• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3568 -
  • ۱۳۹۵ سه شنبه ۱۵ تير

‏«اعتماد» بررسي مي‌كند

آسيب‌هاي اجتماعي سهم مدرسه و آموزش و ‏پرورش

گروه صفحه مدرسه اعتماد

 در دو سال گذشته به ‏ويژه سال تحصيلي جاري به دليل اتفاقاتي كه در ‏چند مدرسه روي داد توجه‌ها به نقش و سهم آموزش ‏و پرورش و مدارس در زمينه ايجاد يا پيشگيري و ‏درمان آسيب‌هاي اجتماعي بيش از گذشته جلب شد.  ‏در آخرين رويداد غم‌انگيز و متاثركننده خودكشي ‏دختر نوجوان تيزهوش در مدرسه فرزانگان تهران ‏بودكه به دليل قرار گرفتن در پايتخت بيش از ساير ‏موارد واكنش‌ها را برانگيخت.‏ گروه صفحه مدرسه اعتماد كه فراتر از اخبار،‌سوژه‌ها و ‏مسائل حوزه آموزش و پرورش را پي مي‌گيرد پس از ‏چند هفته و به دنبال فروكش كردن هياهوي خبري ‏پس از رصد كردن ابعاد اين سوژه خاص، بر آن شد تا ‏موضوع را ريشه‌اي‌تر و كلان‌تر مورد توجه قرار دهد ‏چرا كه به نظر مي‌رسد خودكشي دانش‌آموزان، حمله ‏دانش‌آموز به معلم و قتل او، درگيري والدين با ‏معلمان، تنبيه بدني دانش‌آموزان، اعتياد دانش‌آموزان ‏به مواد مخدر،  فرار از ‏مدرسه و ده‌ها آسيب اجتماعي ديگر وجوه اشتراكي ‏دارند كه در ذيل رويكردهاي درست و علمي و ‏كارشناسانه بايد مورد بررسي قرار گيرند. واكنش‌هاي ‏فرافكنانه، غيرمسوولانه، دلسوزانه، احساسي، منحرفانه ‏و غيرحرفه‌اي و غيرعلمي نه‌تنها گره‌اي از مشكلات ‏نمي‌گشايد بلكه بر اين كلاف سردرگم مي‌افزايد و ‏گره‌ها را كورتر و غيرقابل گشايش مي‌كند. كشاندن ‏موضوع تخصصي به حوزه عمومي و غيرتخصصي راه ‏اشتباهي است كه گاهي برخي آن را ابزاري مي‌سازند ‏براي انتقام‌گيري و برخي هم بهانه‌اي مي‌كنند براي ‏عقده‌گشايي، در حالي كه آسيب‌هاي اجتماعي نيازمند ‏هوشياري عمومي و برخورد علمي و كارشناسانه و ‏مسوولانه است. با اين رويكرد بررسي اجمالي خواهيم ‏داشت پيرامون آسيب‌هاي اجتماعي و نقش و سهم ‏آموزش و پرورش.‏
ريشه مشكلات را بايد در خانواده جست‌وجو كرد
باقرنژاد، يكي ازمشاوران شاغل در مدارس آموزش و پرورش آذربايجان شرقي در نقدي به يك ديدگاه مطرح شده نكاتي را متذكر مي‌شود كه به جهت نگريستن از زاويه نگاه يك مشاور قابل تامل است. ايشان مي‌نويسد: اول اينكه دانش‌آموزان بيشترين وقت خود را با والدين و خانواده خود سپري مي‌كنند و تاثير بيشتر را از خانواده خود مي‌گيرند، اضطراب و استرسي كه در جامعه وجود دارد و توقع بي‌جاي خانواده‌ها از دانش‌آموزان مشكل را مضاعف مي‌كند.
اولويت مشاوربراي متوسطه دوم
ايشان در ادامه به نكته دوم اشاره مي‌كند و مي‌نويسد: ساختار نظام آموزش و پرورش ايران خشك و انعطاف‌ناپذير است حتي بيشتر از گذشته چراكه تمام موارد آموزش و پرورش حاصل برنامه‌ريزي وزيران ومسوولان رده بالاي كشوراست كه با هر تغيير آنها نظام آموزشي هم تغيير مي‌كند. يكي از اين موارد جديد هم انتخاب رشته دانش‌آموزان نهم است كه بايد رشته القايي و تحميلي را قبول كنند. هدايت تحصيلي از پايه اول متوسطه دوره دوم به پايه نهم انتقال يافت، در نتيجه اولويت اول تخصيص مشاوران به جاي دوره دوم، دوره اول شد. حال بسياري از مدارس دوره دوم كه احتمال خودكشي در دانش‌آموزان آنها بيشتر است، فاقد مشاور هستند. همانجايي كه هدايت تحصيلي است. به عبارت بهتر، اولويت اول مشاور، هدايت تحصيلي است و مهم‌تر از همه اينكه يك ساعت مشاوره براي 15 دانش‌آموز و پيچيدن نسخه‌هاي غير تخصصي از طرف همكاران غير مشاور هم مزيد بر اين علت‌هاست.
