«اعتماد» انتخابات امروز
اتاق بازرگاني، صنايع، معادن و كشاورزي ايران را بررسي ميكند
جدال نوگرايي و سنت
در «پارلمان بخش خصوصي»
اميرعباس آذرموند
دو قطبي جالبي فضاي انتخابات امروز رييس اتاق ايران را در برگرفته است؛ دوقطبي رييس «كنوني» اتاق «تهران» و رييس «سابق» اتاق «ايران»؛ هرچند رقابت بين اين دو تن به اندازه كافي جذاب است ولي اين تنها دوگانه رقابت خوانساري و شافعي نيست؛ «نوگرايي» و «سنتگرايي» تمايز اصلي اين دو كانديدا است؛ تمايزي كه با استعفاي ناگهاني محسن جلالپور، رييس اتاق ايران يك تقابل زودهنگام را به دو طيف اتاق تحميل كرد.
از ساعت 9 و 30 دقيقه صبح امروز، رقابت براي صندلي رياست اتاق ايران آغاز ميشود؛ انتخاباتي زودهنگام كه هيچيك از جناحها براي آن آماده نبودند اما شرايط به گونهاي پيش رفت كه انتخاب رييس جديد دو سال زودتر از موعد اصلي رخ دهد.
هر چند تا روزهاي پيش، چندان مشخص نبود كه كانديداهاي جايگزيني جلالپور چه كساني خواهند بود، اما زمزمهها حاكي از تقابل دوباره مسعود خوانساري و غلامحسين شافعي بود؛ دو كانديدايي كه در انتخابات 10 آذر 1392 براي تصاحب كرسي رياست اتاق ايران مقابل يكديگر صفآرايي كردند؛ در آن كارزار، شافعي پيروز شد و با كسب 178 راي مقابل 162 راي خوانساري موفق شد جانشين محمد نهاونديان شود. از آن روز تاكنون وضعيت تغيير كرده است؛ خوانساري سال 1393 موفق شد با تشكيل ائتلافي به نام «فردا» رييس اتاق تهران شود و شافعي هم پست رياست خود را به جلالپور سپرد.
خوانساري در هجده ماهي كه رييس اتاق تهران است، دورهاي پر تكاپو را سپري كرد. با توافق هستهاي ميان ايران و كشورهاي 1+5، سيل سرمايهگذاران و فعالان بخش خصوصي كشورهاي مختلف به ايران روانه شد و اين بين، نقش «پارلمان بخش خصوصي» اهميتي دو چندان پيدا كرد. در همين دوره براي نخستينبار مقامهاي دولتي در سفرهاي خارجي خود، گروههاي مختلف تجار و فعالان بخش خصوصي را همراه كرد و فعالان اين بخش، در فضايي متفاوتتر با آنچه پيش از اين بود، به مذاكره با همتايان خارجي خود دست زدند.گر چه نبايد به نقش جلالپور در نزديكي و همراهي بيشتر دولتيها با بخش خصوصي كمتوجهي كرد ولي به هر روي در همه اين مدت خوانساري هم تلاشهايي در راه اين نزديكي انجام داد؛ هر چند با توجه به سابقه فعاليتهاي خوانساري در بخشهاي مختلف دولت، اين موضوع چندان هم عجيب نبود اما همين سابقه دولتي براي او، تبديل به دستمايه انتقادهايي ميشد كه هويت خوانساري را به عنوان يك فعال بخش خصوصي زير سوال ميبرد.
سوي ديگر اين جدال انتخاباتي، فردي از طيف سنتي و با سابقه در فعاليتهاي بخش خصوصي حضور دارد. شافعي كه يك تاجر زعفران است، از قديميترين اعضاي اتاق محسوب ميشود و اين سبب شده تا پيشكسوتان و فعالان قديميتر اتاق به او تمايل داشته باشند. شافعي در دوران مديريتي خود بر اتاق ايران نشان داد كه تمايلي شديد به حفظ ثبات و آرامش دارد؛ حال آنكه خوانساري هم خود را حامي حفظ ثبات ميداند ولي اولويت براي او گسترش فعاليتهاي اتاق است. به بيان ديگر مهمترين تفاوت مديريتي اين دو به اولويتها و تلقيهايي كه دوطرف دارند بازميگردد. در حوزههاي ديگر هم علاوه بر اينكه گفته ميشود نوگرايان و جوانان به خوانساري تمايل دارند و طيف قديمي و سنتي اتاق ايران هم به شافعي، برخي شايعات حاكي از تمايل بيشتر اتاقهاي شهرستان به شافعي است؛ موضوعي كه تمام اعضاي اتاق آن را رد ميكنند و بحثي انحرافي ميدانند.
