تجديد چاپ سه نمايشنامه كلاسيك
از پرومته تا ژاندارك
و دكتر كنوك
علي مطلبزاده | سه نمايشنامه «پرومته در زنجير»، «محاكمه ژاندارك در روان» و «دكتر كنوك» عنوان سه كتابي است كه به تازگي توسط نشر فرهنگ جاويد بعد از سالها با ترجمههايي از شاهرخ مسكوب، عبدالله كوثري و محمد قاضي تجديدچاپ شدهاند. نخستين كتاب از اين مجموعه كه از «مجموعه نمايشنامه» نشر فرهنگ جاويد به چاپ رسيده «پرومته در زنجير» نوشته اشيل (آيسخولوس) با ترجمه شاهرخ مسكوب است. «پرومته در زنجير» نخستينبار در سال ١٣٤٢ با ترجمه اين مترجم توسط انتشارات انديشه منتشر شد كه در كمتر از ده سال به چاپ سوم رسيد. چاپ تازه اين نمايشنامه با يادداشت كوتاهي از عليرضا جاويد، ويراستار اين مجموعه شروع ميشود و با يادداشت مترجم اثر ادامه مييابد. شاهرخ مسكوب در آخرين چاپ كتاب، تغييرات كمي در اين مقدمه و همچنين ترجمه اعمال كرده بود و چاپ جديد اين نمايشنامه هم بر اساس همين تغييرات اندك مترجم منتشر شده است. «پرومته در زنجير» از مهمترين و مشهورترين تراژديهاي يونان باستان است. مسكوب در يادداشتش بر اين نمايشنامه با عنوان «در اسارت و رهايي انسان» درباره اين نمايشنامه مينويسد: «تراژدي پرومته يكي از رساترين فريادهاي عدالتخواه است كه از دهان مردي معتقد برآمده است. هر انديشمند باايماني جوياي عدالتي در دستگاه آفرينش است و ميكوشد تا اين گره كور را بگشايد وگرنه ايمان او چون شعله شمعي در بستر توفان است. همين ضرورت عدالت جوهر انديشه متفكري مذهبي چون اشيل است.»
«محاكمه ژاندارك در روان» دومين نمايشنامه از اين مجموعه نام نمايشنامهاي از برتولت برشت است كه توسط عبدالله كوثري به فارسي ترجمه شده است. اين نمايشنامه براي نخستينبار در سال ١٣٥٤ توسط انتشارات توس منتشر شد كه در همان سال به چاپ دوم رسيد. اين نمايشنامه كه در پرونده كاري كوثري به عنوان دومين ترجمه او شناخته ميشود، در همان سال ٥٤ دوبار تجديد چاپ شد. در توضيح پشت جلد اين نمايشنامه آمده است: «در سال ۱۴۲۹ در هنگامۀ جنگ ميان فرانسه و انگليس، دخترِ روستايي هفدهسالهاي كه مدعي بود برخي از قديسان او را به نجات ميهنش فرمان دادهاند، جامه رزم ميپوشد و سپاه انگلستان را در پاي ديوارهاي لوار شكست ميدهد. از آن پس بهمدت دو سال پرچم سپيد ژان دارك براي فرانسويان نويدبخش رهايي و سرفرازي ميشود. پيروزيهاي او مسير جنگهاي صدساله را تغيير ميدهد اما سرانجام بهسبب اختلافات داخلي و خيانت برخي فرانسويان، ژان دارك اسير دشمن ميشود و كليساي كاتوليك در محاكمهاي ساختگي و ناعادلانه حكم به سوزاندن او ميدهد. سرنوشت اين دوشيزه فرانسوي براي برتولت برشت چندان جذاب و آموزنده بود كه او دو نمايشنامه خود را با الهام از زندگي ژاندارك نوشت، يكي «ژان مقدس: كشتارگاهها» و ديگر «چهرههاي سيمون ماشار». محاكمه ژان دارك در رُوان كه اقتباس از نمايشنامهاي بهقلم آنا سگرز است براساس اسناد معتبر اين محاكمه نوشته شده و برشت بيآنكه در اسناد دستببرد خود پارههايي بر اين نمايشنامه افزوده كه در آخر كتاب مشخص شده است.»
«دكتر كنوك» سومين عنوان از مجموعه نمايشنامه نشر فرهنگ جاويد است. «دكتر كنوك» نوشته ژول رومن سالها پيش با ترجمه محمد قاضي به فارسي منتشر شده بود و حالا اين ناشر بار ديگر اين ترجمه را منتشر كرده است. ژول رومن، نويسنده فرانسوي در نمايشنامه «دكتر كنوك»، تصويري از طمع و تزوير جهان را ارايه ميدهد. در توضيح پشتجلد كتاب درباره فضاي اين نمايشنامه آمده: «نمايشنامه دكتر كنوك ما را به جهاني پرتاب ميكند كه تزوير و طمع از اصول پذيرفتهشده آن است. آدمي در دستان دكتر كنوك، كه نماد دست نامريي و بازيگر پشتپرده است، بدل به موجود سادهلوحي ميشود كه ميتوان او را با خندهها و لبخندها به دنيايي خيالي و پراوهام كشاند و خلعسلاحش كرد و همچون ابزاري بهكارش گرفت. زودباوري آدمي شاكله نمايشنامه است و نويسنده با چيرهدستي نشان ميدهد كه چگونه فريب مردم به خودكامگي فردي منتهي ميشود كه از رهگذر آن بهراحتي ميتوان متحدان و ريزهخواراني براي خود دستوپا كرد و فريبخوردگان را در جهل مطلق سرمست گرداند. اين كار همانا رام كردن سادهلوحان است به دست نيرنگبازان.»