در گفتوگوي « اعتماد» با محمود مهرمحمدي، سرپرست دانشگاه فرهنگيان بررسي شد
رويكردها و كاركردهاي دانشگاه فرهنگيان
گروه مدرسه «اعتماد»| تامين نيروي انساني براي دستگاه عريض و طويل آموزش و پرورش همواره يكي از دغدغههاي مسوولان دولتي به ويژه وزارتخانه مربوطه بوده است. در مقاطع مختلف در طول نزديك به يكصد سالي كه از تاسيس وزارت فرهنگ سابق يا آموزش و پرورش فعلي ميگذرد متوليان تعليم و تربيت درصدد بودند نخست مشكل كمبود نيرو را حل كنند سپس چارهاي براي كيفيت بينديشند. پس از عبور از آمار سنگين دانشآموزي دهه هفتاد كه به مرز بيست ميليون رسيد و بهدنبال كاهش يك سوم اين آمار در اواخر دهه هشتاد و اوايل دهه نود، سياست توجه به كيفيت تامين نيروي انساني به ويژه تربيت معلم در دستور كار مسوولان قرار گرفت. به همين منظور دانشگاه فرهنگيان تاسيس و شروع بهكار كرد. حال پس از گذشت اين دوره و كسب تجربه تازهاي در تربيت معلم پيرامون رويكردها و كاركردها و عملكرد اين دانشگاه گفتوگويي انجام داديم با محمود مهرمحمدي، سرپرست اين دانشگاه كه اين گفتوگو را تقديم مخاطبان صفحه مدرسه «اعتماد» ميكنيم.
با سپاس از پذيرش اين گفتوگو، پرسشها را اينگونه آغاز ميكنم كه بفرماييد اوضاع و احوال دانشگاه فرهنگيان چگونه است؟ خبرهاي ضد و نقيضي به گوش ميرسد از ترديد در كليت سياست تربيت معلم از اين طريق تا نارضايتي دانشجو معلمها و اين قبيل موارد، يك تصويري از شرايط موجود برايمان ارايه ميفرماييد؟
دانشگاه در مرحله تثبيت و توسعه بهسر ميبرد. طي سه سال گذشته تكليف بسياري از موضوعات منجمله روشهاي پذيرش دانشجو و تربيت معلم روشن شده و هيات امنا در اين زمينه به تفاهم رسيده است. تفاهم بهعمل آمده حاكي از آن است كه دانشگاه بايد به تربيتمعلم با كيفيت مطلوب متعهد باشد و براي اين منظور بايد توسعه كمي با احتياط صورت بگيرد و از پتانسيل روشهاي مختلف تربيت معلم هم بهره گرفته شود. بهره گرفتن از روشهاي مختلف از اين جهت بر كيفيت تاثير دارد كه جريان تربيت معلم كشور را قادر ميسازد از ظرفيتهاي خوب كه در دانشگاههاي ديگر تربيت علمي مناسب پيدا كردهاند به عنوان ورودي و براي اجراي فرآيند تربيت حرفهاي استفاده كند.
پس مسوولان با رويكرد تامين نيروي انساني مورد نياز آموزش و پرورش از طريق دانشگاه فرهنگيان موافق هستند، با اين وجود بايد استدلال قوي براي اين موافقت داشته باشند، مهمترين اين استدلالها چيست؟
البته نيروهايي كه قرار است در آموزش و پرورش خدمت كنند، الزاما بايد گواهي صلاحيت حرفهاي از دانشگاه فرهنگيان داشته باشند. دانشگاه فرهنگيان مرجع تعيين صلاحيت همه منابع انساني خواهد بود.
اعم از كساني كه در دانشگاه تحصيل ميكنند و دانشآموخته ميشوند يا كساني كه با همكاري حداقلي و حداكثري دانشگاهها تربيت ميشوند. بنابراين منطق يا فلسفه تاسيس دانشگاه فرهنگيان كه منطقي قوي و تاثيرگذار بر سرنوشت
تعليم و تربيت كشور است به قوت خود باقي خواهد ماند و به هيچوجه مخدوش نخواهد شد. تربيت مستقيم كليه نيروهاي مورد نياز آموزش و پرورش به دست دانشگاه با بسياري از واقعيتها سازگار نيست. به ويژه اينكه رعايت استانداردهاي كيفي در
تربيت معلم با اين نگاه همخواني ندارد.
