه را ورق ميزد. مادموازل ناتو صدايش كرد و از او پرسيد موسيو كجايي؟ كشتي هات غرق شده؟ موسيو سرش را كمي بالا آورد و با اندوه فراوان گفت: نه. داشتم به يك سرگرمي فكر ميكردم. مادموازل ناتو پرسيد: حتما مشغول حل جدول كلمات متقاطع هستي و دنبال جواب ميگردي. بگو ببينم دو عمودي چند حرف است و شرحش چيست؟ موسيو شيطان گفت: نه بابا. كلمات متقاطع چيه؟ عمو حسام گفت: حتما سودوكو حل ميكني؟ بايد بهت بگويم يك سودوكار واقعي جلويت نشسته، بده با يك نگاه حلش كنم. موسيو شيطان گفت: نه بابا مگر هر سرگرمياي جدول است؟ خانم باجي گفت: يحتمل داري به جدول پخش برنامههاي سيما نگاه ميكني ببيني برنامه مورد علاقهات كي پخش ميشود، سرگرم شوي. همه با شنيدن نام سيما به خانم باجي چشمغره رفتند. مهاراجه گفت: موسيو ارباب جدول سينما نگاه كرتاهه؟ سرگرمي خوبي كرتاهه! موسيو شيطان گفت: نه. خانم باجي پرسيد: اصلا تو چرا وقتي به سرگرمي فكر ميكني سگرمههايت تو هم است؟ باز كن اخمت را. موسيو شيطان گفت: خب چون سرگرمي داريم تا سرگرمي. اكبر تركان گفته احمدينژاد تنها يك سرگرمي است. من داشتم به اين فكر ميكردم در اين دنيا يك سرگرمي برايمان باقي مانده بود كه آن را هم تركان با اين جملهاش گرفت. اصلا آدم بعد از شنيدن اين حرف از سرگرمي گريزان ميشود. سرگرمي نخواهيم بايد كي را ببينيم؟