نمايش «كاغذ بيخط» با حضور ناصر تقوايي در پنجمين شب هفته فيلم اين كارگردان
از گلههاي ناصر تقوايي تا بوسه بر بازوي يك جانباز
ناصر تقوايي: بنبست را نميپذيرم
برگزاري هفته فيلمهاي ناصر تقوايي در خانه هنرمندان بهانهاي بود تا اين كارگردان بعد از مدتها در مراسمي رسمي حاضر شود و درباره خودش و فيلمهايش صحبت كند. پنجمين شب از هفته فيلمهاي ناصر تقوايي به نمايش فيلم «كاغذ بيخط» اين كارگردان اختصاص داشت. «كاغذ بيخط» روز پنجشنبه در تالار شهناز خانه هنرمندان ايران به نمايش درآمد و پس از آن نشست نقد و بررسي اين فيلم با حضور ناصر تقوايي برگزار شد.
ناصر تقوايي در ابتداي اين نشست درباره ديدگاهش در مورد سينما صحبت كرد: «سينما براي من نه يك امر تصنعي، بلكه تكرار خود زندگي است؛ هيچ هنري به اندازه سينما به زندگي واقعي شبيه نيست. حتي داستانهاي تخيلي به شيوه زندگي واقعي تعريف ميشوند و شما آنها را باور ميكنيد.
واي به حال فيلمي كه تماشاگر آن را باور نكند. گاهي فيلمهاي خوبي ميبينيم كه از زندگي قلابي ما زندگيتر هستند. آن زندگي كه در طول سالها ساخته ميشود، در فيلم بايد در عرض دو ساعت با تمام ظرافتها ساخته شود. » تقوايي در ادامه با مقايسه دو مقوله كتاب خواندن و ديدن فيلم توضيح داد: «در هنگام مطالعه كتاب، فرصت داريد اگر متوجه موضوعي نشديد برگرديد و دوباره آن را بخوانيد، اما در سالن سينما چنين فرصتي براي كسي وجود ندارد.
پس فيلمساز هم بايد آنچنان هوشمندانه كار كند كه كارش نياز به ورق زدن و برگشت به عقب نداشته باشد؛ هرچقدر هم موضوع فيلم پيچيده باشد، كارگردان بايد زبان بيان آن را پيدا كند. سينما چيزي فراتر از زندگي است. زمان در سينما ارزش ديگري دارد كه با ساعت معمولي سنجيده نميشود. همين فشرده كردن زندگي در مدت زمان كوتاه فيلم است كه كار دشواري به حساب ميآيد. اينكه چه مسائلي را ناديده بگيريم و چه چيزهايي را در فيلم به كار بگيريم.»
تقوايي با اشاره به اينكه استنباطش از سينما شراكت تماشاچي در اين كار است گفت: «تماشاگر بايد با فيلم درگير شود، نه اينكه از «الف تا ي» كارگردان را بپذيرد. هرگز چيزهايي را كه تماشاگر ميشناسد در فيلم كش نميدهم. گاهي اوقات براي شيرفهم كردن تماشاگر موضوع را كش ميدهيد، اما موجب گمراهي بيشتر آنها ميشويد.
اين مسائل نياز به توقف ندارد،
چرا كه تماشاچي به سرعت آنها را دريافت ميكند.»
تقوايي: هيچگاه خودم را به چيزي عادت نميدهم
تقوايي در ادامه اين نشست به مرور خاطراتش پرداخت و درباره عشقش به فيلم و تماشاي آن در كودكياش گفت، تا جايي كه روزي دوبار براي تماشاي فيلم به سينما ميرفته است. او در ادامه به فيلمهايي كه ساخته و نگاهش به مقوله فيلمسازي صحبت كرد و توضيح داد: «سينما براي من حرفهاي براي ارتزاق نبوده است؛ زماني كه تمايل داشته و در ذهنم فيلم تازهاي بوده، كار كردهام. تازگي فيلم نه به عنوان اينكه براي فروش در گيشه باشد، بلكه از اين منظر كه توان سينما را براي روايت قصه بالا ببرد و ابعادي از زندگي را تصوير كند كه در فيلمهاي قبل نبوده است. از اينرو هيچگاه خودم را به چيزي عادت نميدهم. » نحوه ورود تقوايي به سينما خاطره ديگري بود كه اين كارگردان در اين نشست به آن اشاره كرد.