از سوي ديگر، شنيده ميشود كه خوانساري بيش از همه ميان تشكلهاي بخش خصوصي و اعضاي تهران محبوب است و راي اصلي خود را از اين دو بخش ميگيرد ولي شافعي علاوه بر اعضاي قديميتر اتاق، با برخي از روساي اتاقهاي شهرستانها روابط نزديكتري دارد و تلاش او هم بر جذب راي بيشتر از اين بخش متمركز شده است.
نكته آنكه انتخابات امروز ميتواند گامي براي تغيير چهره اصليترين تشكل بخش خصوصي باشد، اين موضوع به قدري جذاب است كه ميتواند بسياري را درگير نتايج آن كند. بايد منتظر ماند و ديد كه اعضاي اتاق، كشش به تغيير را كه يك بار با انتخاب جلالپور نشان داده بودند، ادامه ميدهند يا تمايل به تداوم سنتهاي گذشته، ميتواند اقتدار خود را به جناح مقابل ديكته كند.
وجود شكاف بين نوگرا و سنتگرا در اتاق
فرهاد فزوني، عضور اتاق تهران و ايران و كانديداي نظارت بر انتخابات امروز، در مورد كانديداهاي احتمالي به «اعتماد» ميگويد: تاكنون كسي خود را بهطور رسمي به عنوان كانديدا معرفي نكرده و اين هم طبيعي است؛ چرا كه بر اساس آييننامه برگزاري انتخابات اتاق ايران، كانديداها ميتوانند خود را در آخرين لحظه معرفي كنند. با همه اين تفاسير به نظر ميرسيد انتخابات امروز دو كانديداي اصلي و جدي داشته باشد، مهندس خوانساري و مهندس شافعي. اگر اتفاق خاصي رخ ندهد اين دو فردا در كارزار انتخاباتي با هم جدال ميكنند.
او در پاسخ به سوالي درمورد وجود دوگانه تهراني- شهرستاني در انتخابات امروز هم توضيح ميدهد: من چنين دوگانهاي را به هيچ روي قبول ندارم؛ اگر چنين چيزي صحت داشته باشد، هيچگاه يك عضو اتاق تهران نميتواند كانديداي رياست اتاق ايران شود. براساس مقررات، اتاق تهران 60 نماينده در اتاق ايران دارد، حال آنكه اتاقهاي شهرستانها 230 نماينده دارند كه در كنار 140 نماينده تشكلها مجموعا 430 راي گرفته ميشود و اگر شهرستانها تصميم بگيرند به يك كانديداي تهراني راي ندهند، هيچگاه يك تهراني رييس اتاق ايران نخواهد شد. همچنين تنها كافي است به مذاكرات و مباحثاتي كه ديروز در اتاق در جريان بود توجه شود تا پوچ بودن چنين استدلالي آشكار شود. همه اعضاي اتاقهاي بازرگاني پيش از هر چيز خواهان تامين منافع ملي، بهبود وضعيت اقتصادي و حمايت از بخش خصوصي هستند و هر كس كه به نظر برسد اين خواستهها را به سمت عملي شدن ميبرد، ميتواند راي كافي را دريافت كند. فزوني ميگويد: شكاف بين نوگرا و سنتگرا در اتاق وجود دارد و كسي هم نميتواند آن را كتمان كند. در تمام بخشهاي كشور، شكاف بين سنتي و نوانديش وجود دارد و اتاق هم مجزا از بخشهاي ديگر كشور نيست و اين شكاف واقعي است. البته اين شكاف را نبايد چندان عميق هم تصور كرد و آن را درهاي عميق دانست. تفاوتها بيشتر در نحوه مديريت خود را نشان ميدهند ولي در مسائل بنيادين و استراتژيك اين شكافها كمعمق و كمرنگتر هستند. انتخابات امروز هم به گونهاي تحتتاثير تقابل اين دو گرايش قرار دارد و بايد منتظر ماند و ديد كداميك با اقبال اعضا روبهرو ميشوند.
اين عضو اتاق ايران با اعلام اينكه امكان اجماع در اين دوره وجود داشت ولي نيازي به آن نبود، افزود: اجماع سبب ميشود كه هيات نمايندگان مختلف نتوانند برنامههاي خود را تشريح كنند و در اين مواقع بيشتر تنها رييس آينده خوشحال ميشود. اجماع به طور كلي با منطق انتخابات خوانايي ندارد. انتخابات فرصتي است كه تفاوتها ديده، اشتراكها برجسته و سياستگذاري براي آينده آغاز شود. درنتيجه بهترين اتفاق انتخابات است و اينكه اعضا امكان انتخابات گزينههاي مختلف را داشته باشند.
كانديداي نظارت بر انتخابات امروز توضيح ميدهد كه هرچند زمان انتخابات مناسب نيست و بسياري از اعضا درگير مسائل خانوادگي خود هستند، اما توقع ميرود انتخابات پرشوري برگزار شود و حواشي هم كمتر از گذشته باشد.