منظور از استانداردهاي كيفي در تربيتمعلم چيست؟يا بهعبارتي در تربيت معلم چه پارامترهايي در دانشگاه فرهنگيان مورد توجه است كه در رشتههاي دبيري دانشگاههاي ديگر مورد توجه نيست؟
اين استانداردها را در بيست و چند شاخصي ميتوانيد بيابيد كه در برنامه راهبردي دانشگاه آمده و به تصويب هيات امنا رسيده است. آنچه مسلم است از حيث زيرساختهاي انساني و فيزيكي دانشگاه فرهنگيان با نرمهاي دانشگاهي بسيار فاصله دارد. ضمنا من تاكيد ميكنم كه تربيت معلم يك مساله ملي است كه بايد با تشريك مساعي و تقسيم كار ملي البته با محوريت يك نهاد ملي (دانشگاه فرهنگيان) به سامان برسد. به عبارت ديگر از مزيتهاي ذاتي كليه نهادها منجمله نهادهاي دانشگاهي بايد حداكثر بهره را گرفت. مزيت نسبي نهادهاي دانشگاهي در تربيت علمي است كه تربيت معلم ميتواند با گلچين بهترين آنها از ايشان در دانشگاه فرهنگيان يا اگر مقدور نباشد زيرنظر دانشگاه فرهنگيان، معلم بسازد.
مطلبي كه اشاره كرديد يكي از استدلالهاي مخالفان تربيت معلم در قالب دانشگاه فرهنگيان است، آنها ميگويند كه ساير دانشگاهها در همه رشتهها دارند نيرو تحويل جامعه و دستگاهها ميدهند، آموزشوپرورش هم به عنوان يكي از دستگاهها، حالا در هر رشته و زمينهاي كه نيرو لازم دارد ميتواند جذب كند و مهارتهاي حرفه معلمي را آموزش بدهد، به نظر ميرسد شما هم به گونهاي اين نقد و نظر را ميپذيريد پس چرا اين رويكرد وسياست در پيش گرفته نميشود؟
همانطور كه توضيح دادم در هيات امنا به تنوع در روشهاي پذيرش و تربيت دانشجو معلم رسيدهايم كه هم روش پذيرش از كنكور سراسري در آن به رسميت شناخته شده و هم پذيرش از ميان دانشآموختگان ساير دانشگاهها.
اگر پذيرش از طريق ساير دانشگاهها توجيه دارد اين تنوع با چه منظور و اهدافي صورت ميگيرد؟ و چرا بايد آموزش وپرورش خودش را درگير چنين فرآيند طولاني و هزينهبري كند؟
به موضوع بايد نگاه همهجانبه و تخصصي و واقعنگرانه داشت. اجراي اين رويكرد خصوصا براي تربيت معلم دوره ابتدايي و همچنين تربيت معلم دروس تركيبي دوره اول متوسطه مانند علوم تجربي كاربرد ندارد.
با اين وجود فقط براي متوسطه دوم طرح تربيت معلم از طريق دانشگاه فرهنگيان توجيه دارد پس بايد تجديدنظري صورت گيرد، آيا تصميم و برنامهاي در اين راستا وجود دارد؟
بله. اين تجديد نظر همان كاري است كه طي چندين جلسه و در قالب بحث درباره پيوست برنامه راهبردي دانشگاه در هيات امنا به آن پرداخته شده است. در عمل هم فعلا يكي از روشها كه موسوم به مهارتآموزي با استفاده از ماده 28 اساسنامه است به مورد اجرا نيز گذاشته شده است. در سال گذشته 4500 نفر از طريق آزمون استخدامي پذيرش شدهاند و مهر امسال به سر كلاس ميروند. در اين روش تربيت معلم ابتدايي نيز صورت گرفته. البته 10 رشته تربيت دبير براي دوره متوسطه در آن برجستگي بيشتري دارد.