‌ اجراي طرح توانمندسازي رواني، اجتماعي و تحصيلي دانش‌آموزان
مديركل امور تربيتي و مشاوره وزارت آموزش وپرورش از اجراي طرح توانمندسازي رواني، اجتماعي و تحصيلي دانش‌آموزان خبر داد. مسعود شكوهي درخصوص طرح توانمندسازي دانش‌آموزان گفته: براي اقدام زود هنگام براي شناسايي عوامل خطر و رفتارهاي پرخطر و عوامل حمايتي در مدارس با استفاده از ابزارهاي استاندارد جهت ترسيم نيم‌رخ رواني- اجتماعي دانش‌آموزان دوره متوسطه اول، اجراي طرح‌هاي توانمندسازي رواني- اجتماعي و تحصيلي دانش‌آموزان، آموزش آداب و مهارت‌هاي زندگي و مهارت‌هاي صحيح ارتباطي براي شخصيت‌سازي، سالم‌سازي فرآيند رشد فردي آنان، تقويت سازو كار‌هاي خودكنترلي، آموزش مهارت‌هاي اجتماعي بر مبناي نتايج تحليل آزمون‌هاي غربالگري و نيازسنجي‌هاي جامع در دستور كار دولت يازدهم قرار گرفته است.
طرح مشاوره همتايان متوسطه اول، رابطان هسته‌هاي مشاوره ابتدايي
وي از اجراي طرح مشاوره همتايان در مدارس متوسطه دوره اول خبر داد و تصريح كرده كه: اين طرح با رويكرد آموزش هم‌سالان و مشاركت دانش‌آموزان نوجوان انجام مي‌شود؛ همچنين با توجه به نبود نيروي مشاور در دوره ابتدايي اجراي رابطان هسته‌هاي مشاوره جهت بهره‌گيري از نيروهاي با انگيزه و متخصص در دوره ابتدايي جهت ارجاع دانش‌آموزان داراي مشكلات روان‌شناختي به هسته‌هاي مشاوره مناطق نيز پيگيري مي‌شود.
ارايه خدمات تخصصي روان‌شناختي و مشاوره‌اي
مديركل امور تربيتي و مشاوره وزارت آموزش و پرورش همچنين گفته بود: ارايه خدمات تخصصي روان‌شناختي و مشاوره‌اي و مددكاري به دانش‌آموزان داراي اختلال روان‌شناختي با بهره‌گيري از نيروهاي متخصص حوزه روان‌شناسي و مشاوره با مدارك ليسانس، فوق‌ليسانس، دكترا، توسعه و تقويت مراكز مشاوره و خدمات روان‌شناختي استان‌ها و ارتقاي هسته‌هاي مشاوره مناطق به مركز و ايجاد تيم‌هاي مداخله در بحران در فوريت‌هاي روان‌شناختي از برنامه‌هاي آموزش‌وپرورش درخصوص آسيب‌هاي اجتماعي است.
طرح آمايش مشكلات و آسيب‌شناسي
 رواني- اجتماعي دانش‌آموزان
شكوهي در بخش ديگري از سخنان خود گفته بود: اجراي طرح آمايش مشكلات و آسيب‌شناسي رواني- اجتماعي دانش‌آموزان دختر دردوره متوسطه براي تعيين بروز و شيوع انواع آسيب‌شناسي رواني- اجتماعي به تفكيك مناطق جغرافيايي، بومي و جنسيت در دانش‌آموزان براي تهيه «اطلس آسيب‌هاي رواني- اجتماعي» دانش‌آموزان گروه هدف كشور با مشاركت «معاونت امور زنان و خانواده رياست‌جمهوري» و اجراي طرح مدارس دوستدار زندگي به صورت آزمايشي در شهر تهران با مشاركت سازمان بهزيستي وطراحي و تدوين برنامه «جامع پيشگيري از خشونت» از ديگر اقدامات موثر آموزش وپرورش در سال تحصيلي 96-95 محسوب مي‌شود.
