تغییر تصویر تعارضات منطقهای به زیان ایران
علی شکوهی
تصویر تعارضات سیاسی منطقه خاورمیانه تغییر کرده است. در نیمقرن گذشته رخدادهای زیادی موجب تغییر این تصویر سیاسی شده است که مهمترین آن را باید تحت تاثیر دو عامل مهم دانست: اول سقوط شوروی و از هم پاشیدن نظام دوقطبی حاکم بر جهان و دوم وقوع انقلاب اسلامی در ایران و رشد جنبش اسلامی در منطقه. در نتیجه رخداد اول، آمریکا احساس کرد که قدرت بلامنازع جهان است و باید سرنوشت خاورمیانه را هم خودش تعیین کند و رقیبی برای مشارکت دادن در این تصمیم ندارد. در نتیجه ظهور انقلاب اسلامی در منطقه و تشکیل جمهوری اسلامی در ایران هم يكي از متحدان استراتژیک غرب در خاورمیانه از قدرت ساقط شد و بقیه دولتهای مرتبط با آمریکا هم در معرض سقوط قرار گرفتند و همین امر باعث همگرایی بیشتر میان دولتهای عربی با آمریکا و متحد منطقهای این کشور یعنی اسراييل شد.
سامان سیاسی خاورمیانه در دوران جنگ سرد حول تعارض اعراب و اسراييل شکل گرفته بود. ظهور اسراييل در یک سرزمین عربی و با آواره کردن میلیونها فلسطینی حادثهای نبود که مردم منطقه آن را بتوانند تحمل کنند و به همین دلیل غالب کشورهای عربی منطقه هم مجبور به اتخاذ مواضع ضداسراييلی بودند. کشورهای مسلمان در سراسر جهان در این منازعه جانب اعراب را گرفتند و حتی حکومتهایی مانند رژیم شاه هم مجبور بود در مواردی علیه اسراييل موضع بگیرد و حمایت از این کشور را پنهانی انجام دهد. بسیاری از کشورهای عربی در جنگ با اسراييل وارد میدان میشدند و سوریه و مصر را در خط مقدم جنگ با رژیم صهیونیستی تنها نمیگذاشتند. فضای ضداسراييلی در این کشورها بهقدری سنگین بود که وقتی دولت مصر در دوران ریاست جمهوری انورسادات تحت فشار و اغوای آمریکا با تلآویو سازش و قرارداد کمپدیوید را منعقد کرد، همه کشورهای عربی و بسیاری از کشورهای مسلمان با دولت مصر قطع ارتباط سیاسی کردند تا این کشور در انزوا قرار گیرد و تغییر رویه دهد. بهتدریج اتفاقاتی مانند وقوع انقلاب اسلامی در ایران و تبدیل جمهوری اسلامی به یک قدرت منطقهای تازه و شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران موجب شد که برخی از دولتهای عربی سازشکار و همسو با منافع غرب، ایران را برای خود خطرناکتر قلمداد کنند و روند سازش با اسراييل را در دستور کار خود قرار دهند تا تعارض عمده آنان با دولت انقلابی ایران باشد نه اشغالگران قدس. البته با توجه به همسویی کلی این دولتها با آمریکا، احتمال کنار آمدن دولتهای ارتجاعی عرب با اسراييل و پیوستن به روند سازش با این کشور در یک بستر طبیعی هم وجود داشت اما هراس دولتهای عربی از انقلاب اسلامی، روند سازش و کنار آمدن با اسراييل را تسریع کرد و موجب همسو شدن تدریجی این دولتها با اسراييل در عمده کردن تعارض آنان با جمهوری اسلامی شد.وقتی حرکت «بیداری اسلامی» و «بهار عربی» شروع شد برخی از این دولتهای عرب از جمهوری اسلامی بیشتر فاصله گرفتند زیرا تصور کردند برنده تحولات منطقهای ممکن است ایران باشد و در برخی از کشورها مثل بحرین نوک اتهامات کاملا متوجه جمهوری اسلامی بود. رخدادهای سوریه هم مزید علت شد زیرا غالب کشورهای همسو با غرب و اسراييل از دولت سوریه ناراضی و خواستار سرنگونی آن بودند و طبعا حمایت جمهوری اسلامی از دولت سوریه این تعارضات را تشدید کرد.اینک اما تصویر تعارضات منطقه بهگونهای است که اسراييل در یک سوی آن قرار ندارد و تلاش مضاعفی جریان دارد تا هرچه سریعتر ایران را در مقابل همه کشورهای عربی به عنوان یک تهدید منطقهای معرفی کنند. برنامه این است که اتحادی رسمی یا غیررسمی میان اسراييل و کشورهای ارتجاعی عربی تشکیل شود که هدف آن مقابله با جمهوری اسلامی و مبارزه با نفوذ ایران در کشورهایی مثل عراق و سوریه و لبنان و یمن است. اسراييل در شکلدادن به این ائتلاف اصرار دارد زیرا در آن صورت به یکی از مهمترین اهداف خودش دست خواهد یافت و آن تبدیل کردن مسئله فلسطین به یک موضوع فرعی و کماهمیت در میان اعراب است. همچنین موفق خواهد شد جمهوری اسلامی را در منطقه منزوی و همکاری مستقیم اسراييل با کشورهای عربی برای ضربه زدن به ایران را تسهیل کند. البته برای اسراييل مهم است که از دل این منازعات یک دولت قدرتمند مسلمان ظهور نکند که بار دیگر تهدیدی برای موجودیت اسراييل باشد. اسراييل منطقه خاورمیانه را یک منطقه پرمناقشه دائمی میخواهد تا امکانات کشورهای اسلامی برباد برود و درگیری میان کشورهای اسلامی مداوم باشد و هیچ کشور قدرتمندی در میان مسلمانان جان نگیرد. تغییر مرزهای جغرافیایی کشورهای اسلامی و تجزیه دولتهای قوی به چندین دولت جدید و ظهور دولتهای از جنس داعش یا کردها هم در بخشی از سرزمین اسلامی بخشی از راهکارهای اسراييل برای منطقه خاورمیانه است تا منافع درازمدت خود را تضمین کند.اخیرا «موشه یعلون» وزیر دفاع سابق رژیم صهیونیستی در نشستی در واشنگتن اعلام کرد رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس علیه ایران دیدگاه یکسانی دارد. وی در اندیشکده واشنگتن طی سخنانی از آمریکا خواست که با اسراييل و کشورهایی مانند عربستان علیه ایران متحد شود و با توافق با ایران در برجام و موارد دیگر، فرصت ماندن و تقویت به جمهوری اسلامی ندهد. یعلون به صراحت گفت آمریکا باید موضع خودش را مشخص کند که طرف اسراييل و کشورهای عربی است یا ایران. وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی مدعی شد که «برجام» تنها در ساعت تکنولوژیکی پروژه هستهای ایران تأخیر ایجاد کرده و این تنها دستاورد این توافق بوده است. اظهارات این مقام صهیونیستی از یک واقعیت مهم حکایت دارد و آن تلاش برای ایجاد یک جبهه بزرگ اسراييلی – عربی علیه جمهوری اسلامی است. در این وضعیت اقدام جمهوری اسلامی در مذاکرات هستهای و نیز همکاری استراتژیک ایران با روسیه و تلاش برای جلوگیری از تجزیه سوریه و عراق بیشتر معنا میدهد و مدبرانه بودن آن مواضع را به رخ میکشد.