مهارتهاي معلمي، حلقه مفقوده دانشگاه فرهنگيان
نورعلي عباسپور
عضو هيات علمي دانشگاه فرهنگيان
اصليترين رسالت دانشگاه فرهنگيان طبق ماده يك اساسنامه آن، تامين و تربيت و توانمندسازي منابع انساني وزارت آموزش و پرورش است. فرآيند تصميمگيري و مديريت اين دانشگاه نيز با نظام آموزش پيوند وثيق دارد؛ از تعيين رييس دانشگاه گرفته تا ايفاي وظايف هيات امنا (كه ركن اصلي دانشگاه محسوب ميشود) و انتخاب روساي پرديسهاي استاني،وزير آموزش و پرورش سهم بيشتري نسبت به ساير اعضا دارد.
اين دانشگاه وابسته به آموزش و پرورش است و فارغالتحصيلان آن مستقيم وارد آموزش و پرورش و مدارس كشور ميشوند. با گذشت قريب به پنج سال از عمر اين دانشگاه به نظر ميرسد كه هنوز مسير خود را بازنيافته و دچار سردرگمي در انجام وظايف خود است.
دانشگاهي كه قرار بود علاوه بر كاركرد علمي و آكادميك (همانند ساير مراكز آموزش عالي) مهارتهاي معلمي را به دانشجويان بياموزد و آنان را واجد هويت معلمي كند. رويكرد حاكم بر دانشگاه عمدتا بر بعد نخست يعني نقش آكادميك و كاركرد عمومي دانشگاهها تاكيد ميورزد و التفاتي به تربيت معلم ندارد و اگر هم برنامهاي در اين زمينه باشد در حد مصرف تبليغاتي و بيروني است در تاروپود دانشگاه خبري از تربيت معلم نيست و از اين جهت چيزي براي ارايه ندارد.
مسوولان دانشگاه غالبا از اساتيد باسابقه با علايق تئوريك هستند و رغبت و مهارت چنداني به فعاليتهاي اجرايي ندارند به همين سبب شاهد آشفتگي و ناهماهنگي بسيار در روابط سازماني و حوزه اجرا هستيم.
هيات علمي دانشگاه برخي بلاتكليف (حدود 700 نفر) و سايرين نيز اغلب مطابق با ماموريتهاي دانشگاه جذب نشدهاند، آنچه بيش از همه در اين زمينه خودنمايي ميكند مدرك دكتري است. بخش قابلتوجهي از اساتيد كه حقالتدريس هستند نيز فاقد مهارتهاي تربيت معلم هستند. از طرف ديگر به دليل فراهم نشدن زيرساختها اعم از ساختار، فضا و نيروي انساني واجد شرايط دانشجو- معلمان از انگيزه لازم براي تحصيل برخوردار نيستند.
اكنون سوال اينجاست كه وابستگي اين دانشگاه به
آموزش و پرورش چه موضوعيت و معنايي دارد؟