افراد در يك بافت اجتماعي زندگي مي‌كنند
سعيد بي‌نياز يكي از روان‌شناساني است كه دراين زمينه ابراز نظركرده و گفته: آسيب اجتماعي خودكشي را بايد در سطوح مختلف بررسي كرد چراكه هيچ فردي در خلأ زندگي نمي‌كند. افراد در يك بافت اجتماعي زندگي مي‌كنند كه اين بافت در زندگي آنان در اقدامات مثبت و منفي تاثيرگذار است. شايد از ديد نسل‌هاي سومي يا نسل اول و دوم، آنان در رفاه بيشتر زندگي مي‌كنند و آزادي بيشتر دارند اما فشار‌هاي خيلي زيادي بر روي نوجوانان وجود دارد. خانواده و مدرسه به نوجوان مي‌گويند درس بخواند، همسالان فشار مي‌آورند كه خط قرمزها شكسته شود و بايد خوش باشيم. رسانه‌هاي عمومي يك فرهنگ خوش باشيد ديگري را ترويج مي‌كنند. كلان جامعه مي‌گويد زودتر بايد به رفاه رسيد. تمام اتفاقات سياسي و اجتماعي كه در جامعه مي‌افتد تاثير مستقيم و غيرمستقيم در نوجوانان دارد. هنگامي كه نوجوانان با هيجان و تعارض مواجه مي‌شوند نمي‌دانند چگونه با آن مقابله كنند تا برطرف شود. از طرفي فشارها را زياد كرده‌ايم و از سوي ديگر راه‌حلي براي كم كردن فشارها كه نوجوانان با آن درگيرند نداريم. در طيف آماري يك عده‌اي از كودكان و نوجوانان وجود دارند كه توانايي رواني ضعيف دارند و از خودكشي به عنوان حل مساله استفاده مي‌كنند و با خودكشي مي‌خواهند از مشكلات فرار كنند.
سونامي خودكشي دانش‌آموزان
درسال گذشته و جاري، متاسفانه حدود 18 خودكشي توسط دانش‌آموزان اتفاق افتاده كه هفت مورد آن مربوط به تهران است. اين خودكشي‌هاي پي‌درپي، جامعه معلمان را دچار شوك كرده ولي متاسفانه، واكنش اصولي از جانب مديران ارشد آموزش و پرورش ديده نشده است. دربررسي آماري اين اتفاقات نامبارك، ديده مي‌شودكه اين خودكشي‌ها از 30 خرداد 94 آغاز شده و تقريبا در هر ماه، يك دانش‌آموز اقدام به خودكشي كرده و ناگهان آمار بالا مي‌رود و در آبان همين سال، چهار مورد و در دي ماه سه مورد خودكشي گزارش مي‌شود. آخرين گزارش خودكشي در سال 94، سوم بهمن ماه است. پس از توقف خودكشي‌ها به مدت دو ماه و نيم، كه نكته قابل تامل است، از 16 ارديبهشت 95، در حالي‌كه شايد تصور مي‌شده، اين اتفاق شوم ديگر تكرار نخواهد شد، متاسفانه و مجددا با خبر خودكشي ديگري توسط يك دانش‌آموز مواجه مي‌شويم كه در همين ماه سه خودكشي اتفاق مي‌افتد، در خرداد ماه نيز كه هنوز به پايان نرسيده است دو خودكشي ديگر به وقوع مي‌پيوندد. وقتي به چگونگي انجام اين خودكشي‌ها نظري انداخته مي‌شود، مشاهده مي‌شود كه به جز يك مورد همه يا خود را دار زده يا از ارتفاع پرتاب كرده‌اند، يعني قابل دسترس‌ترين شيوه‌اي كه حتما منظور اقدام‌كننده به خودكشي را محقق كند و دلايل اكثر اين دانش‌آموزان مسائل تحصيلي و افسردگي ناشي از آن بوده است.
اتفاقات ريشه‌دار آسيب‌هاي اجتماعي
در حالي كه اين اتفاقات درسال گذشته و به دنبال آن سال جاري به وقوع پيوسته، ولي نبايد به هيچ‌وجه، علل آن رافقط در همين سال‌ها جست‌وجو كرد وبراي موشكافي اين مساله كه ريشه‌اي روانشناختي دارد، بايد سال‌هاي دورتر تا به امروز را كاويد.
اگر مشكلات آموزشي و معيشتي آموزش و پرورش در اين دوره بيشتر شده ولي اين اتفاقات تاسف‌برانگيز، ريشه‌اي‌تر از آن است كه آن را به عملكرد اين دوره نظام آموزشي نسبت داد.