بچه آبادان بودم و در آبادان دو دسته فيلم به نمايش در ميآمد؛ نخست فيلمهايي كه از تهران به شهرستانها ميآمد و در سينماهاي عادي نمايش داده ميشد، دوم فيلمهايي كه در سينماي شركت نفت پخش ميشد. شركت نفت چند سالن سينماي درجه يك داشت و سينما تاج سابق، هنوز به لحاظ فني يكي از بهترين سالنهاي سينماي ايران است. پدر من شركت نفتي نبود ولي براي رفتن به اين سينماها يا كارت سينما را جعل يا از طريق دوستاني كه شركت نفتي بودند كارت تهيه ميكرديم.
بوسه تقوايي بر بازوي يك جانباز
پس از پايان صحبتهاي تقوايي، يك جانباز جنگ تحميلي (دكتر امانپور) با تجليل از اين كارگردان سينما گفت كه دوست دارد دست تقوايي را ببوسد و ثواب جانبازياش را به او تقديم كند. تقوايي به احترام اين جانباز برخاست و از حاضران خواست او را تشويق كنند و خود بر بازوي او بوسه زد و گفت: «در مملكت من و در شهر من جنگ بود و بيانصافي كردند كه نگذاشتند فيلم جنگي بسازم.»
در بخشهاي ديگر نشست نقد و بررسي فيلم «كاغذ بيخط»، شهرام مكري، كيوان كثيريان و محسن آزرم درباره سينماي تقوايي و فيلمهاي اين كارگردان صحبت كردند.
پس از آن حسين توكلنيا، تهيهكننده «كاغذ بيخط» در صحبتهايي كوتاه درباره تقوايي گفت: «كار كردن با تقوايي براي هر كسي مايه افتخار است. متاسفانه حدود 15 سال است كه نتوانسته كار كند و سينماي ايران حداقل به ازاي هر دو سال، از يك فيلم او محروم مانده است. اين حسرت هيچگاه از قلب ما خارج نميشود. دوست دارم دوباره با او كار كنم و اميدوارم تقوايي اين موقعيت را پيش بياورد. اما او سختگير است، عميق ميانديشد و بعد تصميم ميگيرد. فيلم ساختن تقوايي براي فرهنگ و سينماي ايران ماندگار است و در زماني كه فيلم نميسازد نيز مشغول تدريس و تربيت دانشجو است. تقوايي همواره فيلمنامههايي آماده كار كردن دارد. از ميان فيلمنامههايي كه در آن زمان داشت با توجه به موقعيت، فيلمنامه «كاغذ بيخط» را انتخاب كردم و او نيز پذيرفت.»
رحمانيان: براي عذرخواهي از ناصر تقوايي دير شده
اما برگزاري هفته فيلم ناصر تقوايي در خانه هنرمندان ايران بيشتر از آنكه بهانهاي براي ديدن فيلمهاي اين كارگردان باشد باعث شد تا تقوايي بعد از مدتها در يك مراسم رسمي حاضر باشد و درباره خودش و فيلمهايش حرف بزند. همين موضوع باعث شده تا محمد رحمانيان هم در گفتوگويي كه با «ديباچه» داشته به اين موضوع واكنش نشان دهد و از ناصر تقوايي بگويد. او كه براي شركت در اين هفته فيلم در خانه هنرمندان حاضر شده بود توضيح داد: «سالها پيش بايد فيلمهاي ناصر تقوايي نمايش داده ميشد. نمايش فيلمهاي ناصر تقوايي از اين جهت ميتواند خوب باشد: نسل جوانتر كه امكان ديدن فيلمهاي ناصر تقوايي را نداشتهاند، با آثار اين فيلساز آشنا شوند.
رحمانيان در بخش ديگري از اين گفتوگوي مفصل كنار گذاشته شدن فيلمسازي مثل تقوايي را جرياني قديمي و پيچيده در سينماي ايران به نام استراتژي حذف مينامد و توضيح ميدهد: «جريان بسيار پيچيدهاي در سينماي ايران وجود دارد كه بزرگان خودش را از بين ميبرد. اين استراتژي چندوجهي مربوط به سالهاي اخير نيست و پيش از انقلاب هم در سينماي ايران وجود داشته و فقط مربوط به مديران و مسوولان نيست و سينماگران، سينماداران و تمام آدمهاي بدنه اصلي سينما در اين جريان دخيلند.
اين جريان هيچگاه دل خوشي از كارگردانهاي بزرگي مثل ناصر تقوايي و بهرام بيضايي نداشته است. براي مثال: امير نادري پس از ساخت فيلم «تنگسير» از جريان اصلي فاصله ميگيرد و «مرثيه» را ميسازد و وارد ليست سياه حذف ميشود. امروز پس از سالها بعضي از فيلمهاشان در جايي مثل هنر و تجربه نمايش داده ميشود.»