انتشاركتاب «جستارهايي در قصهشناسي»
بهار سرلك
به تازگي كتاب «جستارهايي در قصهشناسي» به همت محمد پارسانسب از سوي نشر چشمه روانه بازار كتاب شده است. اين كتاب مجموعهاي از 20 مقاله كوتاه و بلند است كه در دو دهه گذشته در حيطه ادبيات فارسي و عموما در نشريات دانشگاهي كشور منتشر شدهاند؛ نشرياتي كه معمولا در شماري اندك چاپ ميشوند و عموما از دسترس و قضاوت مخاطبان به دورند و همين دليلي براي چاپ مجدد اين مجموعه مقالات در يك كتاب است تا مخاطبان ديگر آنها را بخوانند. مولف عنوان كتاب را با توجه به روح غالب نوشتهها و تعداد بالاي مقالات مربوط به «قصه» برگزيده است.
در اين كتاب برخي نوشتهها وجهي نظري دارند؛ همانند مقاله «بنمايه: تعاريف، گونهها، كاركردو...» كه نخستينبار در شماره پنجم فصلنامه علمي پژوهشي نقد ادبي منتشر شده است. در اين مقاله يكي از اصطلاحات مربوط به حوزه روايتشناسي قصهها، يعني «بنمايه/ موتيو» مورد بررسي و تجديدنظر محقق قرار ميگيرد. همچنين درج برابرهاي فارسي اصطلاح motif و نيز درج تعاريف رايج از اين اصطلاح و نقد آنها و نشان دادن درجه اعتبار، رسايي و نارسايي تعاريف و نيز عرضه تعريف تازه و كاربردي به همراه شواهد و مصاديقي از متون داستاني، ساختار اين مقاله را تشكيل ميدهد.
از سوي ديگر در برخي نوشتهها مولف به جنبه عملي كه رويكردي خاص به نقد و تحليل متني روايي دارد، پرداخته است. به طور مثال مولفِ مقاله «تعليق در قصهپردازي مولانا» كه در نشريه دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه باهنر كرمان با عنوان «كيفيت تعليق در قصهپردازي مولانا» شماره 14، سعي دارد بگويد مولانا با چه هنر و كيفيتي، از تكنيكهاي قصهپردازي به نفع معنا سود ميجويد و به مدد چه ترفندهايي، معنا را به خدمت تكنيك درميآورد. تعليق در داستانهاي مولانا چه كيفيتي دارد؟ مولانا با چه شيوههايي به تعليق دست مييابد؟ هدف مولانا از استخدام تعليق قوي چيست؟ تعليقهاي داستاني مولانا تا چه حد به وسعت و عمق معنايي داستانهاي او مدد ميرساند؟ اين سوالات از موارد تحقيق مولف در باب تعليق در قصهپردازي مولاناست.
اما مطالعه قصههاي سنتي به ويژه قصههاي زيباي مثنوي معنوي، بخش اعظم كتاب «جستاري در قصهشناسي» را تشكيل ميدهد؛ در نوشتار «مآخذشناسي تحليلي حكاياتي از مثنوي» (پژوهشي روايتشناختي و تبارشناختي در حكايات مثنوي) نويسنده بر آن است تا ارتباط مثنوي معنوي با متون ديني، متون تاريخي، متون اخلاقي و تعليمي، متون داستاني- اسطورهاي، متون كلامي-فلسفي، متون صوفيانه- عرفاني همچنين آثار مكتوب روايي و غيرروايي و روايتهاي شفاهي و فرهنگ عامه به اثبات برساند. مولف خود مينويسد: «هدف ما جستوجوي رد پاي متون پيشين در مثنوي و به تعبيري، به شناخت و بررسي سرچشمههاي روايي اين اثر بزرگ است كه خود شاخهاي است از مطالعات بينامتني، و نيز تبيين نوع تعامل مولانا با حكاياتي كه از ديگر متون اخذ كرده است.»
البته تعدادي از مقالات كتاب به آثار داستاني معاصر، به ويژه رمان فارسي اختصاص دارند؛ نوشتار «مروري بر داييجان ناپلئون پزشكزاد» يكي از همين مقالات است. داييجان ناپلئون در زمان خود يكي از پرخوانندهترين رمانها بود. اين كتاب تك جلدي پيش از اينكه جلوي دوربين ناصر تقوايي برود، هفت بار تجديد چاپ شد و در طول نمايش سريال نيز دست كم سه بار ديگر انتشار يافت. مولف اين مقاله خصيصههاي رمان دايي جان ناپلئون را برميشمارد.