حملات به دولت در آستانه انتخابات سنگينتر ميشود
هادي حقشناس
تحليلگر اقتصادي
سال آخر دولت در حالي سپري ميشود كه منتقدان مختلف حملهاي وسيع را به دولت تدارك ديدهاند. هر چند اين اقدام را ميتوان اقدامي انتخاباتي دانست اما بايد پذيرفت هجوم منتقدان دولت، هجومي سخت و سنگين است و فعاليت در اين فضا براي دولت مستقر بسيار دشوار ميشود. از اين رو به نظر ميرسد حداقل تا زمان انتخابات سال آينده اين حملات سخت و سنگين ادامه داشته باشد. واقعيت مطلب اين است كه همواره در سالهاي منتهي به انتخابات، منتقدان كه در ايران صرفا كارشناسان بيطرف نيستند، براساس منافع جناحي نقدهايي جدي به برنامهها و همچنين عملكرد دولت وارد ميكنند. اين امر نه در اين دولت بلكه در دولتهاي پيشين هم بوده و موضوع تازهاي نيست. با اين حال دولت مستقر در ايران در شرايط خاص و ويژه به سر ميبرد. اين دولت در شرايط خاص سال 92 كه هم تحريمهاي ظالمانه برقرار بود و هم روابط تجاري و سياسي كشور به حداقل ممكن رسيده بود و به عبارت سادهتر در شرايط بحراني از منظر اقتصادي، به طوري كه درآمدهاي كشور در حداقل خودش بود و هم نرخ تورم و رشد اقتصادي در بدترين وضعيت بود سكان را به دست گرفت.
اكنون پس از گذشت سه سال از فعاليت دولت آرامش بر بازارهاي اقتصاد حاكم است با اين حال برخي از منتقدان اين آرامش را ناشي از ركود ميدانند، در حالي كه وقتي مراكز رسمي اعلام ميكنند رشد اقتصادي در سه ماهه اول امسال، بيش از چهار درصد است، ديگر نميتوان مدعي ركود بود. يا زمانيكه فروش نفت دو برابر شده، يا توليد گاز در عسلويه افزايش داشته يا از مخازن مشترك سهم خود را برداشت ميكنيم، كشتيها با پرچم ملي در آبهاي آزاد تردد ميكنند و پول نفت در دسترس است، چنين بحثهايي چندان منصفانه نيست ولي با توجه به اينكه منتقدان دولت عمدتا براساس منافع جناح خود وارد عمل ميشوند، به اين موارد هيچ اشارهاي نميكنند. نهتنها به اين نكات بيتوجهند بلكه به لحاظ سياسي طبيعي است ايدهآلهاي خود را مطرح كنند. از اين منظر ادعا ميشود كه بايد وضعيت بهتر از اين ميشد؛ آنها سوال ميكنند چرا نرخ بيكاري يك رقمي نشد، چرا رشد اقتصادي هشت درصد نشده و مواردي از اين دست. طبيعي است كه منتقدان ميتوانند ايدهآلها را مطرح كنند و اگر بيكاري هم يك رقمي شود، كه آرزوي هر دولتي است، بالطبع وضعيت زندگي مردم هم بهبود پيدا ميكرد ولي آيا چنين چيزي ممكن بود؟ يك سوال ساده مطرح است كه چرا در دولتهايي كه درآمد نفتي افسانهاي داشتند، چنين نشد؟ چرا در سال 90 كه فقط درآمد نفتي 115 ميليارد دلار بود، بحث معيشت نميشد ولي امروز كه درآمد نفتي يك سوم آن زمان است، همه ياد معيشت مردم افتادند. هرچند اين دولت، دولتهاي قبلي و دولتهاي بعدي، بايد به معيشت مردم به عنوان ولي نعمتهاي خود، توجه ويژه داشته باشند و در آن شكي نيست ولي به هر روي هر دولت با ظرفيت اقتصادي و امكانات خود تصميمگيري و برنامهريزي ميكند. در شرايطي كه دسترسي دولت به منابع قابل قياس با دولت پيش نيست، توقعات بيشتري از آن ميرود و مردم بايد قضاوت كنند كه كدام دولت توانسته به بهبود وضعيت كمك كند. به همين دليل بايد بسياري از انتقادات را در چارچوب گرايشات سياسي تحليل كرد.