ناكارآمدي نظام تربيتي
سال‌هاست كه دلسوزان و صاحب‌نظران درحوزه تعليم و تربيت، با تحليل‌هاي درست و منطبق با واقعيت‌هاي روز، در هر تريبوني اعلام كرده‌اند كه اين نظام آموزشي و تربيتي كارايي لازم را ندارد و قادر به ساختن يك انسان كارآمد، هدفمند و اميدوار نيست و صرفا در حيطه ظاهر عمل كرده و سعي مي‌كند يك انسان مطيع و غيرمطالبه‌گر بار بياورد كه با فطريات انساني و همچنين روح قوانين، بيگانه است. هدفي كه دقيقا در قانون اساسي آمده و اصولا هدف نظام جمهوري اسلامي را، پرورش يك انسان كامل دانسته است ولي باز هم با تاسف متوليان تعليم و تربيت حتي زحمت شنيدن اين نقدهاي كارشناسانه را به خود ندادند.
چالشي براي نظام مشاوره‌اي
اين وقايع، نظام مشاوره مدارس را نيز به چالش مي‌كشدكه عملا كارايي لازم راندارد، البته اين به آن معنا نيست كه يك مشاور مواخذه شود بلكه به معناي خنثي يا كم‌اثر بودن متون اين شاخه است كه در بالا سياستگذاري شده و مشاور هم چاره‌اي جز اطاعت ندارد.
ناديده گرفتن ايده، نظر و احساس وفكر دانش‌آموز و عدم درك وي و فكر و احساس او، در كشوري كه بابت اين حقايق هزينه‌هاي سنگيني داده شده، درنهايت يك جايي نمود پيدا خواهد كرد.
وقتي يك نقصان جدي، درجايي به صورت خاموش وجود داشته باشد، فقط يك تلنگركافي است همانند جرقه در انبار باروت عمل كند. اين جرقه در پي اولين اقدام خودكشي صورت گرفت و متاسفانه سونامي خودكشي به راه افتاد، مشابه دومينويي كه آمادگي عمل را دارد و فقط منتظريك فرصت است.
دانش‌آموزي كه نه تنها هيچ جايي براي ابراز وجود خود و شخصيت فردي خود كه اوج اين تمايلات در اين دوره سني است نمي‌بيند بلكه جايي براي بيان و تخليه رواني و نگراني و دلشوره‌هاي طبيعي دوران نوجواني، پيدا نمي‌كند، با ديدن اولين راه‌حل كه وي را از اين همه ناامني و پريشاني برهاند، به آن سمت مي‌رود.
تلنگر ايام تعطيلات و توقف خودكشي‌ها
شايد توقف اقدام به خودكشي به مدت دو ماه ونيم كه دقيقا در محدوده يك ماه پيش و بعد از عيد بوده حاوي اين پيام باشد كه رويدادهاي مثبت و مطلوبي مانند ايام شاد و دلخواهي همچون عيد، تاثير كنترل و توقف اين‌گونه اتفاقات تاثربرانگيز را دارد.
وقتي چنين اتفاقي در يك كشوري كه انسان و روح و روان وي، ارزشمند است پيش مي‌آيد، مسوولان مربوطه بدون تعارف و به شكل واقعي و نه جهت رفع تكليف و يك سروصداي ظاهري و بي‌تاثير چند روزه و انداختن توپ به زمين طرف ديگر، از هر ايده‌اي كه باعث حل ماجرا شده و باعث بهبود شرايط شود استقبال كرده و حتي نقص خود را پذيرفته و ضمن ريشه‌يابي مساله، به جد درصدد حل آسيب مي‌شوند، در صورتي كه متاسفانه، در اينجا ما مي‌بينيم وقتي چنين شرايط ناگواري پيش مي‌آيد در ابتدا كه دوستان سر خود را زير برف كرده و خود را به نديدن مي‌زنند و پس از اينكه مساله طوري شد كه نمي‌توان ناديده‌اش گرفت، سعي مي‌شود با يك‌سري مسائل ظاهري و غيركاربردي، ماجرا را پيش برده تا آب‌‌ها از آسياب بيفتد .
بايد مديران و سياستگذاران و سياست‌نويسان حوزه تعليم و تربيت، صادقانه و دلسوزانه با ياري گرفتن از افراد آگاه و متعهد در اين حوزه، در پي يافتن چرايي وحل اين آسيبي كه تبديل به يك تهديد جدي شده است، براي يافتن شيوه‌اي راهگشا جهت حل اين بحراني كه گويي آخرين مورد نخواهد بود، به طورجدي وارد ميدان شوند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون