همه گزينه هاى روى ميز
طرفداران اين سناريو ممكن است براى كمهزينه جلوه دادن اين ايده به آن استناد كنند.
3- پروژه تضعيف دولت باتقويت رقيب احتمالى
اين پروژه با بزرگنمايى نقاط ضعف دولت و به هيچ انگاشتن دستاوردهاى سه ساله به ويژه در عرصههاى اقتصاد، امور بينالملل و مبارزه با فساد و قانونگرايى تلاش ميكند تا در صورت به وقوع نپيوستن گزينههاى يك و دو و حضور روحانى در صحنه انتخابات ٩٦ به سراغ گزينه ديگرى رفته و شانس خود را در اين زمينه بيازمايند.
اما به نظر مى رسد توفيق در اين سناريو به عوامل ديگرى هم بستگى دارد كه جريان تماميت خواه در دو انتخابات پيشين از آن كمتر بهره برده است.
مهمترين چالش پيش رو در اين سناريو براى ايشان ناتوانى بسيج آراي عمومى است، در اين حوزه اصولگرايان تاكنون نتوانستهاند يك رقيب تمامعيار و واجد شرايط و در عين حال راىآور را روانه ميدان رقابت كنند.
با توجه به ضعف اين جريان است كه جامعه سياسى كشور اينك شاهد آغاز و گسترش تحركات انتخاباتى محمود احمدىنژاد است كه به زعم وى و برخى كارشناسان انتخاباتى نسبت به ديگر چهرههاى مطرح اصولگرا از موقعيت بهترى در جمعآورى آرا برخوردار است و به نظر ميرسد حضور وى در صحنه انتخابات موجب انشقاق و چالش جدى در جبهه اصولگرايان و نهادهاى حاكميتى خواهد شد. اتفاقى كه آثار زيانبارش خدشه قابل توجهى به وحدت جامعه و منافع ملى وارد خواهد ساخت ولى استفاده از برگ احمدىنژاد با تمام زيانهايش همچنان روى ميز تماميتخواهان قرار خواهد داشت و كمترين اثرش براى ايشان ميتواند نقد و تضعيف بيش از پيش دولت يازدهم توسط ماشين تخريب وى و همراهان رسانهاى و سياسياش باشد.
4- نهايتا سناريويي كه ممكن است از احتمال وقوع قابل توجهي برخوردار باشد پذيرش ادامه وضع موجود و تن دادن به دو دورهاى شدن رياست جمهورى حسن روحانى است.
دولت روحاني با وجود آنكه از جهات مختلفى، دولت مطلوب ايشان نيست اما در مقايسه با ساير گزينهها داراي ويژگيهاي مثبتي درچارچوب نظام سياسى به شمار مىآيد، اين دولت توانسته است در مناسبات منطقهاي و بينالمللي نقش بسيار خوبي ايفا كند، در حوزه اقتصاد از اقدامات تورمزا پرهيز كرده است، در حوزه سياست داخلي از توجه به اهم انتظارات اصلاحطلبان خودداري كرده و در حوزه رسانه، فرهنگ و هنر نيز تا حد امكان از ورود به منازعه خودداري كرده است. اين دولت همه تلاش خود را به كار بسته است تا چهرهاي تكنوكرات و همراه از نظر سياسي از خود نشان داده و در مسير تنش زدايي و اجماع داخلي گام بردارد كه تلاش برخى از وزراي دولت براى رياست على لاريجانى درمجلس از اين منظر قابل ارزيابى است. طبعا در اين شرايط به غير از تندروها كه دلواپس حضور تمام عيار در قوه مجريه و مقننه شدهاند و تلاش خود را براي يكدورهاي كردن دولت به كار خواهند بست، جريان سنتى اصولگرا و جناح ميانه براى حضور روحانى در پاستور پرتلاش ظاهر خواهند شد.
اما پيشبينى مىشود اصلاحطلبان نيز تلاش خود را براي تحقق انتظاراتشان به حمايت حساب شده نه بدون قيد و شرط از دولت و تداوم آن براى دوره دوم با قدرت بيشتر و اشتباهات كمتر ادامه خواهند داد، گرچه ممكن است براى جلوگيرى از غافلگيرى، به افزايش آمادگى و داشتن راهكار مناسب در صورت روبهرو شدن با هريك از سناريوهاى احتمالى نيز فكر كنند.
اما به نظر مىرسد در حال حاضر بخش مهمي از جريان قدرت همچنان دولت روحاني را گزينه غيرقابل جايگزين براي رياستجمهوري دوره آينده ميداند.