بسيارخب مساله ديگر پس از رويكردها و كاركردهاي دانشگاه فرهنگيان بحث عملكرد اين دانشگاه است. چندي است تعدادي از دانشجو معلمان فعال صنفي و رسانهاي انتقادهايي را از نحوه عملكرد و مديريت اين دانشگاه طرح كردهاند، به نظر شما چقدر از اين انتقادها وارد است؟
بايد مضمون انتقادها را دانست و سپس درباره ميزان روا يا ناروا بودن آنها اظهارنظر كرد. در خلأ اطلاعاتي چه ميتوانم بگويم؟ به جز اينكه دانشجويان فعال، سرزنده و البته مطالبهگر مطلوب ما است و ما در منشور حقوق و تكاليف دانشجويان كه از ابتكارات دانشگاه فرهنگيان است بر اين نكته تاكيد كردهايم.
خود شما تاكنون بهطور مستقيم يا غيرمستقيم با چه انتقادهايي مواجه شديد و به نظرتان كدامها روا و كدامها ناروا است؟
دقيقا همان مواردي كه در منشور حقوق و تكاليف دانشگاه و در بخش حقوق دانشجويان آمده
در كانون توجه و مطالبات بوده و هست. ما در واقع با تصريح به حقوق خواستهايم به مطالبات جهت بدهيم و براي مديريت دانشگاه هم تعهد نسبت به پيشرفت در اين زمينهها ايجاد كنيم. مديريت دانشگاه بدين ترتيب اعتراف به نقص و عدم كمال در اين عرصهها دارد. اين عرصهها شامل ابعاد آموزشي، پژوهشي، فرهنگي، رفاهي ميشود كه بايد در ارتقاي كيفيت خدمات با مشاركت و همراهي دانشجويان بكوشيم. البته براي دانشجويان تكاليف جدي هم قايل هستيم كه معرف مطالبات ما از آنها است و بدينترتيب خواستهايم به دانشجويان بگوييم در همه شوون زندگي اين دو
دست در دست يكديگردارند.
بي ترديد يكي از اصول حقوق دانشجويي آزادي و كنشگري نقادانه است و از آنجاكه دانشگاه فرهنگيان بايد بهدليل تركيب دانشجويان در اين عرصه پيشتاز باشد چه تدابير و برنامههايي در اين زمينه داشته و داريد؟
اقدامات ساختاري خوبي در اين زمينه خصوصا طي يك سال گذشته در قالب تاسيس تشكلهاي اسلامي انجام شده. تعداد قابل توجهي مجوز تاسيس گرفتهاند كه اميدوارم تبديل به بستري براي تكوين فضاي مطلوب در دانشگاه فرهنگيان بشود. موانعي در توسعه اين فضا وجود دارد كه اميدواريم با كمك نهادهاي مسوول مانند حراست، گزينش و نهاد نمايندگي رهبري برطرف شود.
يعني براي تاسيس و فعاليت اين تشكلها نهادهاي مذكور محدوديتهايي ايجاد كردهاند كه شما و همكارانتان در حال برطرف كردن آن هستيد و تعاملهاي مربوطه پاسخگو بوده است بفرماييد چه مصاديق اميدواركنندهاي در اين راستا وجود دارد؟ در ضمن در پايان اگر نكاتي را فكر ميكنيد كه براي افكار عمومي و به ويژه خانواده و به خصوص دانشجو معلمان ضرورت دارد، بفرماييد؟
هيات مركزي تشكلهاي اسلامي دانشگاه را با قدري تاخير فعال كرديم. خوشبختانه با فعال شدن هيات با سرعت مناسبي به تقاضاها پاسخ ميدهيم و اشتياق دانشجويان را بيپاسخ نميگذاريم. البته ما انتظار تحرك بيشتري داريم و به همين خاطر از كليه نهادهاي نامبرده شده كمك ميگيريم تا بعضي نگرانيهاي دانشجومعلمان در زمينه فعاليتهاي سياسي- اجتماعي را برطرف كنند.
