آرايش پارلمان فراكسيوني
كمتر جايى براى نيروهاى مستقل يا جريان سوم باقى مىماند و لذا آنچه در صحن مجالس ايران تحت عنوان نيروهاى مستقل به چشم مىآيد فىالواقع از جنس توابع و فروع دو قطب اصلى هستند و خود به هيچ عنوان، جرياني مستقل به شمار نمىآيند. به اين اعتبار، مستقلها از سويى مىكوشند خود را در مظان و معرض فعاليت حزبى و جناحى قرار ندهند و از سوى ديگر مى كوشند استقلال خود را از جناحها و احزاب شاخص حفظ كنند. اما استمداد از مكانيزمى سنتى براى فرآيندى مدرن چقدر با منطق و عقلانيت عجين است؟ آيا مىتوان به ميدان سياست مدرن ورود كرد اما به آداب و لوازم اين نوع سياست گردن ننهاد؟ در مجلس دهم و در نخستين آزمايش مستقلها كه حدود 40 نفر برآورد ميشوند در موضوع رياست ميل به لاريجاني داشتند اما در ساير اركان هياترييسه به نظر ميرسد بيشتر به سوي طيف فراكسيون اميد متمايل بودهاند. شواهدى وجود دارد كه به اتكاى آنها مىتوان ادعا كرد كه مستقلهاى مجلس دهم، روايت تازهاى از فكر مستقل بودن را عرضه مىكنند كه هر كجا اعتدال حرف نخست را بزند آنجا محل تجمع اكثريت مجلس خواهد بود. براين اساس رهبران فراكسيون اميد بايد يك استراتژي مدون براي جذب آراي اين طيف و همراهي آنان با خود ترسيم و تبيين كنند. اين شانس براي فراكسيون اميد وجود دارد كه باتوجه به اينكه بسياري از مستقلها در فهرست اميد بودهاند با رايزني و تبيين اهداف اعتدال گونه فراكسيون اميد و ثابت شدن اين موضوع كه همگي در طيفي به نام حاميان دولت قرار دارند جذب فراكسيون اميد شوند يا حداقل در بزنگاهها و تصميمات مهم با اين فراكسيون همراهي كنند. بايد در انتظار نشست و ديد كه مستقلهاى مجلس دهم به يارى اصولگريان ميانه رو مسلك خواهند رفت يا به كمك اصلاحطلبان و اصولگريان اعتدال منش خواهندشتافت؟
3- يكي از تبليغاتي كه همواره پس از انتخابات هفتم اسفند در طيف رسانههاي اصولگرا دنبال ميشود اين است كه اصلاحطلبان در انتخابات پيروز نشدهاند، و همواره اعداد و ارقامي را نيز ملاك قرار ميدهند اما آنها هيچگاه به اين موضوع اشاره نكردهاند و علاقهمند هستند فراموش كنند بسياري از افرادي كه امروز حتي نامزد اصولگريان در هياترييسه بودهاند به واسطه فهرست اميد راهي مجلس شدهاند و اگر نام فهرست اميد را «تكرار نميكردند» امروز در مجلس شادمان نبودند. اين مصادره به مطلوب كردن و جعل واقعيت، رفتاري دور از اخلاق سياسي كه فقط كافي است كه تحليلگران اصولگرا (كه بيشتر به طيف دلواپسان نزديكند) با واقعيت مجلس دهم و حذف نابرجاميان كنار بيايند و بپذيرند كه اكثريت مجلس دهم را اصلاحطلبان و اصولگريان معتدل و اعتداليون بر عهده دارند. البته اينان هماناني هستند كه در مجلس نهم بارها عليه علي لاريجاني قيام كردند و بارها اتهام دوپينگ و ديكتاتور و... به او سنجاق كردند، در قم عليه او شبنامه توزيع ميكردند وكار به جايي رسيد كه حتي نام علي لاريجاني را در ليست انتخاباتي خود قرار ندادند و آنقدر فشار وارد كردند كه او گفت مستقل ميآيد.
مخالفان ديروز لاريجاني امروز تبديل به موافقان او ميشوند. اين در حالي است كه مردم امروز لاريجاني را نه يك اصولگرا بلكه يك برجامي ميدانند و از چرايي چرخش ناگهاني اصولگرايان به سمت لاريجاني كاملا آگاهي دارند.
4- فراموش نكردهايم كه اصولگرايان ناكام و رسانههايشان در انتخابات خرداد92، آنگاه كه حسن روحاني رييسجمهور شده بود تا يك ماه مدعي بودند و تيتر ميزدند و تحليلسازي ميكردند كه روحاني يك اصولگراست تا رايدهندگان به روحاني با تصوير اصلاحطلبي را مأيوس كنند اما حالا تمام تلاششان بر اين است كه دوران رياستجمهوري او را يكدورهاي كنند و حالا بازهم همان حرفها و تيترها را درباره علي لاريجاني ميگويند كه با نيم نگاهي به روابط سرد و انشقاق پيشا انتخاباتي آنان و لاريجاني، تعجب برانگيز است. از سوي ديگر فراكسيون اميد اينك بايد برخود ببالد كه در ابتداي مجلس تكليف «غيرمتعهدها» روشن شد.
هرچند اخلاق سياسي حكم ميكرد اين افراد در تصميمات فراكسيوني مطابق رفتار حرفهاي و قابل پسنديده علي مطهري عمل ميكردند اما با رفتار غيرفراكسيونيشان، مرزهايشان را همين ابتداي كار مجلس با «اميدان واقعي» به نمايش گذاشتند.
اين رفتار در حالي است كه علي مطهري را كه نميتوان اصلاحطلب ناميد (هرچند كه از نظر نگارنده از بسياري از اصلاحطلبان اصلاحطلبتر است) به رفتار فراكسيوني پايبند بود. مطهري هر چند بااختلاف تنها چهار راي از نايبرييسي جا ماند اما بيترديد او پيروز ميدان بازيهاي فراكسيوني جرياني مجلس بود. اينك ميتوان براي او بيشتر تلاش كرد تا در هياترييسه دايمي جايگاه بهتري يابد و البته ميتواند (و بهتر نيز است) كه در كف پارلمان باشد، چه آنكه نشان داده و اثبات كرده كه آنجا بيشتر و مناسبتر ميتواند از حق و حقيقت و آرمان و خواسته موكلان خود دفاع كند، بازي سياست در ايران تمام ناشدني است.
هرچند رقابت جاي خود را به رفاقت داد و دست تبريك عارف به لاريجاني نمادي از يك رفاقت و يك انسجام اعتدالي - پارلماني شد. بايد منتظر ماند و ديد نابرجاميان (برجام ستيزان و برجام گريزان) با بازي اعتدالي مجلس چگونه برخورد ميكنند ؟بايد منتظر ماند و ديد وقتي طرح و لايحه و مصوبهاي در صحن بيايد كه مطابق ميل نابرجاميان نباشد چه اتفاقاتي رخ ميدهد؟ آن وقت است كه اعداد از پيروزي و شكست سخن ميگويند كه چه خوش گفت لسانالغيب شيرازي كه:
خوش بود گر محك تجربه آيد به ميان
تا سيه روي شود هر كه در او غش باشد