شرايط اختصاصي پذيرش در دانشگاه فرهنگيان
داشتن گواهينامه پايان دوره پيش دانشگاهي / كسب نمره علمي كل ۶۵۰۰ و بالاتر در زيرگروه مربوط در آزمون سراسري / نداشتن هيچ گونه رابطه استخدامي يا تعهد خدمت به نهادها و سازمانهاي دولتي و غيردولتي / داشتن حداقل معدل كل ۱۵ ديپلم (معدل كل دوره سه ساله متوسطه) .
تبصره ۱: محاسبه سن هر داوطلب با توجه به مندرجات اصل شناسنامهاي است كه به استناد آن در آزمون ورودي ثبت نام ميكند، بنابراين تغييراتي كه پس از ثبت نام در آزمون، در تاريخ تولد داوطلب به وجود آيد قابل قبول نيست و در صورت پذيرفته شدن در آزمون، قبولي وي كانلم يكن تلقي خواهد شد.
تبصره ۲: انجام خدمت سربازي يا سوابق كاري و موارد ديگر به هيچوجه به سقف سني افزوده نميشود.
* بومي بودن داوطلب در رشتههاي اعلام شده آموزش و پرورش در استان محل پذيرش (بومي استاني).
* سپردن تعهد عدم جابهجايي 10 ساله بروناستاني در استاني كه استخدام ميشوند.
* برخورداري از سلامت كامل تن و روان و شرايط مناسب جسماني براي حسن انجام وظيفه معلمي، به تاييد پزشك معتمد آموزش و پرورش در مرحله معاينات پزشكي و قبولي در مصاحبه اختصاصي با ملاكها و معيارهاي زير:
- توانايي گفتاري (نداشتن لكنت زبان به هر ميزان و داشتن مخارج تمام حروف به طور كامل.)
- قدرت بينايي (نداشتن ديد كمتر از ۱۰/۱۰ در يك چشم، پس از اصلاح با عينك و نداشتن ديد كمتر ۱ز 6/10 در دو چشم، پس از اصلاح با عينك.)
- قدرت شنوايي (كمي شنوايي داوطلب نبايد بيش از ۴۰ دسي بل باشد داوطلب بايد صداي نجوا را از فاصله ۶ متري به خوبي بشنود) .
- قد و وزن مناسب (حداقل قد براي داوطلبان مرد ۱۶۰ سانتيمتر و براي داوطلبان زن ۱۵۵ سانتيمتر و تناسب وزن با حداقل قد سنجيده خواهد شد) . تبصره: حداقل قد لازم براي داوطلبان رشته تربيتبدني و علوم ورزشي، مطابق ضوابط مربوط به داوطلبان ورود به رشته تربيتبدني و علوم ورزشي دانشگاهها و موسسات آموزش عالي است.
- نداشتن نقص عضو مشهود و تغيير شكل مادرزادي يا اكتسابي، به خصوص در اندامها و نداشتن كراهت منظر در اثر سوختگي يا ديگر عوامل در صورت يا قسمتهاي ظاهري و نمايان بدن (استفاده از دست و پاي مصنوعي نقص عضو تلقي ميشود.)
-عدم ابتلا به بيماريهاي مزمن و صعبالعلاج از قبيل ديابت، سيروز كبدي، آسم، نارسايي كليه، بيماريهاي قلبي، اسكروز آن پلاك، پاركينسون، جذام و بيماريهاي خوني نظير لوسمي، كم خوني شديد مقاوم به درمان و تالاسمي ماژور و هر نوع بيماري شناخته شده به تشخيص پزشك معتمد.
- نداشتن كسالت رواني و صرع و هر نوع بيماري رواني.
- موفقيت در مصاحبه اختصاصي (ديدار و گفتوگوي حضوري مرتبط با شرايط و توانمنديهاي بالقوه شغل معلمي) براي ارزيابي توانمنديها و تشخيص ميزان قابليت، انگيزه، علاقهمندي، سطح شناخت و انتظارات داوطلب از حرفه معلمي توسط افراد و مراجع ذيصلاح در آموزش و پرورش.